قطعاتی از دلنوشتههای شعرای بنام و بینام. بینندگان عزیز چنانچه شما نیز
همچون دیگر شعرای با نام و بی نام، شعر یا دلنوشتهای دارید، برای انتشار
در سایت از آن استقبال خواهیم کرد.
گره از کار جهان بگشادم
و تو اما گره از کار دلم نگشادی
دل من سرکه جوشان امید تو و سیر از دوری
و تو خنیاگر مست
به طرب
گه به سماع
می خرامی تو به ناز
می خرامی تو به شوق
تو خنیاگر مستی به تمام
ناوک از طره مشگین تو سیلاب بلاست
که سرازیر شود بر دل هر شاهد نازت که شود محو تو ماه
نگهت راز تپش در خورشید
گرمی دست تو خورشید تموز است به کانون دل یخ زده ام
هرم گرمای تو را می طلبد لوت سراسر یخ و اندوه دلم
تا به اندک نگهی جان بدهی
آب کنی
گرمی و عشق به قلب من سرد از دوری
و تو در لمحه ای از نور به اندک نگهی جان بدهی روح و تن خسته من
بوسه ها بر من دار
دست هایت تو به گرمی به دلم بر بنشان
امیرمحمد شهسوارانیبینندگان عزیز چنانچه شما نیز همچون دیگر شعرای با نام و بی نام، شعر یا دلنوشتهای دارید، برای انتشار در سایت
«تابناک با تو» از آن استقبال خواهیم کرد.