به گزارش «تابناک باتو»؛ در خاورميانه مکانی که همیشهی تاریخ نه شرق بوده و نه غرب و در «میانه» قرار دارد، اما هرگز «میانهروی» را یاد نگرفته است، بسیاری از خواستهها و نیازهای طبیعی مثل نیاز جنسی سرکوب شده است.
علت جستوجوی بیشتر واژهی سکس در خاورمیانه نسبت به اروپا همین است. جوانان خاورمیانهای تا سنین بزرگسالی همچنان با صنعت پورن نیاز خود را رفع میکنند، حال که این صنعت هیچ شباهتی به واقعیت ندارد و منظور از جوانان صرفاً «پسران» نیست و البته دختران نیز مانند پسران به تماشای پورن مینشینند و بعد همه به طرز عجیبی تلاش میکنند خود را به شکل این شخصیتها و بازیگران پورن درآورند.
به راستی که پس از سفرهای بسیار، هیچ کجای دنیا ندیدهام مردمی تا آن حد علاقه داشته باشند خود را شبیه به پورناستارها درآورند. اروپاییان در نهایت با ورزش خود را از شر چربیهای اضافه خلاص میکنند و عضلات شش تکه میسازند؛ اما میانشان خبری از عضلات حجیم و آنچنانی نیست.
مردم جهان اول میدانند که برخی ویژگیهای ظاهری، مربوط به مشاغل صنعت پورن هست، نه مردم عادی که از راه شرافتمندانه پول به دست میآورند! و نیز برخی هنرمندانی که میدانند کیفیت آواز - بازیگری و غیرهشان در حدی نیست که برای خود طرفدار جمع کنند. آنها نیز روی میآورند به ساختن اندامهایی شبیه به پورناستارها تا برای خود طرفدار دستوپا کنند.
اما در خاورمیانه، در ایران خودمان چه خبر است؟ اینجا همه میخواهند پورناستار باشند، حتی اگر نتوانند، آرزویش را دارند. در جشنهای تولد میبینی زمان عکسگرفتن، به جای لبخند زدن از روبهرو اندامشان را نشان می دهند.
برای درد چشم به مطب چشمپزشکی مراجعه میکنم و میبینم حداقل بیست نفر کیپ تا کیپ نشستهاند برای تزریق ژل لب و بوتاکس صورت.
در باشگاه همیشه افراد پیدا میشوند که با احساس نارسیسم خالص رو به آینه اسکات میزنند.
در آرایشگاه همین افراد را میبینی که مشغول اکستنشن مو هستند.
به کجا میرویم؟ چرا یک نفر نیست که چشمانشان را باز کند!؟ بگوید عزیزان شما هرچه باشید، پورناستار نیستید!! این چه شمایلیست و چه تلاشیست برای تبدیلشدن به کالا و بردهی جنسی!؟
آسیبهای صنعت پورن را جدی بگیریم. اینها معیارهای ما را عوض میکنند. اعتماد به نفس انسانهای ارزشمند را زایل میکنند و بر بخش مهمی از زندگی -زندگی جنسی ما- تأثیرات سوء میگذارند.
واقعاً مشخص نیست چند میلیون تومان روزانه صرف تبدیلشدن دختران به کپی بازیگران پورن میشود و مشخص نیست که چند درصد از آقایان از زندگی خود ناراضی هستند (احتمالاً به این دلیل که همسرشان مانند پورناستارها نیست و این ناامیدشان کرده است).
اما چیزی که مشخص است و هر ساله آمارش داده میشود، نرخ رو به افزایش طلاق است و یکی از مهمترین دلایلش نارضایتی از همسرانشان است. متأسفانه جوانان ما برای یادگیری زندگی هیچ چیز جز الگوهای غیرواقعی نداشتهاند.
در صورتی که در جایی مثلاً مادرید، همه میدانند اگر برای هرزه گردی میخواهد، باید بروند به فلان خیابان، حال که برای دیدن زنان و مردان شبه پورناستار در تهران، لازم نیست به مکان مشخصی برویم، چون در هر کوچه و خیابان و باشگاهی حداقل چند نفر با این تیپ و شمایل دیده میشود!
چنین تناقضاتی را تنها در ایران و سریالهای کلمبیایی (یک کشور جهان سوم دیگر) خواهید یافت، نه در جهان اول.
من نگران مردمم هستم.
جوانهایی که جز صنعت پورن هیچ ندیدهاند و میدانم در زندگی شخصی شان هرگز راضی نخواهند شد و سرخوردگی را تجربه خواهند کرد.
دکتر حافظ بازغی، روانشناس و استاد دانشگاه
تلویزیون مداحی نشون می ده مردم می رن بوتاکس میکنن. !!!!!؟
شاید بعضی ها دلشون بخواد شبیه اون بازیگرها شن، خب بشن و باشن، به کسی چه مربوط؟ چرا حرص می خوری؟
اما چرا میگی "همه"؟