کدام نویسنده های ایرانی به آکادمی نوبل معرفی شده اند؟
کد خبر: ۸۹۱۲۰
تاریخ انتشار: 2017 October 20    -    ۲۸ مهر ۱۳۹۶ - ۲۰:۱۵
چند سال است که محافل ادبی ایران از استحقاق ادبیات ایران برای دریافت جایزه نوبل ادبیات حرف می زنند و از نویسندگانی نام می برند که به گان شان شایسته دریافت این افتخار جهانی هستند. تردیدی نیست که نویسنده های ایرانی به آکادمی نوبل در سوئد معرفی شده اند، ولی هیچ معلوم نیست که نام این نویسنده ها در کدام مرحله از مراحل بررسی و داوری کنار گذاشته شده است.

اسامی نامزدهای جایزه نوبل ادبیات برای 50 سال به صورت کاملا محرمانه در آرشیو آکادمی نوبل باقی می ماند و پس از آن آکادمی نوبل از طریق وب سایتش اسامی آنها را در دسترس عموم قرار می دهد. کاملا مشخص است که این سیاست محافظه کارانه به چه دلایلی اتخاذ شده است. کمتر پیش می آید نویسنده ای برنده نوبل ادبیات شود و کمتر از 50 سال داشته باشد. بنابراین آکادمی نوبل انتظار دارد با اجرای این سیاست نویسنده ای که نامش به عنوان نامزد به هیئت داوران معرفی شده از دنیا رفته باشد و حاشیه ای پیش نیاید.

فعلا اسامی نامزدهایی اعلام شده که در سال های بین 1901 تا 1966 میلادی به این آکادمی معرفی شده بودند و تا چند روز دیگر اسامی نامزدهای جایزه نوبل ادبیات سال 1967 نیز در دسترس قرار می گیرد. در آن 65 سال اولیه نام 3104 نویسنده به عنوان نامزد جایزه نوبل ادبیات بررسی شده است. البته این به معنای این نیست که در آن 65 سال 3104 نویسنده شایسته دریافت نوبل ادبیات بوده اند. برخی از آن نام ها برای چند سال تکرار شده اند، شاید بیش از نیمی از آنها.
 
 کدام نویسنده های ایرانی به آکادمی نوبل معرفی شده اند؟
 حسین قدس نخعی

جست و جو در آرشیو سایت نوبل ادبیات نشان می دهد که نویسندگان ایرانی را نیز گاهی به این آکادمی معرفی کرده اند. اعضای آکادمی نوبل، برندگان سابق جایزه نوبل ادبیات، گروه های ادبیات در دانشگاه و همین طور انجمن های قلم می توانند هر سال یک نویسنده را به عنوان نامزد به آکادمی نوبل معرفی کنند.

سال 1066 میلادی (1345 شمسی) نام حسین قدس نخعی به عنوان نامزد ایرانی به آکادمی نوبل فرستاده شده است؛ نویسنده ای که آکادمی نوبل تاریخ تولد او را 1911 میلادی و تاریخ درگذشتش را نیز 1977 میلادی قید کرده و درباره اش نوشته او شاعر، سیاستمدار، عضو کابینه و دیپلمات بوده است. آکادمی نوبل خوشبختانه نام معرف را می نویسد. آرتور جان بری، پروفسور زبان عربی در دانشگاه کیمبریج، معرف او به آکادمی نوبل بوده است.

اما روایت دیگری نیز از این ماجرا وجود دارد. شب نوروز سال 1352 شمسی (21 مارس 1973 میلادی) محمدعلی جمالزاده نامه ای به ایرج افشار می نویسد و در خلال آن مقاله ای را نیز برای انتشار می فرستد که ایرج افشار ظاهرا آن را منتشر نمی کند و بعدها وقتی مجموعه نامه های جمالزاده به خودش را منتشر می کند این توضیح را می دهد که انتشار این مقاله در زمان حیات نویسنده اش سزاوار نبوده است.

مقاله جمالزاده سال 1388 در کتاب «نامه های ژنو» منتشر شد؛ مقاله ای مفصل که بخشی از آن که مربوط به جایزه نوبل ادبیات است این بود: «شرح این قضیه آنکه در ماه دسامبر 1965میلادی (آذر 1344 هجری شمسی) نامه ای از کمیته جایزه نوبل با امضای شش تن اعضای آن کمیته به راقم این سطور رسید مبنی بر این که به نام «آکادمی سوئد» امضاکنندگان اعضای کمیته جایزه نوبل افتخار دارند شما را دعوت نمایند که برای جایزه ادبی نوبل سال 1966 خود را داوطلب نمایید.
 
 کدام نویسنده های ایرانی به آکادمی نوبل معرفی شده اند؟

به موجب تعلیمات این دعوتنامه سه نفر از معاریف ایرانی که حائز مقام دانشگاهی باشند باید داوطلب [شوند] و آثار او را به کمیته نامبرده معرفی نمایند (قبل از اول ماه فوریه 1966) چون قبل از آن تاریخ هم در مطبوعات ایران صحبتی از جایزه ادبی نوبل و نویسندگان ایرانی در میان آمده بود. چنانکه مثلا «طهران مصور» در شماره 21 آبان 1338 خود مقاله مفصلی در این باب انتشار داده بود که چنین عنوان داشت:

دو نویسنده ایرانی نامزد جایزه نوبل

«نوشته های صادق هدایت به علت زنده نبودن نویسنده مورد رسیدگی قرار نگرفت. یکی بود و یکی نبود جمالزاده دو رای آورد.»

دعوت کمیته ادبی جایزه نوبل را پذیرفتم و از آقایان محترم ذیل، شادروان سید حسن تقی زاده، دکتر علی اکبر سیاسی، دکتر احسان یارشاطر استدعا کردم که معرف بنده باشند. پذیرفتند و بنا شد ترجمه احوال و صورت آثارم [را] تهیه فرمایند و با یک دوره از آثارم و ترجمه هایی که به زبان های مختلف از آثارم به عمل آمده است برای کمیته نامبرده ارسال گردد.
 
افسوس که در همان موقع روزنامه «ژورنال دو تهران» که به زبان فرانسه از طرف دستگاه مطبوعاتی «اطلاعات» در تهران انتشار می یابد در شماره 25 مرداد 1345 مطابق با 16 اوت 1966 میلادی خود مقاله مفصلی به زبان فرانسه انتشار داد که عنوانش با حروف بسیار بزرگ بالای تمام صفحه را گرفته و حاکی بود بر اینکه: «دانشگاه تهران پیشنهاد کرده است که جایزه ادبی نوبل به حماسه شاعر ایرانی، بسیجی خلخالی، که درباره الغای بردگی است داده شود.»

و در همان ابتدای آن مقاله مفصل چنین آمده بود: «اطلاع یافته ایم که دانشگاه تهران پیشنهاد کرده است که جایزه ادبی سال 1966 به کتاب «حماسه هیزم شکن» اعطا شود. این پیشنهاد قابل توجه بسیار است و مایه تعجب گردید که درباره چنین اثری که حایز مقام بین المللی گردیده است سر و صدایی شنیده نشده است. این اثر در حقیقت اولین اثری است که گذشته از آثار تاگور که جایزه ادبی نوبل را به دست آورد نه تنها در ایران بلکه در آسیا از حدود کشور گذشته به دست عالی ترین مقامات مربوطه شهرتش رسیده است.»

سپس در تمام صفحه بزرگ روزنامه مقاله مفصلی به قلم آقای الیاس اسحاقیان درجه است درباره شاعر «حماسه هیزم شکن» با عکس و ترجمه حال شاعر و تصاویری از کتاب و خلاصه موضوع حماسه، یعنی کارهای بسیار بزرگ ابراهیم لینکلن رییس جمهوری سابق آمریکا که با استادی از طرف شاعر ایرانی به نظم درآمده است. در آخر این مقاله می خوانیم: «پس جای تعجبی نیست که دانشگاه تهران چنین کتابی را برای جایزه ادبی نوبل سال 1966 نامزد ساخته است.»
 
 کدام نویسنده های ایرانی به آکادمی نوبل معرفی شده اند؟

بدیهی است که [با] این پیش آمد دیگر اقداماتی که درباره نامزدی راقم این سطور شروع گردیده بود جایز به نظر نرسید و به کلی منقطع گردید و موضوع بالطبع منتفی شد. این بود داستان جمالزاده و جایزه ادبی نوبل که در همان سال نصیب دو تن از نویسندگان اسراییلی گردید که شاید نام و نشانشان در جهان ادبیات زیادتر از نام و نشان نگارنده نبود»*

این تنها باری نبود که ایران حسین قدس نخعی یا همان بسیجی خلخالی را به آکادمی نوبل معرفی کرده بود. احمد متین دفتری به عنوان عضو انجمن های ادبی ایران در سال 1964 میلادی (1343 شمسی) نیز نام او را به عنوان نویسنده ایرانی به آکادمی نوبل معرفی می کند. حسین قدس نخعی از رجال سیاسی دوره پهلوی دوم بود که در سمت های مختلف مسئولیت داشت و شعر و داستان نیز می نوشت. احمد متین دفتری در همان سال 1964 میلادی نیز نام محمدرضا پهلوی را به عنوان نامزد ایران در بخش جایزه نوبل صلح پیشنهاد داده بود. جایزه نوبل ادبیات در سال 1964 میلادی به ژان پل سارتر، نویسنده و فیلسوف فرانسوی، رسید.

پیش از آن هم در سال 1944 میلادی (1323 شمسی) عیسی سپهبدی که استاد زبان و ادبیات فرانسه در دانشگاه تهران بود نام ابوالقاسم اعتصام زاده را به عنوان نویسنده ایرانی به آکادمی نوبل پیشنهاد داده بود؛ نویسنده ای که دو دوره نماینده مجلس شورای ملی بود و رباعیات خیام را به زبان فرانسه ترجمه کرده و شرح احوال چهره های فرهنگی و سیاسی را نیز نوشته بود. جایزه نوبل ادبیات در سال 1944 میلادی به یوهانس ویلهلم ینسن، نویسنده دانمارکی، رسید

جست و جو در آرشیو آکادمی نوبل نشان می دهد که استادان ادبیات در ایران و همین طور رجال فرهنگی درک درستی از ساز و کار آکادمی نوبل نداشته اند. شاید یک مثال دیگر بتواند ماجرا را بیشتر روشن کند. محمد حجاری از نویسنده های قبل از انقلاب ایران بود که داستان های زیادی نوشته بود و در ایران مخاطبان فراوانی داشت و تاثیرگذار بود. ایران سال 1965 میلادی (1344 شمسی) او را به عنوان نامزد دریافت جایزه صلح به آکادمی نوبل معرفی می کند. معرف او عباس آرام، وزیر امور خارجه وقت ایران، بوده که نام او را به عنوان «یک صلح طلب ایرانی» پیشنهاد داده است.
 
 کدام نویسنده های ایرانی به آکادمی نوبل معرفی شده اند؟
 
اما در همان سال ایران برای بخش ادبیات چه آشی پخته است. آن طور که آرشیو آکادمی نوبل نشان می دهد در همان سال 1965 میلادی (1344 شمسی) فردی به نام ای. ای. حکمت که در سایت جایزه نوبل به عنوان رییس انجمن قلم ایران معرفی شده نویسنده ای به نام «ز. حکمت» را به عنوان نویسنده ایرانی به آکادمی نوبل معرفی کرده بوده است. جایزه نوبل ادبیات سال 1965 میلادی به میخاییل شولوخوف از روسیه رسید.

* بعدها آقای ایرج افشار در مراجعت از مسافرتی که به ممالک اسکاندیناوی نموده بود در ژنو شرحی از زبان پرفسور نوبرگ استاد مشهور ایرانشناس و عضو آکادمی سوئد حکایت کرد که در  همان اوقات که به دعوت پرفسور مذکور به اوپسالا رفته بود، پرفسور نوبرگ به او گفته بود: تعجب می کنم چرا کتاب «حماسه هیزم شکن» را برای دریافت جایزه نوبل معرفی کرده اند. من که مقداری با زبان فارسی و آثار معتبری چون شاهنامه آشنایم این کتاب را اثر والایی نیافتم. (نامه های ژنو، به کوشش محمد افشین وفایی و شهریار شاهین دژی، صفحه های 289- 287)


هفته نامه صدا
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار