عکسهای زنان نگاه جامعه به زن را نشان میدهد
گفتگو با نور الرفاعی؛ عکاس حرفهای و مستقل مصری
نور الرفاعی، عکاس ۳۲ ساله حرفهای و مستقل مصری است که در دانشگاه قاهره در رشته معماری تحصیل میکند، اما عکاسی را از سال ۲۰۰۵ آغاز کرده است. علاقه نور به سفر او را به سمت عکاسی مستند کشاند و عکسهای او در کتاب داستانهای مصور در کشورهای مصر، مراکش، ترکیه، هند و الجزیره استفاده شدهاند.
پروژه عکاسی نور در میان قبیله نوبیا، قبیلهای بدوی در استان آسوان در شمال مصر، یکی از موفقیتهای اوست که زندگی روزمره این قبیله را به تصویر میکشد و عنوان عکاس منتخب سایت عکاسی VSCO (Visual Supply Co)را در ۲۰۱۴ برایش به ارمغان آورد. نور برنده نزدیک به ۲۰ جایزه عکاسی و معماری است. در ادامه، مصاحبه مهرخانه با این عکاس مصری درباره عکسهای پروژه نوبیا که به صورت مکتوب انجام شده است را میخوانید.
- نور، شما بهطور جدی در عکسهای خود درگیر بازنمای زندگی روزمره بهعنوان یک تم فراگیر هستید. نقش و وضعیت زنان در این عکسها چطور است؟
صادقانه بگویم، قبلاً به جایگاه زن یا مرد در عکسهایم توجه نکرده بودم. من معمولاً سعی میکنم زندگی روزمره همه مردم را صرفنظر از جنس، سن، یا مذهبشان به تصویر بکشم، اما وقتی به سؤال شما فکر میکنم میبینم اگرچه تعمدی در کار نبوده، اما زنان بخش اعظم عکسهای من را به خود اختصاص دادهاند.
دلیل این موضوع این است که فعالیتهای مردانی که من در پروژههای عکاسیام از آنها عکس میگیرم، خیلی روتین و تکراری است و میشود آنها را با تعداد عکسهای کمتری نشان داد، اما زنان همیشه در تکاپو هستند، مدل بهخصوص خودشان را در پوشش و همهچیز دارند و فعالیتهای متنوعی از آشپزی گرفته تا کار، نظافت خانه، درستکردن صنایعدستی، مراقبت از بچهها و پیرترها، و همه اینها را روزانه انجام میدهند.
درست است. بسته به نوع پروژههای که روی آن کار میکنم، مخصوصاً اگر پروژه درباره مستندکردن یک اجتماع خاص باشد، زنان بخش زیادی از کار عکاسی من را تشکیل میدهند.
- زنان چهقدر و چهطور به هنر تو کمک میکنند، هم بهلحاظ زیباشناسی و هم مفهومی؟
عکسهای زنان، حرفهای زیادی درباره اجتماعی که در آن هستند برای گفتن دارد. مثلاً تصاویر زنان نشان میدهد که آیا اجتماعشان مذهبی است یا نه، آیا زنان در این اجتماع مورد احترام هستند یا خیر، شیءانگاری شدهاند یا نه، سرکوب شدهاند و به فراموشی سپرده شدهاند یا اینکه محور همهچیز هستند. برای همین، زنان بیش از آن که بهلحاظ زیباشناسانه در عکسها تأثیر بگذارند، به افزایش آگاهی ما درباره جایگاهشان در یک اجتماع کمک میرسانند.
در مورد جامعه نوبیا، باید بگویم که یکی از منعطفترین جوامع منطقه شمال مصر است. مثلاً، در فستیوال سالانه «شاخصههای مصر» که قبایل و اجتماعات آن منطقه را به هم پیوند میدهد، تنها نوبیاییها هستند که همسران خود را نیز به همراه دارند؛ اگرچه نوبیاییها خیلی روحیه مراقبتی نسبت به زنان خود دارند، اما آنها را سرکوب نمیکنند. اکثر زنان نوبیایی اجازه اشتغال دارند و این مایه مباهات مردانشان است.
- خانواده چطور؟ من از نگاهکردن به عکسهای شما (در مورد پروژه عکاسی شما که جایزه VSCO را برد)، اینطور استنباط میکنم که خانواده در قلب فرهنگ نوبیا است. اینطور است؟
این قضیه درباره نوبیاییها بهطور ویژه صادق است. برای این قوم، خانواده مهمترین جنبه زندگی است. وقتی من با مردان جوان آسوان صحبت میکردم متوجه شدم معیشت و زندگی آنها بهدلیل مسایل اقتصادی و ضعیفشدن توریسم در منطقه خیلی سخت است، اما وقتی همین مردان میخواهند برای کار به قاهره بروند، میگویند که برایشان جداشدن از خانواده خیلی سخت است. جوانان نوبیایی بیش از هر چیز درباره مادر خود صحبت میکنند؛ پیوند عمیقی بین جوانان نوبیایی و مادرانشان برقرار است و این قطعاً در عکسهای من خودش را نشان داده است.
- این موضوع چقدر در مرحله عکاسی سهم دارد؟ منظورم این است که آیا به نمایشکشیدن این مسایل جزو سبک کار شماست؟ یا اینکه در هنر عکاسی عمومیت دارد؟
خب من سعی میکنم اعتماد اجتماعی که برای عکاسی به آنجا میروم را بهدست آورم. در پروژه نوبیا، بهدست آوردن اعتماد مردم خیلی اهمیت داشت تا آن میزان نزدیکی که نیاز داشتم را داشته باشم. برای این کار، لازم است در همه موارد مربوط به کاری که میخواهم انجام دهم صادق باشم و درباره اهمیت این پروژه با آنها سخن بگویم.
اینکه من بتوانم زن نوبیایی در هر سنی را به تصویر بکشم، اصلاً کار آسانی نیست. زمان و صبر زیادی میبرد تا مردم من را بپذیرند و اجازه تصویرکردن زندگیشان را بدهند.
فکر نمیکنم سبک تصویری خاصی برای خودم داشته باشم، اما یک هدف ثابت در حرفهام این است که از لحظات ناب عکس بگیرم و با کارم صادق و روراست باشم.
- المانهایی مثل خانه، غذا، عادات غذایی، پوشش، رنگ، سبک زندگی، حجاب، صنایعدستی، رسوم، میهماننوازی، حنا، مسجد، …؛ لطفاً از نقطهنظر یک عکاس درباره اینها بیشتر برای ما بگویید.
یک عکاس باید همیشه به تمام المانهایی که شما ذکر کردید حساس باشد. در مورد نوبیا، المانهای خیلی زیادی هست که مختص خود آنهاست؛ نوباییها غذاهای خودشان را دارند، پوشش خودشان، معماری ویژه خودشان، آلات موسیقی منحصر به خودشان، و رسوم عروسی خاص خودشان را. من همه اینها را در عکسهایم انعکاس دادم.
یک عکاس باید از این هم فراتر رفته و سعی کند زبان پنهان اجتماع را کشف کند؛ مثلاً من در بازار کازابشا متوجه شدم که زنان کنزی نوبیا، لباس سیاهی بهتن میکنند، اما زنان فاجیکی، حجابشان سفید بود. این تنها یک رسم ساده نیست؛ این زبانی است که هویت آنها را معرفی میکند. یک عکاس باید این زبان را کشف کند و آن را عیناً به مخاطب منتقل کند. این چیزی است که علقههای واقعی مابین افراد یک جامعه را تعریف میکند.
نوبیاییها عاشق هنر هستند و در تمامی عکسهای من میتوان آثاری از هنر نقاشی، موسیقی یا صنایعدستی مشاهده کرد.
- پیامی که عکسهای شما درباره اجتماع موردنظرتان به جهان میدهد، چقدر برایتان مهم است؟ این موضوع تأثیری در انتخاب سوژههایتان دارد؟
من معتقدم که مسئولیت من بازنمایی اجتماعی است که از آن عکاسی میکنم، درست همانطور که هست. اینطور نیست که دیدگاه خاصی را در آن بگنجانم یا تفسیر بهخصوصی از آن را دنبال کنم. فقط سعی میکنم تا جاییکه میتوانم منعطف باشم، گوش بدهم و نگاه کنم. آنوقت عکسهایی که به بهترین وجه تجربه و مشاهداتم را در خود خلاصه میکنند، انتخاب میکنم.
- نور عزیز تشکر میکنم از وقتی که برای این گفتگو گذاشتید و با وجود سختی مصاحبه با این روش، آن را پذیرفتید.
من هم از شما تشکر میکنم و امیدوارم موفق باشید.
لازم به ذکر است پروژه عکاسی نور توسطVSCO Artist Initiative™، که منبع مالی هنرمندان برای پیگرفتن ایدههای هنریشان را تأمین میکند، حمایت شده است. این برنامه حمایتی، ایدههای خلاق هنری را از سرتاسر جهان کشف، حمایت، راهنمایی و هدایت کرده و در مسیر رشد آنها تلاش میکند.
منبع: مهرخانه