بر اساس گزارش مركز آمار سهم جمعيت داراي اشتغال ناقص در سال ۱۳۹۳، ۹.۶ درصد اعلام شده در حالي كه اين عدد در سال قبل از آن ۸.۹ درصد بوده است. در مقابل سهم شاغلان ۱۵ ساله و بيشتر با ساعت كار معمول ۴۹ ساعت و بيشتر ۳۸.۷ درصد گزارش شده كه اين سهم نيز در سال ۱۳۹۲، ۴۰.۲ درصد بوده است.
اشتغال ناقص يعني فرد شاغل به دلايل مختلف اقتصادي مانند ركود كاري، پيدا نكردن كار با ساعت كار بيشتر و قرار داشتن در فصل غيركاري، در طول يك هفته كمتر از ۴۴ ساعت كار كرده و خواهان و آماده براي انجام كار اضافي در هفته است.
بر اساس اين تعريف ملاحظه ميشود كه در سال قبل و همينطور در بهار امسال كه سهم اشتغال ناقص ۹.۲ و سهم شاغلان با ساعات كار معمول ۳۹ درصد برآورد شده، شغلها پاروهوقتتر شده است.
بنابراين اگرچه تعداد اين افراد در گروه شاغلان آورده مي شود و در زمره بيكاران محسوب نميشوند اما عملا نيمي از اوقات سال را بيكار بودهاند.
امروز آمارها نشان ميدهد نرخ بيكاري ۰.۲ درصد در سال گذشته و بهار امسال نسبت به دورههاي مشابه قبل بيشتر شده است اما بيكاري تنها ۰.۲ درصد افزايش نيافته و وقتي تعداد افراد نيمه بيكار را به اين آمار اضافه ميكنيم ميبينيم دامنه بيكاري بيش از آمارهاي اعلامي گسترده شده و ركود بيكاري عميقتر از اعدادي است كه در جداول آمده است.
اشتغال ناقص يعني درآمد ناقص، درآمدي كه تكافوي هزينهها را نخواهد داد و به همين دليل نيز آمار دو شغلهها هر روز در حال افزايش است به طوريكه مركز آمار نيز از سال گذشته فصلي جدا براي بررسي آمار دوشغلهها در گزارشهاي خود باز كرده است.
شغلهايي با ساعات كم و درآمد پايين سبب شده است كه امروز نرخ بيكاري ۱۰.۷ از آستانه تحمل خانوار خارج باشد.
به گفته معاون وزير تعاون، كار و رفاه اجتماعي، اگرچه در سالهايي ما نرخ بيكاري يالاي ۱۲ درصد هم داشتهايم اما امروز ديگر جامعه تحمل اين نرخ بيكاري را ندارد. دليل آن هم شرايط اقتصادي است كه از يك سو تورم قيمتها و از سوي ديگر شكاف بين هزينه و درآمد بيكاري افراد را برنميتابد.
شايد ۱۰ سال پيش اگر تنها يكي از اعضاي خانوار با يك شغل ميتوانست پاسخگوي هزينههاي خانواده باشد اما امروز با داشتن چند شاغل در خانه نيز بايد به دنبال شغلهاي دوم و سوم گشت.
میگویند تا دهه ۶۰ معمولا تعداد اندکی از افراد به سمت شغل دوم میرفتند و معمولا خانواده ها با داشتن یک شغل تامین بودند، همچنین مسائل اقتصادی، معیشتی و فرهنگی نیز مانند امروز کشور دچار تحولات شدید نشده بودند.
اما در یکی دو دهه اخیر، تغییرات شدیدی در فرهنگ جامعه، نوع نگاه به کار، تمایل افراد به کسب درآمدهای بالا، توجه به زندگی های لوکس و تجملاتی و مواردی از این دست در کنار افت شدید درآمدها و کسری قابل توجه درآمد - هزینه خانوار باعث شده تا در بسیاری از خانواده ها یا یک شاغل مجبور به انجام کار دوم و حتی سوم شود و یا افراد دیگری از خانواده وارد بازار کار شوند.
زلزله چند شغلهها
معروف است که می گویند در گذشته یک نفر کار می کرد و چند نفر اداره می شد و امروز یک نفر کار می کند تا تنها خود را اداره کند و میزان درآمدها دیگر کفاف هزینه های بالای زندگی را نمی دهد. به بیان دیگر، گفته می شود هزینه تمام شده زندگی طی یکی دو دهه به شدت افزایش یافته و افراد مجبورند دست و پای بیشتری برای تامین مخارج زندگی خود بزنند.
با این اوصاف، طی ۱۰ تا ۲۰ سال درصدی از افراد پس از پایان ساعت کاری روزانه به منازل نرفتند و بلافاصله به سمت انجام شغل دوم حرکت کردند. آنها دیگر مجبورند کمتر در کنار خانواده خود باشند و بیشتر طول شبانه روز را در محیط های کاری سپری کنند.
حالا این وضعیت نه تنها بهتر نشده بلکه افراد به سمت چند شغلگی حرکت کرده اند و دیگر برخی دو شغله بودن را هم تامین کننده مخارج زندگی خود نمی دانند. برخی می گویند تنها به اسم چند شغل دارند، چون کل دریافتی آنها به اندازه یک شغل رسمی و درست و حسابی درآمد ندارد ولی آنها مجبورند برای کسب درآمد روزی به چند کار دست بزنند و یا خانواده ها با افراد بیشتری وارد کار شوند.
وزارت کار در تحلیلی جدید از وضعیت بازار کار افرادی که دارای بیش از یک شغل هستند، از لفظ چندشغله ها استفاده کرده است. بر اساس آخرین پیمایش میدانی صورت گرفته در کشور از مجموع ۲۱ میلیون نفر شاغل کشور در سال ۱۳۹۲، بیش از ۴۰۰ هزار نفر از شاغلان اظهار کردهاند که بیش از یک شغل داشتهاند که ۱۵ درصد آنان، شغل اصلیشان مزد و حقوقبگیر بخش عمومی و ۱۹.۴ درصد مزد و حقوقبگیر بخش خصوصی بوده و ۶۵.۶ درصد در سایر بخشها (کارکن مستقل، کارفرما و کارکن فامیلی بدون مزد) مشغول فعالیت بودهاند.
۴۰۰ هزار نفر ترجیح میدهند فقط کار کنند
نکته قابل توجه آنکه بیشترین درصد چند شغلهها در گروه کارکنان مستقل قرار داشتهاند. به عبارت دیگر، افراد چند شغله معمولا دارای فعالیت در بازارهای کار غیررسمی هستند و یا شغلی در بازار کار رسمی و شغلی در بازار غیررسمی اند؛ مانند فرد کارمندی که در ساعات عصر به فعالیت در بخش حمل و نقل می پردازد و یا اداره فروشگاهی را بر عهده دارد.
مشکلات اقتصادی و تلاش برای تامین هزینههای زندگی؛ مهمترین دلیلی است که افراد ناچارند به شغل دوم روی آورند، همچنین پایین بودن دستمزد در شغل اول و یا نگرانی از به خطر افتادن امنیت شغلی، افراد را ترغیب به کسب درآمد بیشتر با انجام شغل دوم می کند.
دو شغله یا چند شغله بودن افراد هر چند ممکن است وضع معیشتی خانواده را بهبود ببخشد اما بر میزان بهرهوری، سلامت جسمی و روحی افراد، میزان تعامل با اعضای خانواده و ... تاثیرگذار خواهد بود. از سوی دیگر، انجام چندین شغل توسط یک فرد، میتواند سلب فرصتهای شغلی از افراد فاقد کار شود. به نظر میرسد تعادل میان درآمد و نرخ تورم و پایداری شغلی تا حد زیادی مانع روی آوردن افراد به انجام چندین شغل شود.
یافتههای مهم درباره دوشغلهها
* ۲.۱ درصد کل شاغلان ۱۰ ساله و بیشتر کشور دارای دو شغل و بیشتر هستند. ۹۱۲۰ نفر از چند شغلهها که شغل اصلی آنها در بخش عمومی است، در شغل دوم خود نیز در بخش عمومی مشغول به کارند (به عبارتی دیگر هر دو شغل آنها در بخش عمومی است).
* ۴۴۸۴ نفر از چند شغلهها که شغل اصلی آنها در بخش عمومی است، در شغل دوم خود در بخش خصوصی مشغول به کارند. به نظر میرسد علت این امر میتواند ناشی از عدم کفاف مخارج زندگی با حقوق دریافتی در شغل اول باشد.
* ۴۲۴۱۱ نفر از چند شغلهها که شغل اصلی آنها در بخش عمومی است، در شغل دوم خود به عنوان کارفرما، کارکن مستقل و یا کارکن فامیلی بدون مزد مشغول فعالیت هستند. ۲۲۰۴ نفر از چند شغلهها که شغل اصلی آنها در بخش خصوصی است، در شغل دوم خود در بخش عمومی مشغول کارند.
* ۲۲۴۶۰ نفر از چند شغلهها که شغل اول آنها در بخش خصوصی است، در شغل دوم خود نیز در بخش خصوصی مشغول فعالیت هستند. ۶۰۵۰۰ نفر از چند شغلهها که شغل اصلی آنها در بخش خصوصی است، در شغل دوم خود به عنوان کارکن مستقل یا کارفرما و یا کارکن فامیلی بدون مزد مشغول فعالیت هستند.
الف