آقا نوید، الهی به پای فرشته خانم پیر شوید، اصلا بترکه چشم حسود و آن که عشقورزیهای علنی شما را تحمل نمیکند،چقدر هم قشنگ که شبیه کاراکترهای عصیانزدهی سینماییتان نیستید، درست میگویید عشقورزی خیلی زیباست، علنی کردنش هم حتی!
چقدر هم قشنگ لباس پوشیده بودید، اصلا مو لای درز رفتارهات نمیرود، سراپا تدبیرید؛ حتما زیر تیغ آفتاب تند «کن» پیراهن مشکی پوشیدن اذیتتان میکرد، که مشکی به تن نکردید. اشارهام به حرف اینهاییست که توقع دارند شما حواستان به آبادان باشد. من جایی خوانده بودم رنگ مشکی نور خورشید را به خودش جذب میکند وخب گرما اذیتتان میکرد، حتما شما هم آن متن را خواندهاید و چه مدبرانه مشکی به تن نکردید. فکرکنید در آن میانه خدای ناکرده تنتان، تن شریفتان بوی عرق میگرفت، زشت میشد در حضور کرور کرور سلبریتی خارجی، آخر شما نماینده ایران بودید، ایران که نباید بوی بد بدهد، باید بدهد؟ نه والا.
آقا نوید شما با عشق و پیوند فراملیتیتان اصلا به نوعی پیشرو هم هستید، شما نماد و نشان جهان بیمرز و دهکده جهانی شدید، یعنی اینطور است که ما مردمان عادی محنتزده نشستهایم که شما و بینهایت پیجهای فاخر اینستاگرامی درس زندگی یادمان دهید، شما رفتار کنید و ما نکته برداریم، مانیفست هستید که دست و پا درآورده، آخر مگر میشود این همه با کمالات؟ راستی تا یادم نرفته، نوشته بودم «مردمان عادی»! ای دل غافل از این «مردمان عادی»...
مثلا من دوتایشان را میشناسم، «مریم و رامین»، بگذارید زمان فعلم را عوض کنم که زبانم لال به گمراهی نیفتید، «میشناختم» درستتر است. خب حالا هم مریم و هم رامین فوت کردهاند، در کجا؟ بله، آبادان! چه حسن تصادفی، آنجا هم آفتابش گرم است، اما خب میدانید مردم آن شهر همه مشکی پوشیدهاند، چون چند ده تا مریم و رامین زیر آوار متروپل از بین رفتند. آنها البته باید مشکی بپوشند، خدای ناکرده عذاب وجدان نگیرید که چرا آنها مشکی پوشیدهاند و شما نه؟ اصلا فکرش را هم نکنید. آنها مردم عادی هستند و رامین و مریم هم یک عشق عادی داشتند که هر روز لای بوی قهوه گم میشد.
نه عشقشان فراملیتی بود، نه احتمالا بلد بودند مثل شما «در جای درست» عشقورزی کنند، نهایتا در ساعات خلوتی کافهشان اگر مجالی بود و آغوشی، تازه بماند که آغوش آنها را این پیجهای فاخر فرهنگی بازتاب نمیدانند، آخر آغوش دو نفر آدم عادی به چه درد لایک، سیو و شِیر میخورد؟ اصلا مردم عادی مشکیپوش باید سرش در همان هول کافهداری باشد، من حتی دیدم که از عکسهای به جا مانده رامین و مریم، نقل قولی هست: «باقی عمرمان را با هم باشیم» میبینی نوید جان؟ حتی تدبیر پیشبینی عمر کوتاهشان را نداشتند. شما که مانیفست ناطقی، شما مشکی نپوش، عشق را نشانمان بده، ما عشق بلد نیستیم، این همه عاشقان کوچه و خیابان هم که تهش «متروپل»
با آرزوی خوشبختی شما، امضا: یک عادی مشکیپوش.
برترین ها
اصلا چرا باید ایشون سیاه بپوشه و یا زنش رو اون ور دنیا بوس نکنه، ایران نبوده که بگیم با فرهنگ و قانون همخوانی نداشته، این چرندیات رو تحویل ملت ندید و فکرتون رو کمی بزرگ کنید