«تابناک با تو» - مستبدانی که کل کشورها و مردم را به بردگی گرفته اند تقریباً میتوانند همه چیز را بپردازند. آنها قدرت نامحدودی دارند که هیچ حد و مرزی ندارد. تاریخ متأسفانه نمونههای زیادی از استبداد، تمامیت خواهی و دیکتاتورهای خونین میشناسد. با وجود تمام وحشتی که این افراد ایجاد کردند، زندگی دیکتاتورها اغلب پر از چیزهای عجیب بود. خیلیها عادتهای عجیبی داشتند و به چیزهایی علاقه داشتند که به هیچ وجه عادی نبود.
آدولف هیتلر و غرب وحشی
آدولف هیتلر در مدرسه از طرفداران وسترن بود و به عنوان رئیس رایش سوم، وینت، رهبر سرخپوستان را سرمشق سربازان آلمانی قرار داد.
هیچ کس استدلال نخواهد کرد که آدولف هیتلر مظهر شر مطلق بود. اما نمیتوان انکار کرد که او فردی فوق العاده جالب است. او ترجیحات خاصی در غذا داشت، حیوانات را میپرستید، اما از بیشتر مردم متنفر بود. یکی از پیشرفتهای فوقالعاده آن کارل می، نویسنده ماجراجویی آلمانی است. او به عنوان رمان نویسی شناخته میشود که آثاری درباره غرب وحشی نوشته است. شخصیتهای اصلی آنها شخصیتی به نام Old Shatterhand و رهبر قبیله سرخپوستان آپاچی وینت هستند.
هیتلر اولین بار این نویسنده را در کودکی ملاقات کرد. رمان «سفر در بیابان» نوشته "می " چنان در ذهن نابالغ یک پسر مدرسهای تأثیر گذاشت که عملکرد تحصیلی او به میزان قابل توجهی کاهش یافت. رمانهای این نویسنده به یک وسواس تبدیل شد و دیکتاتور دستور خواندن آنها را برای کودکان داد. هیتلر به افسران دستور داد که شخصیت شاترهند قدیم را مطالعه کنند تا شکارچیانی عالی باشند و همچنین در امور نظامی به خوبی آگاه شوند. جالب اینجاست که او با تمام اعتقادی که به انحصار نژاد آریایی داشت و نفرت از دیگران، وینتوی هندی را از رمان "می " سرمشق سربازان قرار داد و شجاعت او را تحسین کرد.
فیدل کاسترو و عشق بستنی
فیدل کاسترو نه تنها سیگار برگ، بلکه بستنی را نیز دوست داشت
تصور چریک افسانهای که هنوز هم شخصیت و تصویرش افراد زیادی را مجذوب خود میکند، بدون سیگار سخت است. به راستی که این عادت بد او را در طول زندگی همراهی میکرد. اما تعداد کمی از مردم میدانستند که سیگار کشیدن تنها اشتیاق او نیست. کاسترو بستنی را دوست داشت و از آن سیر نمیشد.
فیدل کاسترو بیش از هر کس دیگری برای بستنی کانادایی ارزش قائل بود، بنابراین به سفیر خود در کانادا دستور داد تا ۲۸ مدل بستنی مورد علاقه اش را برای او بفرستد. کاسترو طعمهای مختلف را در ظرفهای مختلف میخواست؛ و رهبر کوبا به نام عشقش به این دسر، حتی یک بستنی فروشی بزرگ در پایتخت کوبا ساخت.
عیدی امین و وسواس اسکاتلند
خالق یکی از وحشتناکترین و بی رحمترین رژیمهای دیکتاتوری در آفریقا، رهبر اوگاندا، ایدی امین، در حالی که در ارتش سلطنت بریتانیا خدمت میکرد، برای اولین بار با اسکاتلند آشنا شد و برای همیشه عاشق این مکان شد. در آنجا برای اولین بار یک لیوان ویسکی نوشید، با رقصهای ملی آشنا شد و با وجود رنگ پوستش توانست با ساکنان زبان مشترک پیدا کند. واقعیت این است که اسکاتلندیها بر خلاف انگلیسیها نژادپرست نبودند. بله، و ساکنان اوگاندا و اسکاتلندیها یک چیز مشترک داشتند - نفرت از سلطه بریتانیا.
هنگامی که پس از کودتا، امین در سال ۱۹۷۴ در اوگاندا به قدرت رسید، شروع به ابراز عشق خود به کشور دامنهای چهارخانه و گیوهها کرد. ابتدا پیشنهادی برای تبدیل شدن به پادشاه جدید در اسکاتلند ارائه کرد. سپس "صندوق نجات بریتانیا" را ایجاد کرد که به کمکهای غذایی برای این کشور مشغول بود. اما این برای امین کافی نبود و او قبلاً در سال ۱۹۷۶ تیمی از نوازندگان را استخدام کرد که با لباسهای اسکاتلندی در خیابانهای کشورش راهپیمایی میکردند و آهنگهای ملی سنتی را مینواختند.
اما مایه شرمساری است که اسکاتلند از انگیزههای دیکتاتور خونین قدردانی نکرد، همه اقدامات او به سادگی نادیده گرفته شد. در واقع، در سال ۱۹۷۷، امین به دلیل اقدامات غیر انسانی خود در کشورش، از شرکت در رویداد اتحادیه آفریقا تعلیق شد؛ و اگرچه چند سال بعد او به تانزانیا حمله کرد، با این وجود سرنگون شد و مجبور به فرار شد.
فرانسوا دووالیه، جادوگری و وودو
دیکتاتور ظالم، مردم خود را نابود میکند، تا زمان مرگ بر کشور حکومت میکند، فرانسوا دووالیه معروف به پاپادوک (بابا دکتر) در سال ۱۹۵۷ رئیس جمهور شد. علاوه بر تمام ویژگیهای شخصیتی سخت، او به سادگی به وودو علاقه داشت. در هائیتی، این دین هر چقدر هم که عجیب و غریب و وحشی به نظر برسد، مذهب دولتی بود. دووالیه بسیار خرافاتی بود و از جادوی سیاه میترسید. یکی از چیزهای عجیب او پرستش عدد ۲۲ بود، روز ۲۲ فقط برای او مناسب بود، زیرا در این روز تحت حمایت وودو بود. این سیاستمدار روزهای دیگر از خروج از خانه خودداری میکرد.
هنگامی که در ۲۲ نوامبر ۱۹۶۳ جان اف کندی ترور شد. او آنقدر به تواناییهای جادویی خود اعتقاد داشت که حتی فرستادگان خود را برای جمع آوری هوا به قبر کندی فرستاد. جادوگر-دیکتاتور قصد داشت در مراسم خود برای طلسم از آن استفاده کند. تعصب او حد و مرزی نداشت و روزی جنون دیگری مرتکب شد. دووالیه شنید که رقیب سیاسی او از وودو استفاده کرده و به یک سگ سیاه تبدیل شده است. فرانسوا دووالیه بدون تردید دستور کشتن تمام سگهای سیاه در سراسر هائیتی را صادر کرد.
نیکولای چائوشسکو و عشق ناسالم به لباس
چائوشسکو حتی زمانی که مردمش از گرسنگی رنج میکشیدند، خود را از داشتن لباس زیبا محروم نکرد.
چائوشسکو دیکتاتور رومانیایی دیکتاتور دیگری بود. ویژگیهای انسانی در او با قدرت نامحدود و کنترل کامل بر زندگی شهروندان کشورش از بین رفت. به عنوان یک دیکتاتور رومانی، او بر اساس طرح کلاسیک عمل کرد: او مخالفان را نابود کرد، مردم را غارت کرد، سود برد و مردم بی گناه را به دردسر انداخت. چائوشسکو بیرحم و بدبین بود: در حالی که رومانیاییها به سختی امرار معاش میکردند و به معنای واقعی کلمه گرسنگی میکشیدند، او همه چیز را نه فقط به وفور، بلکه حتی بیش از حد داشت.
دیکتاتور رومانی عاشق لباس بود، او انبارهای کاملی از لباس داشت. چائوشسکو، مانند بسیاری از ستمگران، از پارانویا رنج میبرد، به طور کاملا موجهی میترسید که مردم مرعوب و رانده شده اش، رفتار او را تلافی کنند. بنابراین، لباسهای قدیمی به سادگی سوزانده میشدند، چائوشسکو معتقد بود که مخالفان میتوانند او را در طول روز آلوده کنند، بنابراین امکان بازگرداندن آنها به انبار وجود نداشت. لباسهای دیکتاتور توسط افراد خاصی نظارت میشد که وظایفشان شامل بررسی آن برای باکتریها، سموم و تشعشعات بود.
معمر قذافی شیفته کاندولیزا رایس بود
معمر قذافی دیوانه کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه آمریکا بود
در زمان رئیس جمهور ایالات متحده، جورج دبلیو بوش، یک زن بسیار باهوش، کاندولیزا رایس، کار میکرد. او یک پست مهم وزیر امور خارجه در سیاست بینالملل داشت. او به عنوان یک زن نسبتاً زیبا، مطمئناً طرفدارانی داشت. از جمله آنها معمر قذافی دیکتاتور منفور لیبی است. اما این فقط همدردی نبود، بلکه جنون واقعی بود.
پس از اولین ملاقات، رایس فقط سرش را چرخاند. دیکتاتور مجموعهای از عکسها با او داشت و در صفحات دفتر خاطراتش او را «آفریقایی سیاهپوست محبوب» خطاب میکرد. زمانی که رایس از پایتخت لیبی دیدن کرد، ۲۰۰۰۰۰ دلار به او هدیه داد؛ و مانند یک عاشق واقعی حتی آهنگی را به او تقدیم کرد و آن را "گل سیاه در کاخ سفید" نامید.
کیم جونگ اون و اشتیاق به پنیر سوئیسی
علاقه کیم جونگ اون به پنیر سوئیسی آسیب زیادی به او وارد کرد
یکی از آخرین دیکتاتورهای قرن بیست و یکم، رهبر کره شمالی، کیم جونگ اون، مردی ولخرج است. به نوعی در سال ۲۰۱۴ کیم جونگ اون از مطبوعات ناپدید شد. از آنجایی که کشور او یکی از بستهترین کشورهاست و مطبوعات آزاد به سادگی در آنجا وجود ندارند، فقط باید حدس زد که واقعاً چه اتفاقی افتاده است. اگرچه منبع رسمی اعلام کرد که کیم وضعیت جسمانی ناراحت کنندهای دارد. هیچ اطلاعات روشنی در مورد آنچه که در حال وقوع است گفته نمیشود. آنچه واقعا برای کیم اتفاق افتاد توسط مردی گفته شد که تقریباً بصورت غیرممکن - فرار از کره شمالی - را انجام داد.
معلوم شد که دیکتاتور یک اعتیاد دارد - پنیر سوئیسی. او که در جوانی در سوئیس بود، پنیر محلی را امتحان کرد و متوجه شد که این یک عشق برای زندگی است و اعتیاد او به پنیر سوئیسی شروع شد، زیرا او روزانه و به مقدار زیاد پنیر میخورد. شایعات حاکی از آن است که به دلیل افزایش وزن، او دچار آسیب دیدگی مچ پا شد و سپس مشکلات معده و روده مشخص شد.
سیارک
آیا کسی به یاد 3 نسل از مردم شوروی سابق که قربانی شدند می افتد ؟؟ آیا کسی بیاد قربانیان صدام و قذافی می افتد ؟؟
دنیای بیرحمی است برادر !!!
واقعاً برای امثال شماها که دنیا رو اینطوری میبینید باید متأسف بود.
اما حتی لیاقت تأسف رو هم ندارید.