رمزآلودترین عکس تمام زندگی منوچهر والی‌زاده
کد خبر: ۳۳۵۳۰۶
تاریخ انتشار: 2025 February 20    -    ۰۲ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۸:۴۱

رمزآلودترین عکس تمام زندگی منوچهر والی‌زاده

 منوچهر والی‌زاده؛ دوبلور و گوینده پیشکسوت رادیو و تلویزیون، به دلیل مشکلات تنفسی و ریوی روز گذشته در ۸۴ سالگی درگذشت.

 منوچهر والی‌زاده؛ دوبلور و گوینده پیشکسوت رادیو و تلویزیون، به دلیل مشکلات تنفسی و ریوی روز گذشته در ۸۴ سالگی درگذشت. در همین باره، اکبر منتجبی (روزنامه‌نگار) در اینستاگرام خود، مطلبی درباره عکس یادگاری سه منوچهرِ هنرمند ایران منتشر کرد:

آخرین منوچهر هم رفت. منوچهر وثوق، منوچهر سخایی و منوچهر والی‌زاده، سه رفیقی بودند که هر یک به راه و رهی رفتند.

منوچهر سخایی، که ترانه‌ی معروف «جوونی هم بهاری بود و بگذشت» را برای یک فیلم ملودرام خواند و نامش ماندگار شد، اگرچه در دنیای موسیقی فعالیت می‌کرد، اما رگ و ریشه‌ای سیاسی داشت. در یک دوره‌ای خبرنگار پارلمانی روزنامه‌ی کیهان بود و مطالب مجلس ملی را برای کیهان می‌نوشت. برادر بزرگترش، سرگرد سید محمود سخایی، رئیس شهربانی برگزیدهٔ دکتر مصدق بود که در جریان وقایع ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در کرمان به قتل رسید و جسدش مثله شد. بعدها خیابان سرهنگ سخایی در نزدیکی میدان توپخانه را به نام او زدند. منوچهر سخایی بعدها ترانه‌ی «پرستو» را به یاد برادرش خواند.

0 (1)

منوچهر وثوق، برخلاف دو منوچهر دیگر، توفیق آنچنانی نداشت که سری بین سرها پیدا کند. نه در سینمای قبل از انقلاب جزو بازیگران طراز اولی بود که به خاطر او به سینما بروند و نه توانست مانند پرویز فنی‌زاده و پرویز صیاد و بعدها عزت‌الله انتظامی و علی نصیریان فیلم‌های هنری بازی کند که یادگاری از خود بگذارد. با این که قبل از انقلاب از ایران رفته بود، بعد از انقلاب به این امید به ایران برگشت که بتواند فعالیت سینمایی خود را آغاز کند؛ اما در دوره قدرت چپ‌ها که همچنان هنرپیشه‌های زمان شاه را به مثابه‌ی نماد دوران طاغوت می‌دیدند، سر و کارش به دادگاه انقلاب افتاد، ممنوع‌الکار شد و نهایتاً نیز دوباره مهاجرت کرد و به لندن رفت و همان جا ماند تا سه سال پیش که در اسفند هزار و چهارصد دور از وطن درگذشت.

اما خوش‌اقبال‌ترین آن‌ها منوچهر والی‌زاده بود. صدایی شیک و جوان‌پسند و دلربا داشت. خانمی تعریف می‌کرد که پیش از انقلاب، کلاس‌های والی‌زاده مملو از دختران جوانی بود که به عشق دیدنش به کلاس می‌آمدند.

او تنها منوچهری بود که بعد از انقلاب در ایران ماند. نه سیاسی شد و نه تن به هر کاری داد. از معدود افراد نسل طلایی دوبله بود که حتی خانه‌نشین هم نشد.

اخیراً فیلمی از او منتشر شد که با بدنی نحیف و عصا به دست قدم می‌زد. گویی این چهره‌ی تکیده و آن قامت بلندی که خم شده، روزگار ما است که این چنین نحیف و تکیده شده. خاطرات ما یک به یک دفن می‌شوند. وودی آلن می‌گوید: «مهم نیست مرگ کی و کجا به سراغم می‌آید، مهم این است که وقتی می‌اید من آنجا نباشم.» کاش وقتی سراغ منوچهر والی‌زاده آمد، او آنجا نبود. امیدوارم از این پس سراغ آنهایی که دوستشان داریم، نرود و اگر رفت آنها آنجا نباشند.

 
برترین ها
آخرین اخبار