ترس در کودکان: علل، انواع و روشهای درمانی
کد خبر: ۲۹۷
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: 2015 May 21    -    ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۴
نوزادان از صدای بلند و از دست دادن تعادل یا سطح اتکاء می ترسند و ترس خود را با جیغ و گریه و جمع کردن دست و پا نشان می دهند. به این ترسها، ترسهای اولیه می گویند که به مرور زمان برطرف می شود.
ترس واکنشی هیجانی است و هرگاه امنیت جسمی و عاطفی و شخصیتی انسان به خطر بیافتد، ظاهر می شود. این واکنش عاطفی کاملا" طبیعی است و از همان بدو تولد در کودک مشاهده می شود. اطفال معمولا" از بعضی پدیده ها می ترسند و علت ترس آنها برای پدر و مادر شناخته شده نیست. از این رو از خود می پرسند:"چرا کودکم این قدر می ترسد؟ من که هرگز او را نترسانده ام و دلیلی برای ترس و وحشتش وجود ندارد."

ترس نوزادان

نوزادان از صدای بلند و از دست دادن تعادل یا سطح اتکاء می ترسند و ترس خود را با جیغ و گریه و جمع کردن دست و پا نشان می دهند. به این ترسها، ترسهای اولیه می گویند که به مرور زمان برطرف می شود.

ترس های معمول کودکان

دراغلب کودکان، در سنین 6 تا 8 ماهگی، ترس از افراد بیگانه دیده می شود و ممکن است تا 18 ماهگی نیز ادامه یابد، ولی با بالا رفتن سن کودک، نوع ترس ها نیز تغییر می کند. ترس از تاریکی و تنهایی و ترس از حیوانات، بین 2 تا 5 سالگی در کودکان ظاهر می گردد. ترس از مدرسه به ویژه باآغاز دوره دبستان در برخی از دانش آموزان دیده می شود.

ترس نوجوانان

در دوران بلوغ بر اثر تغییرات جسمی و عاطفی، ترسهای موهومی نظیر ترس از اشباح و چیزهای غیر واقعی و اتفاقات غیر منتظره مثل وقوع سیل و زلزله و غیره در نوجوانان ظاهر می شود.

علل ترس

ترس کودکان به اعتبار علل مختلف آن به انواع زیر تقسیم می شود :
1-     ترسهای عمدی؛ علت ترس ممکن است عمدی باشد؛ یعنی، کودک را از چیزی ترسانده باشیم؛ مثل ترساندن کودک از چیزهای خطرناک، نظیر آب جوش، برق، وسایل تیز و غیره.

گاهی اوقات برخی از پدر و مادرها از ترساندن کودک که سبب پیدایش ترس از تاریکی و تنهایی می شود. این گونه برخوردها از نادرست ترین روش های تربیتی به شمار می آید.
2-     ترسهای تصادفی، علت ترس ممکن است تصادفی باشد. یعنی بدون آن که شما بخواهید کودکتان تصادفا" در شرایط ترسناکی قرار بگیرد و بترسد، مثل تجربه تلخ حمله سگ که سبب پیدایش ترس از حیوانات می شود .

3-     ترسهای اکتسابی، ترس ممکن است مادر به کودک سرایت کند و کودک ترس را از مادر خود کسب کند. مادری که به محض مواجه شدن با موقعیتی نامطلوب، جیغ می زندو می لرزد و به لکنت می افتد. ترس خود را به آسانی به کودکش منتقل می کند، مثل ترس از رعد و برق و حشرات. متأسفانه اثر این نوع ترس ممکن است تا مدتها در ذهن کودک باقی بماند.

4-     ترسهای عاطفی: ترس ممکن است به علت هیجانات عاطفی و فشارهای روحی کودک باشد. تنشهای عصبی و عاطفی ابتدا به صورت اضطراب و سرانجام به صورت ترس دائمی در کودک ظاهر می شود. مانند :

-          اضطراب ناشی از دوری پدر و مادر: این حالت عاطفی به صورت ترس از تاریکی و تنهایی ظهور می کند.

-          احساس گناه: گاهی اوقات برخی از والدین، هنگامی که کودکشان قواعد اخلاقی یا اجتماعی گناه و تقصیر را بر می انگیزند. مثلا" وقتی کودک را حین بازی با آلت خود غافل گیر می سازند. او را تهدید می کنند که در صورت تکرار این کار گرفتار خشم خداوند خواهد شد و به جهنم می رود . وقتی کودک شیطنت می کند یا در خیابان بهانه خریدن چیزی را می گیرد، به او می گویند که خانه را ترک خواهند کرد یا در خیابان رهایش خواهند ساخت یا او را مسبب مرگ خودشان می دانند. این نوع رفتارها در کودک احساس گانه و ترس را به وجود می آورد.

-          کشمکش پدر و مادر: دعوای والدین و جدال دائمی آنها، کودک را دچار احساس عدم امنیت و ترس خواهد کرد.

اثرات ترس بر کودک

به طور کلی ترس دائم و ثابت به هر علت که باشد اثر بسیار نامطلوبی بر جسم و روان کودک به جا می گذارد و کودک را از رندگی طبیعی و شاد محروم می ساد و در نوع حادش سبب اختلال در جسم و روان کودک می شود. اطفال در مقابل ترسهال شدید، واکنشهای متفاوتی نظیر لکنت، شب ادراری، کم رویی، افسردگی از خود نشان می دهد. گاهی اوقات کودک بر اثر ترس پرخاشگر می شود. نامطلوب ترین اثر ترس این است که شخصیت کودک را نابود می کند. کودک ترسو اتکاء به نفس ندارد، در هیچ کاری داوطلب نمی شود و کاری را با رغبت انجام نمی دهد ،زیرا بیشترین میزان انرژی و نیروی کودک صرف مقابله با ترس می وشد و گاهی اوقات بی تفاوت و تنبل و ضعیف و بی اراده می گردد. دروغگویی نیز از جمله رفتارهای ناپسندی است که بر اثر ترس در کودک پدید می آید . ترس بیشترین صدمه را به اعصاب، مغز نیز نمی تواند بخوبی فرمان بدهد، به همین دلیل کودک گاهی بر اثر ترسهای شدید دچار لکنت زبان یا شب ادراری می شود.

ترس مفید

ترس همواره مضر ومخرب نیست، بلکه برخی از ترسها مفید و لازم نیست. این گونه ترسها را باید در کودکان برای اجتناب کردن آنها از خطر به وجود آورد، زیرا نباید کودکان را در مقابل خطرها بی دفاع گذاشت .

همه ی کودکان در شرایط ترسناک دچار ترس نمی شوند. برخی از کودکان آمادگی بیشتری برای ترسیدن دارند و زودتر از کودکان دیگر دچار هراس می شوند. در برابر این کودکان محتاط هستند که از روبرو شدن با هیچ خطری تردبد به خود را ه کودکان بی باکی هستند که از روبرو شدن با هیچ خطری تردید به خود راه نمی دهند. بخصوص و در سنین نوجوانی که تظاهر به شجاعت، گاهی حوادث جبران ناپذیری را به بار می آورد.

علت آن که برخی از کودکان دست به کارهای خطرناکی می زنند شجاعت نیست، بلکه این گونه کودکان از درک خطر عاجز هستند و نمی دانند چرا دست به چنین کارهایی می زنند. بنابر این لازم است به آنها احتیاط آموخته شود ، زیرا کودکان همیشه در سنی باقی نمی مانند که شما بتوانید از آنها حمایت کنید. کودکان همیشه در سنی باقی نمی مانند که شما بتوانید از آنها حمایت کنید، کودکان همیشه در سنی باقی نمی مانند که شما بتوانید از آنها حمایت کنید، بلکه دیر یا زود وارد جامعه بزرگتری می شوند و احتمال بروز حوادث خطرناک نیز همواره وجود دارد. به این ترتیب باید به کودک آموخت که چیزهایی نظیر برق، اتومبیل، اشیاء تیز و برنده و افراد ناباب و غیره خطرناک هستند و باید از آنها دوری کرد. ایجاد حس عدم اعتماد به افراد غریبه در کودک بخصوص در سنین نوجوانی اهمیت بسیار دارد، زیرا کودکان بخصوص در سنین نوجوانی خیلی زود به افراد غریبه اعتماد می یابند و براحتی ممکن است در اتومبیل آنها سوار شوند.

تبرس مفید نه تنها کودک را از خطرات احتمالی محفوظ می دارد، بلکه برای سلامت جامعه نیز مفید است، چون در بیشتر افراد، ترس از قانون است که موجب می شود آنها به اعمال غیر قانونی دست نزنند و نه شعور اجتماعی .

باید سعی کنید که با بیانی ساده و مستدل به کودک بفهمانید که لازم است از برخی چیزها دوری کند، مثلا" نباید در اتومبیل افراد غریبه سوار شود یا به دوستی بی دلیل آنها پاسخ مساعد بدهد. باید به او یادآور شوید که افراد غریبه و هیچ گاه کاری را بدون دلیل انجام نمی دهند، حتی ممکن است به وی شکلات و شیرینی تعارف کنند، ولی او هرگز نباید به آنها اعتماد کند، چون افراد غریبه چیزی به کسی نمی دهند، مگر آن که در عوض آن، چیزی از او بخواهند. به یاد داشته باشید که حرفها و دلایل شما باید برای کودک قابل فهم باشد  همچنین هرگز درباره موضوعی ترسناک به گزافه گویی نپردازید. مثلا" سعی نکنید برای ترساندن کودک از اتومبیل، صحنه های دلخراش یک تصادف را برای او توصیف کنید یا ماجراهای هراسناکی را از بلاهایی که افراد غریبه بر سر کودکان می آورند تعریف نمایید، زیرا گزافه گویی ممکن است در کودک ایجاد ترس یا اضطراب دائمی کند که بسیار مضر است. اگر شما در مورد خطری غلو کنید یا به کودکتان دروغ بگویید، چنانچه خلاف آن به کودک ثابت شود، در او نسبت به شما حس بی اعتمادی پدید خواهد آمد، مثلا" مادری ممکن است برای پرهیز دادن کودک از خوردن شیرینی ، به او بگوید که این شیرینیها سمی هستند و اگر بخورد، بیمار می شود یا می میرد. در این صورت اگر کودک از آن شیرینها بخورد و هیچ اتفاقی برای او نیافتد، دیگر به حرف مادر اعتماد نخواهد داشت.

بنابراین همان طور که نباید در پرورش حس شجاعت در کودک افراط کرد، در ترساندن او هم از خطرات باید بسیار محتاط بود.

روشهای مقابله با ترس کودک

برای مقابله با ترس کودک، دو شیوه وجود دارد :
الف )شیوه پیشگیری، پیش از آن که کودک در موقعیت ترسناک قرار بگیرد، آمادگی های لازم را به او بدهید :

-          اگر احتمال می دهید کودکتان از صدای رعد و برق بترسد، در یک روز طوفانی، او را لباس بپوشانید و به حیاط با روی بالکن ببرید و به او بگویید که حالا در آسمان برقی را خواهد دید و صدای بلندی را خواهد شنید و به این صورت با او بازی کنید .

-          اگر حدس میزنید کودکتان از دندانپزشک بترسد، او را پیش از آن  که با دندانپزشک روبرو شود آماده سازید، مهلا" با او دکتر بازی کنید و برخی از وسایل کار دندانپزشک را به او معرفی کنید. حتما" او را نزد دندانپزشک اطفال ببرید و سعی کنید درباره او با دندانپزشک صحبت کنید. هرگز نه خود و نه اطرافیانتان نزد کودک، ماجرای دندان درد و چرخ کردن دندان یا درد آمپولی را که به دندان می زنند توصیف نکنید .

-          اگر کودک باید برای مدتی در بیمارستان بستری شود، او را از قبل آماده سازید و درباره آنچه در آن جا خواهد دید با او صحبت کنید. توضیحات شما باید کاملا" ساده و بدون حاشیه باشد. بخصوص به هیچ وجه به او نگویید که در بیمارستان به او بسیار خوش خواهد گذشت، زیرا واقعیت ندارد .

-          اگر لازم است مدتی از خانه دور باشید؛ مثلا" در بیمارستان بستری شوید، حتما" از قبل به کودک بگویید. برخی از مادران در چنین مواقعی یک روز به بهانه خرید کردن از خانه خارج می شوند و دیگر بر نمی گردند. این نوع غیبت، حتی اگر چند روز بیشتر نباشد، صدمه عاطفی شدیدی به کودک، مخصوصا"در سنین 2 تا 6 سالگی وارد می سازد و کودک را دچار ترس و دلهره دائمی و بی دلیل می سازد که حتی پس از بازگشت مادر نیز برطرف نخواهد شد.

-          اگر خودتان از چیزی ترسیدید، سعی کنید تا جایی که برایتان امکان دارد. خود را کنترل کنید، چون دلهره و اضطراب شما به کودک منتقل خواهد شد .

-          هرگز نزد کودک از خطر احتمالی یا امکان وقوع حادثه ای صحبت نکنید، مثلا"حین مسافرت با اتومبیل، هیچ گاه نگویید :
"مواظب سیگارت باش، بالاخره ماشین را به آتش می کشی"
 "جادّه چه قدر لغزنده است، کنترل ماشین امکان ندارد."
"نگاه کن، احتمال ریزش کوه خیلی زیاد است"

این گونه حرفها سبب می شود که کودک در طول مسافرت دائما" دچار دلهره و اضطراب باشد. این حساس پس از آن نیز در هر مسافرتی در او ظاهر خواهد شد.

-          هرگز ترساندن کودک را مبنای تربیت او قرار ندهید. زیرا این گونه روشهای تربیتی، نادرست شیوه ها به شمار می آید. به کارگیری ترس و وحشت کودک نه تنها شما را به هدف تربیتی خودنمی رساند، بلکه کار را خرابتر می کند و شما را از هدفتان دور می سازد و مشکلات دیگری را برایتان فراهم می آورد. تا جایی که امکان دارد از ایجاد موقعیتهای ناخوشانید برای برانگیختن ترس در کودکان خودداری کنید.

اما گاهی اوقات، چنان که اشاره شد، ترسها بر اثر تصادف و تحت شرایط غیر قابل پیش بینی به وجود می آیند. در این گونه موارد تدبیر ها و شیوه هایی برای کاهش ترس وجود دارد که توضیح خواهیم داد.

ب ) شیوه کاهش ترس : چگونه باید با کودک ترسو برخورد کرد ؟ چگونه می توان ترس از او را از بین برد یا حداقل کاهش داد ؟ برای یافتن پاسخ این سئوالات باید به نکات زیر توجه کرد :
- هرگز کودک به به خاطر ترسش ، مسخره نکنید .

- او را مورد تهدید و سرزنش قرار ندهید .
- از گفتن جملاتی نظیر:"خجالت آور است، تو دیگر بزرگ شده ای " یا " ببین، مگر من می ترسم؟ "جدا" بپرهیزید .
- با او درباره افراد شجاع صحبت کنید و برایش قصه هایی تعریف کنید که قهرمان آنها کودکانی شجاع هستند.

- نزد او از افراد ترسو انتقاد کنید و رفتار آنها را زشت بشمارید.
- تا جایی که می توانید او را به مهر و علاقه خودتان نسبت به او مطمئن سازید.
- او را از نظر بدنی و مزاجی تقویت کنید، زیرا عدم قدرت بدنی، توانایی و مقاومت فرد را کاهش می دهد.

- هرگاه عملی شجاعانه، هر چهقدر هم کوچک، از او سر زد، وی را تشویق کنید.
- هرگز از او توقع انجام کاری را که بیش از حد تواناییش است نداشته باشید .

- برای غلبه برترس ؛ چاره ای جز روبه رو شدن با آن نیست. بنابراین کودک را با چیزی که از آن می ترسد، روبه رو کنید و کوشش نکنید او را از آن دور نگاه دارید، مثلا" اگر از تاریکی می ترسد، سعی نکنید با روشن گذاشتن چراغ اتاقش مشکل را حل کنید.

- برای از بین بردن ترس کودک هرگز او را ناگهان با چیزی که از آن می ترسد روبرو نکنید ، مثلا" اگر کودک از آب می ترسد، هیچ گاه او را ناگهان در حوض یا استخر یا دریا رها نسازید، بلکه همیشه او را کم کم با موقعیت ترسناک آشنا سازید، به طور مثال ابتدا با او به کنار حوض استخر یا دریا بروید و غذا بخورید و بازی کنید، بعد وارد قسمت کم عمق آب شوید و پاهایتان را بشویید و با او آب بازی کنید. سپس همراه او شنها یا سنگاهای ریز و براق دریا را بیرون بیاورید و همین طور ادامه دهید. زمانی متوجه خواهید شد که او بدون وحشت در آب شنا می کند.

- همیشه او را زمانی که شرایط مطلوبی دارد و سالمت و سرحال است با چیزی که از آن می ترسد روبرو کنید .
- در مقابل کودک ترسو، صبور باشید و عجله ای برای از بین بردن ترسش نداشته باشید.
- از بین بردن یا کاهش ترس کودک به زمان احتیاج دارد. این را را باید قدم به قدم طی کرد، یعنی،  تماس کودک را با چیزی که از آن می ترسد، بتدریج بیشتر کرد. توجه داشته باشید که تا کودک به مرحله ای عادت نکرده است، وارد مرحله بعدی نشوید. هرچه ترس کودک شدیدتر باشد، زمان بیشتری را باید برای کاهش و از بین بردن ترس صرف کنید.
- علت ترس را بیابید. گاهی اوقات شناخت علت می تواند کمک بزرگی در تخفیف ترس بکند، ولی همیشه کافی نیست.

- رفتار عاقلانه و خونسردانه پدر و مادر در برخورد با شرایط خطرناک نمونه ای از رفتار صحیح در موقعیتهای خطرناک را به کودک نیشان می دهد. بنابر این سعی کنید برای کودک خود الگوی مناسب باشید.

روش غلبه بر برخی از ترسهای متداول کودکان

ترس از تاریکی و تنهایی

یکی از ترسهای متدوال در میان کودکان ترس از تاریکی و تنهایی است که معمولا" اکتسابی است، زیرا کودکان تا یک سال اول تولد براحتی تنها در اتاق تاریک می خوابند، ولی ناگهان متوجه می شوید که او دیگر حاضر نیست در اتاقش و در تاریکی بخوابد. در این صورت، قبل از هر چیز علت آن را جستجو کنید :

-          آیا علت آن حسادت به نوزادی که بتازگی متولد شده است، نیست؟
-          آیا تختخوابش صدا نمی دهد یا وقتی چراغ خاموش می شود، سایه ای روی دیوار اتاقش نمی افتد؟
-          آیا بر اثر تغییری که در برنامه شما به وجود آمده، او مدتی از شما دور نمانده است یا در طول روز ساعات بیشتری را از شما دور نمی ماند؟

و دلایل دیگری که می توانید آنها را با کمی تأمل در زندگی خود بیایید.
مراقب باشید برای غلبه بر ترس از تاریکی، مرتکب دو اشتباه نشوید: کودک را مجبور نکنید به تنهایی در اتاق تاریک بماند، زیرا ترس کودک را شدت می بخشد. دیگر آنکه چراغ اتاقش را تا صبح روشن نگذارید تااو هرگز در تاریکی بودن را تجربه نکند.

عاقلانه ترین راه این است که او را کم کم با تاریکی آشنا کنید و میزان تاریکی را بتدریج افزایش دهید، مثلا" با او در یک اتاق نیمه تاریک بازی کنید و غذا بخورید. چراغ قوه ای در دسترسش قراردهید. چراغ کم نوری را دور از او در اتاقش بگذارید، رفته رفته چراغ را دور و دورترین کنید و سرانجام آن را از اتاقش خارج نمایید.

ترس از مدرسه

گاهی اوقات کودک قبل از رفتن به مدرسه شدیدا" احساس ترس می کند و حاضر نیست به مدرسه برود. این ترس در اوایل دوره دبستان در کودکان، به ویژه کودکانی که قبلا" هرگز به کودکستان نرفته اند، به وجود می آید. علت آن ممکن است از خانه باشد، یعنی دوری از شما باعث وحشت او می شود، شاید از دربان مدرسه یا یکی ازمعلمان یا همکلاسی مردم آزارش می ترسد، شاید هم از فرد غیرعادی که در راه مدرسه می بیند وحشت دارد. همچنین ممکن است ناتوانی در انجام تکالیف مدرسه سبب ترس او شده باشد. توجه داشته باشید که شما خود باید عامل ترس را شناسایی کنید، زیرا کودکان خردسال اغلب نمی توانند آنچه را که باعث ترسشان می شود، خوب توضیح بدهند.

هنگام ظهور ترس از مدرسه، گاهی علائمی نظیر دل درد و تهوع با گریه و زاری کودک همراه می شود، حتی امکان دارد که کودک تب کند.
گاهی اوقات کودکات در سنین 11 تا 12 سالگی دچار نوعی حالت انزجار و تنفر از مدرسه می شوند که علت آن را باید در خود کودک جستجو کرد. شاید علت آن این باشد که درسها مشکل تر می شود و کودک خو را قادر به انجام تکالیف نمی داند. کودکی که خود را بالاتر از آنچه هست تصور می کند اغلب دچار این احساس می شود، زیرا ناگهان قدرت و توانایی خود را در خطر می بیند و متوجه می شود، که آن طور که از خود توقع داشته نیست یا انتظار والدین از وضعیت درسی او به همان اندازه دوره ابتدایی است. اما او دیگر قادر نیست نمرات بیست دوره ابتدایی را کسب کند. به همین علت او نسبت به مدرسه حالت دلزدگی و افسردگی پیدا می کند که باعث امتناع او از رفتن به مدرسه می شود .

گاهی اوقات تعویض کلاس و مدرسه و معلم یا فوی یکی از اقوام نزدیک ممکن است سبب گریز کودک از مدرسه شود. همچنین وحشت کودک محیطهای بزرگ یا ترسو و خجالتی بودن او و عدم اعتماد به نفس وی نیز ممکن است سبب ترسش از مدرسه بشود.
برای رفع این مشکل، ابدا باید علت را شناسایی کنید. سپس اقدام به برطرف ساختن آن نمایید. گاه اوقات کودک برای مدت کوتاهی دچار این وضع می شود، سپس به حالت عادی باز می گردد. باید با کودک خیلی جدی باشید ولی خشونت نکنید، به هیچ وجه با ماندنش در خانه موافقت ننمایید زارا به این کار عادت می کند. از سرزنش و تنبیه او بپرهیزید. معلمش را در جریان مشکل قراردهید. او را تا مدرسه همراهی کنید. شاید تعویض مدرسه مفید باشد او را مطمئن سازید که در خانه متظرش خواهید ماند. سعی کنید هنگامی که به خانه باز می گردد، درصورت امکان برای آوردن او به خانه به دنبالش بروید.

در صورت که وضع خیلی حادو ترس کودک بسیار شدید باشد نباید به او برای رفتن به مدسه فشار بیاورید، ولی به محض رفع مشکل یا کاهش ترس او را به مدرسه بازگردانید و توجه داشته باشید که این کار هرچه زودتر انجام شود بهتر است.

ترس از حیوانات

از جمله ترسهای معمول دوران کودکی، ترس از حیوانات است که اغلب اکتسابی است، یعنی ممکن است از دیدن چهره وحشتزده مادر در هنگام برخورد با یک حیوان به وجود آید. گاهی نیز بر اثر تجربه ناخوشایند کودک با یک حیوان ایجاد می شود.
برای کاهش دادن این ترس نیز باید کودک را بتدریج با حیوانی که از آن می ترسد، آشنا کرد .یعنی اگر آن حیوان کرک یا مو دارد، ابتدا عروسکی کرک دار در اختیار طفل قراردهید، بعد تصویر آن حیوان را برای کودک نقاشی کنید یا عکس آن را به او نشان دهید و درباره آن با او صحبت کنید. سپس خود حیوان را از دور به او نشان دهید و و بتدریج فاصله او را با حیوان کم کنید. به خاطر داشته باشید که همه این مراحل را باید با صبر و حوصله و در مدت زمان مناسبی طی کنید.

در صورتی که ترس کودک آن قدر شدید بود که با به کارگیری این روشها موفق به از بین بردن یا کاهش آن نشدید، حتما" به روانشاس کودک یا متخصص تعلیم و تربیت مراجعه کنید و مشکلتان را با او در میان بگذارید.

منبع: مردمان
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۵:۱۱ - ۱۳۹۶/۰۹/۱۰
0
0
من. دختريكساله دارم ازصداي زنگ درترسيده هم گريه ميكنه هم اه بلند وگريه بعدازدوساعت قطع شده ولي اه بازميكشه خيلي ميترسم تند ازخواب ميپره گريه ميكنه ولي خيلي اه ميكشه تورخداكمكم كنييد خواهش ميكنم راه درمان خانگي هم وجودداره؟؟
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار