مردی که در قرن هفدهم رویای سفر به ماه را در سر می پروراند!
کد خبر: ۷۳۱۷۸
تاریخ انتشار: 2017 May 14    -    ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۹:۰۰
زمانی که دکتر جان ویلکینز در سال ۱۶۴۰ به آسمان شب می نگریست، مطمئن بود، انسان در طول زندگی او راهی برای سفرهای فضایی خواهد یافت، او می دانست این انسان ها چگونه به فضا خواهند رفت. سه قرن پیش از اینکه سفرهای فضایی رنگ واقعیت به خود بگیرد، ویلکینز طرحی برای سفر به فضا داشت، مسافران فضا سوار ارابه ای بالدار می شدند و با نیروی مغناطیسی مخالف بر جاذبه زمین غلبه می کردند و روی ماه فرود می آمدند و با موجودات فرازمینی آنجا، دیدار می کردند.
 
مردی که در قرن هفدهم رویای سفر به ماه را در سر می پروراند!

ویلکینز دلایل متعددی داشت تا به این باور برسد که هر چیزی در زمان او امکان پذیر است، حتی چیزهایی که بیشتر شبیه سری فیلم های جنگ ستارگان بودند تا واقعیت هایی علمی. قرن هفدهم، قرنی پر از اکتشافات طبیعی و تکنولوژیکی بود. میکروسکوپ ها شروع به نشان دادن سلول ها کرده بودند. گالیله با استفاده از تلسکوپی بهبود یافته مشغول مطالعه ستارگان و سیارات بود و شواهد تجربی به تدریج جایگزین خرافات می شدند.

فیلسوفان طبیعت گرا (همان دانشمندان قرن هفدهم) با شواهدی محکم شروع به مطرح کردن سوال هایی پیرامون جهان کرده بودند. ویلکینز به عنوان یک کالبدشناسان، متکلم مذهبی، ریاضیدان و آزمایشگر، شیفته همه علوم و کشفیات بود. اما فضا و احتمال اینکه حیات در جای دیگری به جزء زمین هم وجود داشته باشد، مهمترین موضوعی بود که ذهن او را به خودش مشغول کرده بود.

مردی که در قرن هفدهم رویای سفر به ماه را در سر می پروراند!
نقشه قرن هفدهمی ماه


ویلکینز فرضیه های خود در مورد ماه و ساکنان کنونی و آینده آن را در کتاب سال ۱۶۳۸ خود "کشف جهانی جدید” شرح داده است. کتابی که او در آن پیرامون وجود جهانی قابل سکونت در ماه بحث کرده است. دکتر آلن چپمن، مورخ علمی در این مورد، می نویسد، او ممکن است سعی می کرده، با استفاده از این کتاب بودجه لازم برای آزمایش فرضیه های خود را به دست آورد، چرا که این اثر او شباهت زیادی به طرح های پیشنهادی برای سرمایه گذاران دارد.

ویلکینز در نوشته های خود، ارابه چرخ دار رو بازی با بادبان های چرخشی عمودی را شرح داده است. اگر این ارابه می توانست چند مرد را با خود حمل کند، این مردان می توانسته اند به ماه پرواز کنند و در آنجا به همان ترتیبی که به آن آمده بودند، سُر بخورند و به زمین بازگردند.

با توجه به دانش آن روزگار در مورد فضا، جاذبه و زیست شناسی، افکار ویلکینز، خوش بینانه و قابل قبول بوده اند. هر چند از نگاه ناظری مدرن، او هیجان زده فرضیه های مختلف را بدون در نظر گرفتن نتایج منطقی آن، پذیرفته بود. ویلکینز هنگامی که به مسئله غذا خوردن کاشفان فضا می پردازد، فرض می کرد، از آنجایی که مسافران فضایی از محدودیت های گرانشی رها شده اند: "ما نباید وقت خود را صرف کار کنیم و در نتیجه نیاز چندانی به جبران (انرژی) آن از طریق مواد غذایی وجود ندارد. بنابراین، ممکن است، امکان زندگی بدون غذا هم وجود داشته باشد.”

مردی که در قرن هفدهم رویای سفر به ماه را در سر می پروراند!
پرتره جان ویلکینز که در سال ۱۶۷۰ میلادی نقاشی شده است


او از مورد فرد آلمانی که به طور تصادفی در زمستان به خواب رفته بود و همینطور سرخپوستان و یونانیان باستان که تصور می کردند، می توانند همچون خرس، به خواب زمستانی بروند، برای توجیه استدلال های خود استفاده می کرد. ویلکینز می نویسد: "اگر هیچکدام از این فرضیه ها نتوانسته اند شما را متقاعد کنند، ممکن است، تصادفا راهی برای استفاده از مواد غذایی دیگر وجود داشته باشد.”

خواب برای ویلکینز مسئله مهمی محسوب نمی شد، اما نظریه های معاصر در مورد رقیق بودن هوا در ارتفاعات بالا، به اندازه ای بود که پیشنهاد کند، یک اسفنج مرطوب می تواند برای ارابه مطلوب باشد. در آن زمان نظریه جاذبه هنوز در ابتدای راه خود بود و قبل از اکتشافات نیوتن در سال ۱۶۸۷، برخی بر این باور بودند که جاذبه به جای بر همکنش بین دو جسم، نیروی ثابتی است که همچون یک آهنربا جسم را به خود می کشد. و برخی نظریه پردازان، از جمله ویلکینز بر این باور بودند که با رفتن به ارتفاعات بالا می توان بر این نیروی کششی غلبه کرد.

ویلکینز به منتقدانش یادآوری می کرد، پرندگان همچون فرشتگان نقوش و تمثال های مذهبی پرواز می کنند. او به مکانیک بال های پرندگان و بادبادک ها اشاره می کرد که در واقع سه قرن بعد زمینه ساز شروع تحقیقات مختلف در زمینه مسافرات هوایی شدند. ویلکینز نوشت: "استدلال های خوب و متقاعد کننده ای برای امکان پرواز با ارابه دارم، یک مرد ممکن است در این ارابه بنشیند و به آن نیرویی وارد کند که او را در هوا حرکت دهد.”

ویلکینز به عنوان یک متکلم مذهبی، همچنین به ایده ساکنان جهان های دیگر هم علاقه مند بود. استدلال او این بود که یک خالق هرگز جهانی، حتی ماه را بدون اینکه کسی در آن زندگی کند، خلق نکرده است.

ویلکینز در دهه ۱۶۸۰، تنها کسی نبود که شواهد تجربی را با فرضیه های خود در هم آمیخته بود،  او در نقشه ماه از دهانه های آن به عنوان اقیانوس ها یاد کرده، به احتمال زیاد این ایده را از آثار دیگران و فرضیه های مربوط به موجودات فرازمینی به وام گرفته بود که برخی از معاصرانش از آن به عنوان سلنه ها (اشاره به الهه ماه در اساطیر یونان) نام می بردند.

ویلکینز دائما پیشنهادهای جدیدی مطرح می کرد، از جمله یک زبان جهانی و کد رمز سایفر و سیستم رمزنگاری که به هر کسی اجازه می داد: "با وجود رعایت حریم خصوصی و سرعت، افکار خود را به فرد دیگری در هر فاصله ای منتقل کند.”

مردی که در قرن هفدهم رویای سفر به ماه را در سر می پروراند!
صفحه نخست کتاب جان ویلکینز”کشف جهانی جدید” ویلکینز فرضیه های خود در مورد ماه و ساکنان کنونی و آینده آن را در این کتاب مطرح کرده است


ویلکینز از طریق نوشته های خود در زمینه ریاضی و علوم و همچنین ابداع کلمه سلول در زیست شناسی، اعتماد دیگر فیلسوفان طبیعت گرا را به دست آورده بود که به همراهشان انجمن سلطنتی علوم در انگلستان را تاسیس کرده بود. او اعتبار و زمان کافی برای پرداختن به ایده ارابه هوایی داشت. در واقع، ویلکینز فقط نیاز به آزمایش فرضیه های خود داشت.

گزارش هایی در دست است که برخی از این تلاش های فرازمینی در فضای باز دوو پدران در کالج وادهام آکسفورد، به مرحله آزمایش رسیدند، جایی که او سرپرست آن بود.

به گفته چپمن، در وادهام "مجموعه ای از اختراعات مکانیکی، از جمله مجسمه سخنگو، یک رنگین کمان ساز و کندوی شیشه ای زنبور عسل برای مطالعه کلونی های زنبور عسل نگهداری می شد.” رابرت هوک، فیلسوف طبیعت گرا از آزمایش ماشین پرواز ویلکینز نوشته است. اما متاسفانه، هیچکدام هوک و ویلکینز جزئیات تلاش های خود را ثبت نکرده اند، احتمالا به این دلیل که نتایج آزمایش ها ناموفق بودند. بلافاصله پس از این آزمایش ها، هوک تحقیقات خود را برای بهبود ساعت ها شروع کرد.

طرح ویلکینز، بر فرضی نادرست بنا شده بود که جو زمین دارای شرایطی همچون فضا است و بنابراین، احتمالا واقعیت برای فضانورد قرن هفدهم شوکه کننده می بود. ویلکینز دست از رویای خود نکشید، اما این تنها قبل از زمانی بود که رابرت بویل و رابرت هوک ثابت کردند، فضا در واقع یک خلاء است که هیچ انسانی در آن زنده نمی ماند.

مردی که در قرن هفدهم رویای سفر به ماه را در سر می پروراند!
نمودار قرن هفدهمی که اهله ماه را نشان می دهد

او همچنین متوجه شد، جاذبه و مغناطیس هم بسیار نسبت به چیزی که تصور می کردند، متفاوت هستند. یک قرن بعد، برخی افکار التقاطی ویلکینز، به هجوهایی کوتاه بدل شدند. مورخی به نام هوراس والپول در مقاله سال ۱۷۸۴ خود نوشت: "رابطه ای بین هنر پرواز اسقف ویلکینز و طرح زبان جهانی او کشف کرده ام، دومی بدون شک برای این بوده که نیازی به مترجم در ماه نداشته باشد.”

ویلکینز با همه خطاهای خود، موجب پیشرفت تحقیقات در زمینه نجوم و علوم شد و برخی از افکار عجیب او- ایده پرواز فضایی و ارتباط از راه دور- قرن ها بعد از پیش بینی های او به واقعیت تبدیل شدند. ویلکینز می گفت، حتی اختراع کشتی ها هم برای افرادی که برای اولین بار با چنین چیزی مواجه می شدند، غیرممکن بود و "اما بدون مردان جسوری که دست به چنین کارهایی زدند… ما هیچ دلیلی برای دلسرد شدن از امیدهای خود به موفقیت نداریم.”

اگر ما از زبانی جهانی استفاده کنیم و با فرازمینی ها ملاقات کنیم، حتی ممکن است، فرضیه های بزرگ ویلکینز هم به طور کامل اثبات شوند. این را فقط زمان معلوم می کند.
 
تكرا
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار