«تابناک با تو» - داستان چیست؟ مگر ممکن است ما فیلم و سریالی را ببینیم که دوستش نداشته باشیم؟!
باید بگویم که بله! و این مطلب دارد زیاد هم رخ میدهد.
اما چرا؟
۱- مبلغ اشتراکی که برای سرویسهای پخش جاری یا استریم میپردازیم و نمیخواهیم به اصطلاح حرام شوند!
شما میروید و حق اشتراک یک سرویس پخش جاری داخلی و خارجی را میخرید و بعد وقتی اپلیکیشن این سرویس را باز میکنید، این ندا در درونتان شکل میگیرد که نکند من این همه مبلغ اشتراک را فقط برای دو سه سریالی که دوست داشتم، دارم میپردازم، چرخی بزنم و چیزهای دیگری هم تماشا کنم تا بیخود این همه هزینه پرداخت نکرده باشم. با همین کار است که شما به قیمت تلف کردن وقت و ناخشنودیتان، سعی میکنید جلوی یک ضرر مالی را بگیرید.
۲- سریالی به نظرتان جذاب میآمده و چند قسمت ابتدایی را به امید قوام گرفتن خط داستانی و جذابتر شدنش دیده باشید و حالا دیگر حیفتان میآید، باقی سریال را نبینید!
این هم زیاد پیش میآید شما تحت تاثیر توصیه دوستان یا توصیههای سایتهای معتبر شروع به تماشای سریالی میکنید. بعد چند قسمت میبینید که چنگی به دل نمیزند. اما با خودتان میگویید که تا اینجای کار را که دیدهام، بگذارید ادامه بدهم! شاید بهتر شود. تجربه نشان میدهد که سریالی که حداکثر در دو سه قسمت برای شما جذاب نشود، بعید است که در ادامه بهتر شود. البته استثنا همیشه وجود دارد.
۳- سریال یا فیلم را با یکی از اعضای خانواده دیدهاید و نمیخواهید تجربه ادامه تماشای فیلم و سریال را با او از دست بدهید
این هم نکته متناقضی است. بله! برخی اوقات حتی اگر فیلم و سریالی را زیاد نپسندیم برای همراهی و احترام به یک شخص دیگر، بهتر است کمی از موضع خود پایین بیایم. اما تا یک جایی! اگر زیاد به خودمان فشار بیاوریم تا در تماشای فیلم و سریال با کسی همراهی کنیم، ممکن است حالت چهره یا جملاتی که حین تماشا بر زبان میآوریم، برخورنده شوند و طرف مقابل را بیشتر برنجانیم.
پس بهتر است با طرف مقابل صادق باشیم و بگوییم که به سلیقهاش احترام میگذاریم، اما دوست دارید که مثلا آن زمان را صرف کار دیگری کنید و در آن زمان در کنارش پادکست گوش کنیم یا کار دیگری انجام بدهیم.
۴- اجبار برای همرنگی با جماعت
مثال عرض میکنم. من بیشتر فیلمهای این چند ساله مارول یا اقتباسی از کامیک بوکها را نمیپسندم. اما وقتی میبینیم که در سایتهای فرنگی یا توییتر برای آمدنش ذوق میکنند، با خودم میگویم که نکند دچار جمود فکری شدهام. کمی کوتاه بیایم و فیلم را ببینم. نکند اجزایی از فیلم منطبق با سلیقه من باشند یا نکات خوبی داشته باشند.
اما تجربه مکرر من چیز جالبی نشان نمیدهد. مثلا همین دیشب بخش زیادی از فیلم جاودانگان یا اترنال مارول را دیدم و به جز یک نکته فلسفی و رؤیاپردازانه چیز خاصی از آن برداشت نکردم! بهتر بود وقتم را صرف چیز دلپذیرتری میکردم.
شما هم نمیتوانید به زور سلیقه خود را تغییر بدهید.
۵- میل مبهم ما برای دیدن تازهها، علیرغم داشتن گنجینهای از به ظاهر قدیمیهای باارزش
شما اگر چند عمر هم قرض کنید نمیتوانید شاهکارهای سینمایی و تلویزیونی را با دقت و مرتب ببیند. حتی اگر مشکلپسند باشید، باز چند صد فیلم قدیمی منطبق با سلیقه هر کسی پیدا میشود. حالا اگر هر اثر را بخواهید با دقت ببینید و بعد تماشایش هم کمی در اینترنت بچرخید و دو سه نقد و تحلیل هم در مورد آن بخوانید، فکر میکنید به چقدر زمان نیاز دارید. اگر هم مثل من وبلاگنویس باشید، تازه هوس میکنید بعد دیدنش چیزی بنویسید و زمان بیشتری میخواهید.
اما بسیاری از ماها، با وجود داشتن یک هارد دیسک پر از فیلمهای ندیده، باز هم هر شب در سایتهای دانلود پلاسیم تا یک چیز نو پیدا کنیم.
چرا چنین چیزی رخ میدهد؟ یک عاملش در ذات همه ماست، میل به نوگرایی و عقب نیفتادن از جریان روز. عامل دیگرش هم میتواند ترس و فوبی نهادینه شده در ما از سالهای کودکی و نوجوانی باشد! آن زمان که رسیدن به محتوای سینمایی خیلی سخت بود و ما ولع زیاد از دست ندادن هیچ فیلمی را داشتیم. الان هم با گذشت سالهای زیاد تصور میکنیم که اگر چیزی را دانلود و ذخیره نکنیم، ممکن است از برای همیشه از دستمان برود!
۶- نداشتن یک برنامه زمانی برای تماشا فیلمها و سریالهای خوب
وقتی که در سایتهای به فهرستها خوب سینمایی برمیخوریم یا در پیجهای اینستاگرامی تکههای فیلمهای خوب گذاشته میشوند، بسیار پیش میآید که به خودمان قول میدهیم که منظم و مرتب همه آثار فلان کارگردان یا بازیگر را ببینیم، اما عملا به این قول ذهنی، بیوفایی میکنیم.
به نظرم بهتر است همهمان لااقل بخشی از برنامه فیلم و سریال دیدنمان را منظم کنیم. یک برنامه کتبی مدون برای خودمان در نظر بگیریم. محتواهای ویدئوی را در هارد دیسکی مرتب بچینیم.
اوایل کار شاید کمی سخت باشد. بعضی شبها آنقدر خسته هستیم که با خودمان میگوییم که تماشای فلان فیلم خوب را بگذاریم برای وقتی دیگر. اما آن وقت مناسب خیلی وقتها هرگز ایجاد نمیشود!
توهم است که تصور کنیم که در یک بازه زمانی همه چیز خوب و عالی میشود. ما باید در همین تگناها و خستگیها ببینیم و یاد بگیریم!
منبع: یک پزشک