تابناک باتو ـــ مدتهاست که من درگیر مشکل غذا رسانی دختر همسایه به گربههای کوچه بودم. او از لندن برای آنها غذا سفارش میداد. روی آوری بخش قابل توجهی از جامعه به سگ و گربه نتیجه سیاستهای غلطی است که در زیر به بخشی از ریشههای اجتماعی آن پرداخته میشود:
داستان این دختر همسایه ما واقعیت بخش بزرگی از کودکان این سرزمین میدانم که به دلیل زندگی در محیطهای شهری که حتی خانوادهها دوستان همکلاسی را هم به خانهها دعوت نمیکنند به دلیل نیاز به یک همدم، با حیوانات رابطه عاطفی برقرار میکنند. متاسفانه والدین، چون آموزش ندیده اند به درستی نمیتوانند نیاز آنها را درک کنند.
رابطه عاطفی با حیوان و نگهداری آن در خانه فی نفسه اشکال ندارد، اما نبود قانون و آموزش افراد را به مسیری میکشاند که الان بسیاری از محلهها پر شده است از هزاران گربهای که به قول خود سلماز عمر کوتاهی دارند و حتی توسط آدمهای بد جنس کشته میشوند. از همه بدتر این گربهها به شدت مزاحم غیر گربه دوستان هستند و هر جای گیشا که خاکی است، انبوهی از مدفوع گربه سلامت مردم و بخصوص کودکان را به شدت تهدید میکند.
اعتیاد به گربه و سگ پروری، اعتیاد به فضای مجازی، اعتیاد به سیگار و مواد مخدر، اعتیاد به خودرو سواری، اعتیاد به لوکس گرایی و پُز، اعتیاد به آرایش و تغییر چهره، اعتیاد به خوردن فست فود، اعتیاد و افراط در روابط جنسی و تعدد دوستیها در جوامع شهری از ناهنجاریهایی است که قطعا مسئولان بی توجه به نیازهای روحی و عاطفی در شکل گیری و تکثیر این دردها مقصر است.
در کنار محدودیتهای جاری، شهر سازانی که شهرها را برای حضور کودکان و شکل گیری کلنیهای انسانی محروم کرده اند، در بوجود آمدن این بحران مقصرند.
دلالان و شبکههای وارد کننده غذای حیوانات، دامپزشکان حیوانات کوچک و اخیرا هم جمع کنندگان پول برای درمان و غذا رسانی حیوانات درآمدهای نجومی از این وضعیت دارند.
روشهای شبکه منتفعان کاملا مشابه است؛ تهیه یک فیلم و فرستادن به شبکههای خارج از ایران و یا انتشار در فضای مجازی که انسانیت در غذا رسانی با حیوانات است و ساختن قهرمانان کاذب و سپس صدها اکانت فیک برای تهدید و فحاشی و ارعاب مخالفان و سوءاستفاده از احساسات پاک افراد جامعه.
با این اوضاع باید شاهد رشد جوانانی و یا زنان و مردانی بی برادر و خواهری باشد که زبان همنوع خود را نمیشناسند و مونس آنها سگ و گربه شده است. بسیاری از آنها از ارتباط با همنوع میترسند و فقط با پرخاش و فحاشی بیشتر و بیشتر در باتلاق انزوا از جامعه فرو میروند.
افراد دوستدار حیوانان در جامعه امروزی ما کم نیستند و اگر پای صحبتشان بنشینیم شهامت به خرج داد و داستان زندگی شا رابیان می کنند. ما باید با ریشه یابی مسئله، گرایش افراطی به سگ و گربه در جامعه تلاش کنیم از گرفتار شدن دختران و پسران رئوف به رفتارهای اشتباه و جو ناسالم جلوگیری کنیم. به آنها بیاموزیم که میتوان به جای حبس و لمس حیوان از صدای پرنده روی درخت لذت برد و رابطه با دوستانت را هم تقویت کرد. والدین بگذارند که فرزندشان دوستان خود را به خانه بیاورند، هیچ اتفاقی نمیافتد. آنها مادران و پدران آینده اند و باید بتوانند لذت درک همنوع و عشق ورزیدن به دوست را تمرین کنند. همنشینی با حیوانی که خطرناکترین انگل کشنده و ناقص کننده جنین را در بدنش میپروراند، قطعا راه درستی برای آینده فرزندی سالم نیست.
مدارس باید روشهای ارتباط با طبیعت و حیوانات را به بچهها بیاموزند، باید بچهها را به اردوهای دستجمعی در طبیعت، مناطق حفاظت شده و باغ وحش سالم (نه شکنجه گاه حیوانات) ببرند تا آنها بدانند که دنیای حیوانات فقط سگ و گربه نیست.
در پایان اینکه باید گفت، مسئولان محترم شما باید با درک نیازهای واقعی مردم رفتارت را متناسب با واقعیتهای روز اصلاح کنی. یکی از نیازهای امروز آن است که نگهداری حیوان نیاز به قانون و آموزش دارد. منع یک عمل باعث حذف آن در جامعه نمیشود. هر آنچه را منع کنی آن بخش عظیم جمعیت شهری که با شما زاویه دارند، عکسش را عمل میکنند. به حرفهای مردم گوش کنید.
حسین آخانی