خالی بندی کیمیایی با سُس پولاد در قاتل اهلی
کد خبر: ۹۲۹۳۱
تاریخ انتشار: 2017 November 28    -    ۰۷ آذر ۱۳۹۶ - ۱۶:۱۰
 مسعود كيميايي مدت‌هاست به فيلمسازي تبديل‌شده‌است كه نمي‌تواند حرف‌ها و افكار بزرگش را در ظرف سينما بريزد. فيلم‌هاي متأخر او به مجموعه تصاوير و ديالوگ‌هايي تبديل شده‌است كه براي مخاطب ملال‌آور و بي‌سر و ‌ته هستند.
 
فیلم کیمیایی خنده دار و بی سرو ته است 
 
 قاتل اهلي به عنوان اثري سينمايي بيش از اندازه شل و بي‌قواره است. مي‌توان ثابت كرد كه آقا پولاد علاوه بر نابازيگر بودن در خوانندگي نيز كوچك‌ترين استعدادي ندارد و پدر خوب بود به خواسته تهيه‌كننده تن مي‌داد. از سويي ديگر امير جديدي هم براي تبديل‌شدن به بازيگري شاخص مانند آنچه در برخي فيلم‌هاي متقدم‌تر كيميايي شاهد بوديم، استعداد و امكان لازم را ندارد
 
پرويز پرستويي در «قاتل اهلي» به‌رغم تلاش زيادي كه براي متفاوت‌بودن انجام مي‌دهد، اما نمي‌تواند خود را از شمايل نقش‌هايش در آژانس شيشه‌اي و باديگارد برهاند و مدام مخاطب را به ياد همان نقش‌ها مي‌اندازد. كاراكتري كه از عالم و آدم طلبكار است و با همه با فرياد و دعوا سخن مي‌گويد براي پرستويي قدري تكراري به نظر مي‌رسد.
 
از همه بدتر طنز‌آلود‌بودن برخي پلان‌هاي فيلم است؛ موضوعي كه باعث شد كيميايي حين تماشاي فيلم در جشنواره ناخواسته با آن روبه‌رو شود و نسبت به آن واكنشي احساسي اتخاذ كند. مثل صحنه حضور سياوش در استخر براي انتقام‌گيري از سركرده مافياي اقتصادي كه معلوم نمي‌شود چگونه و از چه راهي وارد خانه و استخر خصوصي يك قاچاقچي حرفه‌اي شده است. واقعيت اين است كه كيميايي بيش از اينكه شوق و انگيزه خلق اثري هنري را داشته باشد، افكار دهان‌پركن و ژست‌هاي آنچناني ذهنش را درگير كرده و همين افكار فنون سينمايي را در ذهن او به حاشيه برده است. صحنه‌هاي بي‌ربط و خنثايي كه به طور سلسله‌وار مي‌آيند و مي‌روند و انسجام‌نيافتگي آنها مخاطب را گيج و سردرگم مي‌كند. پلان‌هاي طولاني و بي‌ربط كه آوازخواني و كنسرت پولاد را نشان مي‌دهد، ملال‌آورترين اجزاي فيلم را تشكيل مي‌دهند؛ همان پلان‌هايي كه گفته شد پس از پايان فيلمبرداري به طور مجدد ضبط و به فيلم اضافه شده است   
 
«قاتل اهلي» يك فيلم خانوادگي است كه پدر در آن سعي كرده آقازاده‌اش را هر طور شده به چهره‌اي مطرح تبديل كند و در اين وادي نيز مانند باقي قضايا گوش‌هايش را بر حجم سنگين نظراتي كه اعتنا به آنها مي‌توانست راه‌گشا باشد، به طور كامل بسته است
 
شرايط كارگردان‌هاي نسل قديمي ايران واقعيتي تراژيك را نشان مي‌دهد، اينكه ناصر تقوايي، بهرام بيضايي، داريوش مهرجويي و مسعود كيميايي دقيقاً در چه منظومه و دنيايي سير مي‌كنند، مي‌تواند موضوع يك مبحث در روانشناسي اجتماعي باشد

روزنامه جوان
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار