باز تنها می‌شوم، با یاد مهمانی که نیست
کد خبر: ۷۲۵
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: 2015 June 26    -    ۰۵ تير ۱۳۹۴ - ۰۸:۴۶
قطعاتی از دلنوشته‌های شعرای بنام و بی‌نام. بینندگان عزیز چنانچه شما نیز همچون دیگر شعرای با نام و بی نام،‌ شعر یا دلنوشته‌ای دارید، برای انتشار در سایت از آن استقبال خواهیم کرد.
باز تنها می‌شوم، با یاد مهمانی که نیست قطعاتی از دلنوشته‌های شعرای بنام و بی‌نام. بینندگان عزیز چنانچه شما نیز همچون دیگر شعرای با نام و بی نام،‌ شعر یا دلنوشته‌ای دارید، برای انتشار در سایت از آن استقبال خواهیم کرد.


در خیالات خودم
در زیر بارانی که نیست
می‌رسم با تو به خانه،
از خیابانی که نیست

***

می‌نشینی روبرویم،
خستگی در می‌کنی
چای می‌ریزم برایت،
توی فنجانی که نیست

***

باز می‌خندی و می‌پرسی
که حالت بهتر است؟!
باز می‌خندم که خیلی،
گرچه می‌دانی که نیست

***

شعر می‌خوانم برایت،
واژه‌ها گل می‌کنند
یاس و مریم می‌گذارم،
توی گلدانی که نیست

***

چشم می‌دوزم به چشمت،
می‌شود آیا کمی
دست‌هایم را بگیری،
بین دستانی که نیست..؟!

***

وقت رفتن می‌شود،
با بغض می‌گویم نرو...
پشت پایت اشک می‌ریزم،
در ایوانی که نیست

***

می‌روی و
خانه لبریز از نبودت می‌شود
باز تنها می‌شوم،
با یاد مهمانی که نیست

شعر از بیتا امیری

بینندگان عزیز چنانچه شما نیز همچون دیگر شعرای با نام و بی نام،‌ شعر یا دلنوشته‌ای دارید، برای انتشار در سایت «تابناک‌ با تو» از آن استقبال خواهیم کرد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
حمید م
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۴/۰۵
0
2
خوشمان آمد
ازوصف رویایی که ن ی س ت
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار