خودش را مامور پست یا مخابرات معرفی می‌کرد و پس از ورود به واحد‌ها یا آسانسور وقتی متوجه میشد که زنی تنهاست با تهدید چاقو یا تیغ موکت‌بری به آن زن تعرض می‌کرد و بعد هم با تهدید فرار می‌کرد.
شروع تجاوز‌های پستچی قلابی
پرونده پستچی تقلبی از روز اول تیرماه ۹۱ آغاز شد. در این روز زنی با مأموران کلانتری شهدا تماس گرفت و گفت: فردی به عنوان پستچی به‌در خانه آمد و وقتی به جلوی در رفتم او را در ورودی آسانسور دیدم. این مرد به بهانه داشتن بسته پستی سوار آسانسور شد. مرد جوان آن‌جا مرا تهدید به تعرض کرد، بعد هم ادعا کرد اگر سروصدا کنم من را با چاقو خواهد کشت. او طلاهایم را سرقت کرد و سریع از ساختمان خارج و با یک موتور مشکی رنگ از محل فرار کرد.
ورود پستچی قلابی به یک خانه در جردن
با ثبت این شکایت تحقیقات پلیس آغاز شد، اما چند روز بعد زنی دیگر در محله جردن از ورود پستچی قلابی به خانه‌اش خبر داد. این زن در شکایتش مدعی شد: این مرد به بهانه اینکه پستچی است و سند خانه را آورده است وارد ساختمان شد و در آسانسور مرا تهدید کرد که مورد تجاوز قرار می‌دهد. هر چه به او التماس کردم فایده نداشت و با تهدید چاقو بعد از سرقت طلاهایم فرار کرد.
تجاوز وحشیانه به زن خانه دار در ۱۵ دقیقه
با افزایش شکات، تحقیقات پلیس برای دستگیری پستچی قلابی آغاز شد، اما هیچ ردی از او وجود نداشت. سه ماه بعد از اولین شکایت، زن جوانی در شرق تهران با پلیس تماس گرفت و از اذیت و آزارش از سوی مامور قلابی برق خبر داد و در شکایتش گفت: یک جوان قوی‌هیکل به‌در خانه آمد و ادعا کرد که ساختمان دچار ایرادات برقی است و از من خواست کنتور را خاموش و روشن کنم.
زن جوان ادامه داد: این کار را انجام دادم و از او خواستم برود و با مدیر ساختمان بیاید وقتی این خواسته را مطرح کردم او ادعا کرد مدیر ساختمان به نام آقای...، پایین مشغول کار است و وقتی فهمید تنها هستم با تیغ موکت‌بری وارد خانه‌ام شد. مامور قلابی برق با تهدید مرا به اتاق‌خواب برد و در ۱۵ دقیقه به من تعرض و فرار کرد.
رد پستچی متجاوز در یک پاساژ به دست آمد
درحالی‌که هر روز تعداد شکات پستچی قلابی به اتهام اذیت و آزار زنان روبه‌افزایش بود و هیچ ردی از او وجود نداشت، سرانجام روز ۲۲ دی ماه سال ۹۲ زنی با پلیس تماس گرفت و از مرد متجاوز شکایت کرد.
به گزارش جامعه ۲۴، با حضور مأموران این زن در شکایتش گفت: چندی قبل مردی به بهانه اینکه پستچی است وارد خانه شد و قصد داشت به من تعرض کند، اما چون موفق به این کار نشد از خانه فرار کرد و من هم شکایت نکردم. امروز او را در این مجتمع تجاری دیدم که وقتی به سمتش رفتم و مرا شناخت، فرار کرد.
با ثبت این شکایت سرنخ مهم دستگیری پستچی قلابی به دست پلیس افتاد. پلیس با بررسی دوربین‌های مداربسته پاساژ موفق شد شماره پلاک موتورسیکلت مرد قوی‌هیکل را به دست آورد.
با شناسایی هویت صاحب پلاک مشخص شد او از تهران فرار کرده است. به‌همین خاطر تیم ویژه کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی رد او را در شهرستان صومعه‌سرا زدند و در یک درگیری موفق شدند پستچی قلابی را دستگیر کنند.
پسر پولدار از اقدامات سیاهش میگوید
پسر ۳۰ ساله در تحقیقات پلیس به ۴۰ مورد اذیت و آزار زنان تحت پوشش پستچی قلابی اعتراف کرد و مدعی شد: من هیچ مشکل مالی ندارم و خانواده متمولی دارم، اما از این کار لذت می‌برم، به‌همین خاطر تصمیم گرفتم در پوشش مأمور مخابرات، برق یا پستچی به‌در خانه زنان تنها بروم و آن‌ها را مورد آزار و اذیت قرار دهم.
اعدام آقای پستچی
در ادامه این فرد یک‌بار به اعدام محکوم، اما حکمش نقض و برای تکمیل تحقیقات، پرونده به دادسرا بازگشت. با تکمیل تحقیقات و محاکمه پستچی قلابی برای بار دوم او به اعدام محکوم شد.
به گزارش جامعه ۲۴، سرانجام در اردیبهشت سال ۹۷ پستچی قلابی به دار مجازات آویخته شد تا یکی از مهم‌ترین پرونده‌های اذیت و آزار زنان تهرانی برای همیشه بسته شود.
جامعه ۲۴
خوب مجازات شدید تری رو برای جرایم بد تر باید نگاه داشت مثلا اگر این خانم ها را می کشت هم اعدامش می کردید پس چه فرقی کرد ؟
ضمن اینکه این شخص بیماری روانی داشته
بیمار بوده میخوای بخوابونن خوبش کنن
دوست داشته که به زور با زن ها رابطه داشته باشه
وگر نه که نیاز به ازدواج هم نداشته
کسانیکه مخالف این حکم واجرای آن هستند؛یک لحظه تصورکنندکه اگرخدای ناکرده یکی از این قربانیان؛مادر؛خواهر وبدترازهمه همسر آنان بود؛آیابازهم چنین میگفتند؟ آن دوستی که میگوید؛نبایداعدام میشدوباید اعدام درمواردشدیدتری اعمال شود؛درجوابشان عرض میکنم؛شماشاید زندگی آن خانواده ای که زن آن خانواده موردتعرض قرارگرفته را ندانید چگونه است؛اینرامیدانم که روزی هزاران بار آرزوی مرگ میکنند ودیگر زندگیشان به روال عادی بازنمیگردد وچه زندگیهایی که به نابودی کشیده میشود.
دست وپای آنکسیکه چهارپایه رااززیرپای این شخص موقع اعدام؛هل داد؛دردنکندو هیچگاه دچاربیماری نشود.
اول از همه باید زمینه ارتکاب جرم این افراد کم بشه کارهایی مثل اعلان عمومی و رسانه ای با اولین شکایت نه اینکه بعد از دستگیری رسانه ای بشه. اموزش عمومی و رسانه ای برای خانم ها در مواجهه با همچین مواردی
کاهش فشارهای جنسی روی جوان ها با فراهم اوردن ازدواج اسان
کاهش فشارهای روانی بر روی افراد جامعه با پیشرفت اقتصادی و گسترش عدالت که سبب تامین رفاه میشه و احساس عدالت میشه
تبعید مادام العمر افراد مجرمی که مشکل روانی ندارن
بستری افراد بیمار تا اطمینان کامل از بازیابی سلامتی
با توجه به مطالب بالاچند نكته مهم وجود داره
1- چرا بعد 4 سال اين مطالب با عكس مجرمي كه الان در اين دنيا نيست و به مجاراتش رسيده رو منتشر ميكنيد ؟؟؟؟
2- تواين تقريبا دوسال با توجه به اينكه 40 نفرو خودش اعلام كرده و بسياري از قربانيان از ترس آبرو شكايت نكردن ، پليس چيكار ميكرده نتونسته آدمي رو با اين وسعت جرم دستگير كنه ؟؟؟