تبارشناسی معنای پسانداز زنانه پول ابزار و روانکننده مبادلات اقتصادی است که با گذشت زمان ابعاد اجتماعی آن گسترش یافته است و از یک ابزار صرفاً اقتصادی به ابزاری برای انجام مبادلات گوناگون تبدیل شده است. ارزش اقتصادی پول در جامعه در اشکال گوناگونی بروز میکند که یکی از آنها پسانداز، به معنای انباشت پول و استفاده از آن در شرایط خاص، است. زنان، به عنوان نیمی از جامعه، رویکرد خاصی به پول و پسانداز دارند و این پژوهش در صدد بررسی این نگاه و تغییرات استراتژی نگرش به پول و پسانداز در میان زنان متأهل است.
زنان مطالعه شده در این پژوهش شامل زنان متأهل شاغل و خانهدار، بین سنین ۲۰ تا ۷۰ سال، است که با روش کیفی پدیدارشناسی، مشاهده و درباره پسانداز با آنها مصاحبه شده است.
یافتههای این تحقیق انواع پسانداز، چگونگی آن، شیوه انتقال، و مکانیزم و اشکال مصرف پسانداز را از نظر زنان نشان میدهد. همچنین نشان میدهد علیرغم اینکه پول ابزاری اقتصادی است، اما شرایط اجتماعی در نگرش و رفتار با آن تأثیر داشته و پسانداز را، که ماده اقتصادی دارد، به پدیدهای اجتماعی تبدیل کرده است.
کلیدواژه: تبارشناسی پسانداز، منطق دوراندیشی، روش پدیدارشناسی، روز مبادا، خانواده هستهای.
مقدمهپول در آغاز به عنوان واسطه و ابزار مبادلات، و به منظور آسان کردن داد و ستد به وجود آمد، اما با گستردهتر شدن جوامع بر پیچیدگیهای آن افزوده شد. پول در یک نگاه و از لحاظ سنتی، کالاهای عرضه شده در بازار را قابل خرید و فروش میکند. مثلاً نیاز ذاتی انسان به سکونت موجب میشود انسان با وساطت پول، اقدام به تهیه مسکن و اسباب و اثاثیه آن کند. همچنین نیاز به پوشاک و غذا و سایر کالاها و نیازهای اصلی بشر، با وساطت پول تأمین میشوند. ممکن است تعداد این کالاها و نوع آنها متفاوت باشد، اما سرشت همه آنها یکی است.
در دنیای کنونی، که پیچیدگیهای مهار نشدهای همه شئون زندگی را در بر گرفته است، قدرت و حوزه عمل پول تنها در نیازهای عمومی و اولیهای چون مسکن، پوشاک، و امثال آن خلاصه نمیشود، بلکه قلمروهای ذهنی و روحی و روانی مانند عواطف، احساسات، عشق، محبت، اخلاق و... نیز به عرصه تاخت و تاز جهانشمول و مقتدرانه پول تبدیل شده است.
زلیزر [۳] (۲۰۰۰) به عنوان یکی از برجستهترین جامعهشناسان حوزه اقتصاد، در خصوص پول میگوید: «در تفاسیر کلاسیک از توسعه جهان مدرن، پول مانند کلیدی در عقلانیسازی زندگی اجتماعی عمل میکند و در مقام غایت شیئ شدن، همه تمایزات کیفی را به کمیت انتزاعی تشبیه میکند. پول، کارکردها و قابلیتهای گوناگونی در حوزههای مختلف دارد که ما بیشتر با کارکرد پول در حوزه عمومی و در حیطه اقتصاد و بازار آشنایی داریم، اما در حوزه خصوصی و روابط خانوادگی، معنای دیگری پیدا میکند». یکی از این معناهای جدید در حوزه پسانداز، که به شکلی ذخیره پول است، اتفاق افتاده است.
پول یک جنبه مثبت فوقالعادهای دارد؛ میتوان پول را پسانداز کرد. شاید در ابتدا بسیار پیش پاافتاده به نظر برسد، اما در این خاصیت پول چیزی واقعاً عظیم نهفته است. میتوانم پول خود را پسانداز کنم تا کالاهای مهمتری را تهیه کنم، بدین ترتیب پول پسانداز شده دارایی مرا انباشته میکند. میتوانم پول خود را پسانداز کنم تا سرانجام روزی برسد که احتیاجی به کار کردن نداشته باشم، سپس میتوانم با پول پسانداز شده زندگی کنم. پول پسانداز شده برایم آزادی به همراه میآورد و مرا در دوران کهولت از کمکهای اجتماعی بینیاز میسازد. همچنین میتوانم پول خود را قرض دهم و بگذارم تا پول برایم کار کند، یعنی آنکه بعد از مدتی با پول پسانداز شده بیشتر از مبلغی که داده بودم به دست بیاورم. اینها تواناییهای [۴] بالقوه پول است، که نه تنها شاخههای متعدد اقتصادی مانند سیستمهای بانکی، بلکه یک سیستم اجتماعی کامل را پدید آورده است (تپروین [۵]، ۱۳۸۵: ۷۵ـ۷۶).
جامعه ایران در دهههای اخیر شاهد ورود چشمگیر زنان به فضاهای اجتماعی، از جمله دانشگاه و بعد از آن بازار کار است. از طرفی رسانهها به طور پیوسته سرمایه فرهنگی افراد را بالا میبرند. طرحها و برنامههای کلان اقتصادی از قبیل هدفمندسازی یارانهها، تورمهای مقطعی، و تحریمهای خارجی از جمله مسائلی هستند که اثر خود را بر زندگی و دیدگاه افراد میگذارند.
نکتهای که پیش از ورود به این بخش بایستی یادآوری کنم این است که سر و کار این پژوهش با زنان است و زنان نیز بر خلاف مردان که بلند فکر میکنند و کلامشان نشانی از درونشان است، درونی نامکشوف و رمزآلود دارند که با سکوت خود همه چیز را در تعلیق نگه میدارند. بر آن شدم تا در این بخش از کارم نظریه روانشناختی یونگ در مورد ویژگیهای زنانه و مردانه سخن را به کار گیرم تا لایههای پنهان سخنان افراد را، که در زمینهٔ فکری و شیوه زندگیشان شکل گرفته است، را باز کنم و به مفهوم پسانداز برسم. در نظر یونگ، لوگوس (اصل نرینه) خصیصهای ویژه و موثق در انسان است که او را به سوی قوه تمیز، منطق، قضاوت، مرزبندی و ادراک سوق میدهد. آنتیتز لوگوس، اروس (اصل مادینه) نام دارد؛ خصیصهای که اساسش بر پیوستگی، همه چیز را با هم دیدن، گردآوری و یکی کردن همه چیز، برقراری ارتباط میان چیزها بدون قضاوت در موردشان، و جذب یا دفع چیزها بدون شناخت دقیقشان نهاده شده است.
لوگوس مفهوم «کلمه» را نیز در بطن خود دارد، که ناظر به صحبت کردن و سخن گفتن است. این مشخصه دیگر مرد است که اصرار دارد با صدای بلند فکر کند، اندیشهاش را به زبان بیاورد، از آن سخن بگوید، به آن نامی بدهد، از آن مفهومی بسازد، و ابرازش کند. در حالی که زن ــ که اروس بیشتر مشخصه اوست ــ میتواند چیزهایی را در تعلیق نگاه دارد، لازم نیست همه چیز به زبان در آید. مرد میگوید: آخر برای چه نمیگویی؟ ولی زن نیازی به گفتن ندارد، و معمولاً هم نمیگوید. یا اصلا چیز دیگری میگوید و مرد هم همیشه فکر میکند زن چیزی را گفته که نباید میگفته است. زیرا این حرفهای پیچیده و پر از جزئیات، شیوه غیرمستقیم و سربسته زنان است. اگر مرد این گفتگو را دنبال کند میبیند که زن مانند عنکبوت تار میتند و چیزها را با رشتههای اسرارآمیز به هم مربوط میسازد، و مگسی هم ناگهان در تار میافتد، بیآنکه بداند چطور از آنجا سر درآورده است. سخن زنان با پیچ و خمهای فراوانش به جای واژه از تار عنکبوت ساخته شده است و هدفی متفاوت از سخنان مردانه دارد. برای زن مهم است که تفاوتها را بپوشاند یا آنها را به هم مربوط کند. باید پلی زد، و این همان نقشهها و دسیسههایی است که به زنان نسبت میدهند (یونگ [۶]، ۱۳۸۷: ۱۹۷ـ۱۹۸).
منبع: انسانشناسی و فرهنگ