حتما خبر «تعطیلی رشته ریاضی برخی دبیرستانها به دلیل عدم تقاضا» را شنیدهاید، خبری که آماری هم به آن ضمیمهشده است: «کمتر از ۱۵ درصد دانش آموزان متوسطه دوم، رشته ریاضی را انتخاب میکنند» اما کاهش کمی و کیفی دانشآموزان این رشته، باتوجه به آنکه در زمره علوم پایه قرار دارد، قطار پیشرفت و توسعه کشور را به مخاطره میاندازد.
نکته بعدی، برهم خوردن توازن رشتهای است که بهعنوان زنگ هشداری از سوی کارشناسان به صدا درآمده و آمار ثبتنامکنندگان در کنکور امسال، عدم توازن و تراکم بیشازاندازه در رشته تجربی را تایید میکند. امسال فقط۱۰ درصد دانشآموزان در کنکور ریاضی شرکت میکنند، درحالیکه این رقم برای رشته تجربی ۳۹ درصد است.
آمار اعلامی در یک دهه قبل، با آنچه اکنون ارائهشده متفاوت است و براین اساس ۲۵ درصد دانشآموزان در رشته ریاضی و ۴۲ درصد در رشته تجربی ثبتنام کردهبودند. اما چرا رشته تجربی مورد استقبال قرارگرفته است؟ رشتهای که تا چندی پیش عمدتا برای دختران جذاب بود و حالا در کمال ناباوری، پسران هم به آن تمایل زیادی نشان میدهند.
در این رابطه فرضیات زیادی مطرح است که عباس فرجی- کارشناس مشاوره در آموزشوپرورش تأکید میکند هرکدام این فرضیات دلایل خاص خود رادارند، بهعنوانمثال شغل پزشکی فینفسه جذاب است و اغلب دانشآموزانی که به رشته تجربی میروند خود را با روپوش سفید یا در اتاق عمل میبینند. فرضیه دومی که میتوان متصور شد پول است که با توجه به شرایط اقتصادی، پولسازی این رشته برای دانش آموزان و والدین اهمیت دارد. حالآنکه دانشگاهها، اینهمه ظرفیت برای پذیرش دانشجو در رشته پزشکی را در اختیار ندارند و آیا با فرض بر اینکه بسیاری از دانشآموزان در رشته پزشکی تحصیل کنند، جامعه به اینهمه پزشک نیاز دارد؟
فرجی از سیاستهای اشتباه در آموزشوپرورش میگوید که اوضاع را روزبهروز بدتر کرده است و اگر همین روال ادامه یابد، سایر رشتهها با صندلی خالی مواجه خواهند شد.
پرسش مهم این است که چه فردی مسبب این عدم توازن بوده است؟ آیا اولیاء و دانش آموزان قدرت بر هم زدن توازن رشتهای را داشتهاند؟ عباس فرجی، این فرض را بسیار کمرنگ میبیند ولی بیتأثیر نمیداند: «ازاینجهت میگویم کمرنگ است که هدایت دانشآموزان و برگههای آنها همیشه توسط آموزشوپرورش تنظیم و در اختیار اولیاء و دانشآموزان قرار دادهشده است و دانش آموزان فقط در انتخاب گزینهها مخیر هستند نه بیشتر یعنی اگر این برگهها کارشناسی و انتخاب رشته بر اساس یک الگوی برنامهریزیشده طراحی میشد چهبسا هماکنون درگیر چنین دردسرهایی نمیشدیم.»
به رشته ریاضی بها نمیدهند
بدین طریق میتوان سرچشمه اصلی اشکال را در آموزشوپرورش جستجو کرد، پروفسور امیدعلی شهنی کرمزاده- چهره ماندگار ریاضیات ایران نیز دلیل اینکه ریاضیات به چنین حالوروزی افتاده را آموزشوپرورش و دانشگاه و جامعهای میداند که به آن بها نمیدهد؛ به فارغالتحصیلان ریاضی توجه نمیشود و بر اهمیت ریاضی تأکید نمیشود وگرنه ریاضی در تمام دنیا هم در دوران مدرسه و هم دانشگاه جایگاه ویژهای دارد.
چهره ماندگار ریاضیات ایران بر این باور است که کمکاری از سوی آموزشوپرورش و وزارتخانهها است وگرنه کمکاری از دانشآموزان نیست. او البته محیط خانواده را نیز بیتأثیر نمیداند؛ چراکه والدین برای فرزندان خود نگراناند و به فکر آینده شغلی آنها هستند. وقتی خانوادهها میبینند که فارغالتحصیلان ریاضی امکانات شغلی ندارند اما در رشتههای دیگر ازجمله پزشکی وضعیت خوب است، طبیعی است فرزندان خود را تشویق کنند که به سمت ریاضی نروند.
خبرآنلاین
باید عرض کنم که بر خلاف گفته آقایان که اشکال را در آموزش و پرورش و یا خانواده والدین میبنند اینست که اصلا اینطور نیست بلکه اشکال را باید در مدیریت کلان کشور بررسی کرد من خودم فارغ التحصیل رشته مهندسی در سال 73 میباشم در آن زمان وجود شرکتها و استخدامهای دولتی فراوانی وجود داشت و همه تحصیل کردگان دانشگاهی بسرعت وارد بازار کار میشدند ولی بعد از طرح بسیار غلط اصل 44 قانون خصوصی سازی ارگانهای دولتی که پایه نابودی شرکتها و کارخانه جات دولتی را رقم زد باعث فروپاشی تمامی شرکتهای خصوصی شد بطوریکه طرح از غرب کپی شده بود ولی براساس کشورهای شرقی همچون چین (که همچنان دولتی است) اجرا گردید که باعث نابودی همه شرکتها و سازمانهای خصوصی شد همین امر باعث بیکاری خیل عظیم تحصیلکردگان مهندسی شد و به طبع آن فرزندان آنها از رشته بسیار زیبای ریاضی زده شده و به سمت رشته تجربی هجوم آورده در نتیجه آقایان با اینکه می دانند ایراد کار کجاست همچنان توپ را به میدان آموزش پرورش و یا دانشگاهها روانه میکنند.
بنابراین لزومی ندارد که دانش آموز در دبیرستان ریاضی بخواند.
اقتصادو دارایی ووزرات بازرگانی ،سازمان بودجه و برنامه و....بیشترین استخدامی داشته باشد چون ارزشی به این رشته ها قائل نیستند ازبین خواهد رفت وجامعه هم نتوانست خواهد داد