چه کار کنيم که زندگي شادتري داشته باشيم؟ شادي به دست آوردني است يا خودش سراغمان ميآيد و ما براي داشتن زندگي بانشاطتر نميتوانيم کاري کنيم؟ اصلا آيا شادي واقعي در زندگي ممکن است؟ در ادامه پاسخ اين سوالات را از ديدگاه متخصصان اين حوزه ميخوانيد. پروفسور پل دولان، متخصص علوم رفتاري دانشگاه اقتصاد لندن، معتقد است براي شادتر بودن بايد:
1) عواملي که باعث شاد بودن ميشود را شناسايي و ارزيابي کنيد
وقتي از خيلي از افراد ميپرسيم که روز خودشان را چطور گذراندهاند با حجم عظيمي از آه و ناله و غر و شکايت از محيط کار و حجم زياد وظايف و رئيس بداخلاق روبرو ميشويم اما وقتي از همان آدمها ميپرسيم کارشان را دوست دارند يا نه در اغلب موارد با اين پاسخ مواجه ميشويم که «بله، البته! ما عاشق کارمان هستيم»! شايد کمي عجيب و متناقض به نظر برسد ولي ما معمولا اين کار را در همه جنبههاي زندگيمان انجام ميدهيم و درباره آنچه که واقعا ميتواند شادمان کند دچار سوءتفاهم هستيم.
2) توجه کنيد
بيشتر افراد تصور ميکنند اضافه کردن برخي موارد به زندگي(از رابطه زناشويي بيشتر گرفته تا ارتباطات بهتر و داشتن درآمد بيشتر و...) ميتواند شادي را برايشان هديه بياورد اما مشکل اينجاست که وقتي شرايط واقعا خوب سر راهمان قرار ميگيرد و قطعا ميتواند ما را به آدمي شادتر و بانشاطتر تبديل کند، آن را ناديده ميگيريم و به راحتي از کنارش عبور ميکنيم.
3) شادي فقط اين نيست که چه رويکردي به زندگي داريم، براي شاد بودن بايد آن را تجربه کنيم
بيشترين اطلاعاتي که ما راجع به شادي ميدانيم از دل تحقيقاتي به دست آمده است که نتايجشان هر روز منتشر ميشود؛ اينکه چه عاملي باعث شادي است يا چه چيزهايي ميتواند شادي را از زندگي ما براند. با اين حال اصل قضيه را از ياد بردهايم و به تجربههايي که در طول روز به دست ميآوريم توجه چنداني نداريم. در حالي که همين تجربههاي کوچک زندگي ما را غنيتر ميکنند.
4) فقط دنبال تاثيرگذاري نباشيد
بيشتر ما زمان زيادي را صرف ارزيابي کاري ميکنيم که در حال انجامش هستيم و مدام به خودمان ميگوييم که چطور ميتوانم روي ديگران تاثير بگذارم؟ و در عين حال فراموش ميکنيم که به کل فرايندي که در حال انجام است توجه کنيم. اگر ميخواهيد زندگي شادي داشته باشيد بايد به اين موضوع توجه کنيد که هر فرايند و تجربهاي به خوديخود ارزشمند است و ميتواند سهم مهمي در ايجاد شادي و نشاط در زندگي داشته باشد.
5) شيوه زندگي خود را عوض کنيد نه طرز فکرتان را
کيست که نداند گوش دادن به موسيقي ميتواند باعث شادي و لذت باشد. پس چرا خيلي از ما هيچ وقت از گوش کردن به موسيقي شاد نميشويم؟ شايد علتش اين است که اين کار را براي خودمان به عادت تبديل نکردهايم. اگر ميگويند فلان کار باعث شادي ميشود بايد به انجامش عادت کنيد تا اين شادي را در قلب خود احساس کنيد.
ونسا کينگ، مشاور شغلي و کارشناس روانشناسي مثبت اين چنين پرده از رازهاي شادي برميدارد:
1) ببخشيد و به ديگران کمک کنيد
مطالعات روانشناسي نشان ميدهد وقتي به ديگران کمک ميکنيم، مرکز پاداش مغزمان فعال ميشود و درست مثل اينکه هديهاي دريافت کرده باشيم احساس شادي و نشاط ميکنيم، بنابراين کمک به ديگران نهفقط به منزله تلف کردن وقت و انرژي نيست بلکه کمکم شادي را به زندگيمان سرازير ميکند و خوبياش اين است که هر چقدر شادتر باشيم تمايلمان براي گرفتن دست ديگران هم بيشتر ميشود و اين زنجيره همين طور ادامه مييابد.
2) از ديگران کمک بخواهيد
قرار نيست فقط وقتي مشکل داريم از ديگران بخواهيم تا به ما کمک کنند. در واقع همين که مشغول انجام کاري هستيم که برايمان ارزش و اهميت زيادي دارد، ميتوانيم از ديگران هم کمک بخواهيم. اين کار از يک سو باعث ميشود طرف مقابل احساس ارزش کند و از طرف ديگر چون خود را نيازمند کمک او نشان دادهايم ارتباطي قوي بينمان شکل ميگيرد و ما را به هم نزديکتر ميکند.
3) از تواناييهاي درونيتان استفاده کنيد
مطالعات مختلف نشان داده شناسايي تواناييها به طور طبيعي درون هر فرد وجود داشته و با احساس شادي و نشاط رابطه مستقيم دارد. اين تواناييهاي دروني اغلب انرژي زيادي به ما ميدهند و به طور ذاتي لذتبخش هستند در حالي که اغلب ما فقط روي ضعفهاي خود تکيه ميکنيم.
روبي وکس، نويسنده و کمدين هم توصيه ميکند؛
1) دنبال شادي نرويد!
يادتان باشد که موقعيتهاي شاديبخش در زندگي گذار هستند. خيلي از ما بدون اينکه به اين موضوع توجه کنيم بخش مهمي از زندگيمان را صرف اين ميکنيم که آن تجربه لذتبخش را دوباره تکرار کنيم و بسط دهيم و متاسفانه يادمان ميرود تجربه لذتبخشي را که سر راهمان قرار گرفته، عميقا حس کنيم و از آن لذت ببريم.
منبع: تلگراف