پرونده شروین حاجیپور به عفو مختومه و بسته شد تا برگی دیگر از دفتر معرفت محسن چاوشی گشوده شود.
رضا صائمی روزنامه نگار در این خصوص نوشت: شروین از نقش چاوشی در آزادیاش گفته، در دنیایی که رقابت، معیار و عیار حرفه هنری شده، چاوشی رفاقت را مرام و مراد مسیرش کرده تا شهرت و اعتبارش را نه در بِرند بودگی و بَرندگی که پای آزادگی خرج کند.....او فقط از آزادی و آزادگی نمیخواند، آن را فرا میخواند و زندگی میکند و زندگی میبخشد....که خوب میداند غم جمعه عصر و غریبی حصر چه حال بدی دارد.....نمیدانم او دقیقا چه نقشی در پرونده شروین و عفو او داشته اما در خیال چنین تصور میکنم که مقابل قاضی ایستاده و با آن صدای خشدار خنیاگرش خوانده: « ای قاضی این مردم چی میگن؟ آبادی آبادی آبادی....ای قاضی این مردم چی میخوان؟ آزادی آزادی آزادی!».....او گفته بود من آدم شادی نیستم اما کدام شادیای شریفتر و با شکوهتر از سهیم شدن در آزادی دیگری......به گمانم انسان در یاری کردن دیگریست که از شادی بارور میشود که حال خوب آدمی، حاصل خوب کردن حال دیگریست....دمت و مرامت گرم آقای چاوشی.
برترین ها
و همه انسان هایی که منشا خیرند....