به گزارش «تابناک با تو»؛ محمدتقی فهیم منتقد برجسته و مستندساز کشورمان متنی جالب و انتقادی را در مقایسه دو سلبریتی منتشر کرده که میخوانید:
بیتردید هر فرد و جریانی بههر نحوی که بتواند باید که به همنوع نیازمندش کمک کند و حتی علاوه بر این سعی در جلب کمک دیگران نیز داشته باشد. در همین رابطه، چه نیکو میشود که علاقهمندان و متعهدان به امر خیر و خیریه و امداد، در برابر حوادث و اتفاقات طبیعی و غیرمترقبه همواره بیتفاوت نباشند و وارد میدان همیاری شوند.
بهقول معروف «ای که دستت میرسد کاری بکن» و نیز خوشا به غیرت و همت آنان که تحتتاثیر شعارهای توخالی و منحرف «این وظیفه دولت است» و...قرار نمیگیرندوتحت هر شرایط بد اجتماعی و رخداد بحرانهای مختلف بهکمک همنوعان و هموطنان خود میشتابند. در این میان نقش چهرهها و شخصیتهای برجسته ورزشی-هنری و نیز سلبریتیهای پرورشیافته در پهنه مملکت و دامن همین مردم، نقشی برجسته و حتی جزو وظایف انسانی آنهاست. اما... اما بعضی وقتها آدم میترسد پیج بعضی از سلبریتیها را باز کند. چرا؟ چونکه از بس بهبهانه کمک به فقرا، صحنههای زشت و تاریک فقر را به مخاطب «بیدفاع» عرضه میکنند و او را به چاه عواطف غیرقابل کنترل ناشی ازصحنههای دردناک،هل میدهند. بهعبارتی ما را چنان در منگنه عواطف خفهکننده گرفتار میکنند که یا مجبوریم پولی اهدا کنیم یا حس پلیدبودن را در ما برمیانگیزند. البته که باید بعضا بهآنها حق داد، چراکه گاهی مخاطب هم انتظار دارد فلان سلبریتی بهخاطر نقشهای مثبتی که ایفا کرده، در عالم واقع انسانی گرهگشا باشد. اکنون پرسش این است که آیا برای برانگیختن حس انساندوستی برای کمک به فقرا، سلبریتیها بهقول معروف باید بیترمز، عصبی و حقبهجانب باشند؟
بهتر است مختصری از داستان یک سلبریتی اهل خیر و خیرات خارجی را مرور کنیم.«پل نیومن» چشمآبی جذاب و تکرارنشدنی هالیوود را احتمالا علاوهبر اهالی سینما و سینهفیلها، بقیه مردم نیز میشناسند.نیومن برای کمک به فقرا راهحل خوشمزهای را انتخاب کرده بود.همهچیز از درستکردن یک سس سالم برای خانواده شروع شد.(نیومن مردی است خانوادهدوست و پنج دختر دارد). او دوست داشت همه اعضای خانواده غذاهای سالم و بدون مواد افزودنی بخورند. فامیل عاشق دستپخت او شدند. کار بالا گرفت. پل و دوستش «ای.ای.هاچنر» شرکت بزرگ مواد غذایی زدند و... آنقدر پول درآوردند که میتوانستند تا آخر عمر مثل امرای امارات و کویت زندگی کنند. اما پل، همه عوائد شرکت را به خیریهها بخشید. شرکت او تنها مجموعهای در جهان بود که همه سود خود را به فقرا و درماندگان اهدا کرد و هر سال دوباره با صفر دلار در بانک، کارش را شروع میکرد. حتما میپرسید که چی؟ بله نکته ظریف قضیه در اینجاست که ما هیچوقت تصویری از آن فقرا ندیدیم. پل نیومن هیچوقت ما را با اشاعه چهره ترسناک فقر، نترساند، بلکه بهجای لعنتفرستادن به تاریکی، شمعی را در آشپزخانهها روشن کرد. کمک مالی به دانشجویان تئاتر، انستیتوی مبارزه با سرطان، حمایت از معلولان ذهنی و جسمی و کمک به فقرای سراسر جهان از استرالیا، کامبوج تا مالی و سودان و... از دستاوردهای او بودند.او کتابی هم در این زمینه تألیف کرد (که به فارسی هم ترجمه شده است). اکنون پرسش این است که آیا برای کمک به فقرا، مانند سلبریتیهای ما باید آبروی آنها را برد؟ آیا نمیشود مانند پل نیومن زیبا کار کرد؟ چندروز پیش تصاویری از حضور پرویز پرستویی و تیمش در منطقه مرگ معدنچیان کشورمان در فضای مجازی پخش شد که درحال اهدای بستههای معیشتی بودند. حتما باید دست پرویز خان را برای اقدامات خیرخواهانهاش بوسید، اما آیا نمیشود این فعالیتها بدون سروصدا و دوربین باشد؟ متاسفانه بعضا تصاویری ازسوی این بزرگوار وایرال میشود که روح انسان را آزار میدهد، کما اینکه درهمین فقره آخربا زنانی مواجه بودیم که ضجه میزدند و...بهگفته یکی از متخصصان علوم انسانی وروانشناس برجسته پخش فیلم وتصاویر بیمحابای فقروفقرا باعث عادیسازی شده ومخاطب را در درازمدت قسیالقلب میکند.علاوهبر اینها خدا کند که گرایش سیاسی و کنشهای سیاسیکاری، باعث و بانی چنین پدیدهای نباشد.