جرج برنارد شاو، منتقد و مصلح اجتماعی و نمایش نامه نویس ایرلندی در 1856م، در دوبلین (ایرلند) متولد شد. او یکی از نویسندگان انگلیسی ـ ایرلندی است که آثار ارزنده ای را به ادبیات انگلیسی تقدیم کرده است.
او از متخصّصان «تئاتر خوش ساخت» به شمار می آمد و تماشاگران را با حرکت و سخن، ترغیب می کرد تا قهرمانان را همچون آدم های شریر و آدم های شریر را همچون قهرمان ببینند.
هم اکنون شما را به خواندن جملات زیبایی از این نویسنده مشهور دعوت می کنیم.
ـ انسان ها یگانه حیواناتی هستند که من از آنها سخت وحشت دارم.
ـ آدمی که در نبرد زندگی می خندد، قابل ستایش است.
ـ کسی که هرگز متوقع و امیدوار نیست، هرگز روی امید را نخواهد دید.
ـ وفای به عهد، سبب می شود که مرد را به مردانگی بشناسند.
ـ ملت از راه آزادی به تعلیم و تربیت دست می یابد نه بلعکس.
ـ فقط وقتی می توان از آینده غافل شد که آینده ای وجود نداشته باشد.
ـ پول، علاج گرسنگی را می کند ولی درمان اندوه و درد نیست.
ـ زیباترین جایی که می توان خدا را جست و جو کرد، باغ و بوستان است.
ـ ازدواج برخلاف آن چه که گفته اند قمار نیست، چون در قمار انسان گاهی می برد.
ـ نخستین عشق، توام با کمی حماقت و مقدار زیادی کنجکاوی است.
ـ یک محصل باید کتاب های خوب بخواند، اما یک نویسنده باید کتاب های مهمل را نیز مطالعه کند.
ـ حقیقت حریت و آزادی، عبارت از مسئولیت شخصی در پیشگاه وجدان و قلب است.
ـ اگر به یک نفر همه چیز بیاموزی، هیچ چیز یاد نخواهد گرفت.
ـ انسان ها به نسبت ظرفیتی که برای کسب تجربه دارند، عاقلند، نه به نسبت تجاربی که اندوخته اند.
ـ روش من در بذله گویی، بیان حقیقت است، زیرا بیان حقیقت، شوخی آمیزترین گفتارهاست.
ـ قلب زن، تنها جایی است که در آن خیر و شر با هم جمع اند.
ـ عقل است که بزرگ ترین مخترعین توسط آن به کرات دیگر راه یافته اند.