«تابناک با تو» - اگر فکر میکنید دقیقا دلیل تصمیم گیریها و اعمال روزانه خود را میدانید، باید بگوییم که سخت در اشتباه هستید! بررسیهای روانشناسی حاکی از آن هستند که افراد به روشی مرموز و گیج کننده رفتار میکنند که حتی خود نیز از آن اطلاعی ندارند.
در مقاله حاضر چکیدهای از نقل قولهای مربوط به واقعیتهای حیرت آور در مورد روانشناسی اجتماعی ارائه شده است. اگرچه برخی از موارد بی ارتباط با روانشناسی اجتماعی هستند، اما به نظر میرسد ذکر آنها خالی از لطف نیست. متن زیر را بخوانید تا متوجه شوید چرا ما اغلب، سایر افراد را نادان و خود را قربانی شرایط میخوانیم؟ چرا در جمع دوستانه حاضریم کارهایی که حتی به نظرمان اشتباه هستند را انجام دهیم، ولی از جمع دوستانمان طرد نشویم؟
ما اغلب موافق با نظر جمع هستیم، حتی اگر حق با آنها نباشد!
در دهه ۱۹۵۰، سولومون آچ، روانشناس، آزمایشی ترتیب داد که در آن سه خط به افراد نشان داده میشد و از آنها پرسیده شد که کدام یک طویلتر از دیگری است؟ یکی از خطها به وضوح درازتر از بقیه بود.
در هر مرحله از آزمایش، گروهی هم در اطراف فرد آزمون دهنده وجود داشتند که عمدا میگفتند کوتاهترین خط، درازترین خط است! نتیجه این شد که حدود سه ۷۵ درصد از آزمون دهندگان دست کم یکبار موافق با نظر افراد پیرامون خودشان بودند و این به شما نشان میدهد که تا چه حد میتوانید تحت تاثیر نظر افراد پیرامون خودتان باشید حتی اگر اشتباه کنند!
در سال ۲۰۰۵، جورج برن، روانپزشک و متخصص علوم اعصاب، این آزمایش را تکرار کرد و به نتایج مشابهی دست یافت. برن در حین آزمایش به اسکن مغزی افراد تحت آزمایش نیز پرداخت و به این نتیجه رسید که فشار افراد پیرامون، فرد را مجبور میسازد تا ادراکی که خود از واقعیت دارند تغییر دهند.
گاهی به جای فکر کردن و تصمیم گرفتن، حاضر میشویم از گزینهای عمومی استفاده کنیم
در کشورهایی که در گواهینامه رانندگی، بخشی برای اهدای عضو در نظر گرفته شده است میزان رضایت از اهدای عضو به مراتب بیشتر از کشورهایی است که در گواهی نامه رانندگی آنها چنین بخشی وجود ندارد.
به گفته کریستین لی، تصمیم گیری امری دشوار است، بنابراین اغلب اوقات، افراد به گزینههای پیش فرض متوسل میشوند.
ما در لحظه، بیشتر تحت تاثیر محیط اطراف خود هستیم تا اطلاعات قبلی
دریکی از مطالعات که در کتاب ” شما چندان باهوش نیستید ” ذکر شده است، پژوهشگران از آزمون دهندگان خواستند تا یک ۱۰ دلاری را بین خود و شریک خود تقسیم کنند. وقتی آنها در درون اتاقی با یک کیف دستی، کیف چرمی و یک خودنویس بودند، دو برابر بیشتر از زمانی که در اتاقی خالی قرار داشتند، برای خود پول بیشتری بر میداشتند.
اما وقتی از آنها در مورد دلیل رفتارشان سوال شد، هیچ کدام به اشیایی که در اتاق قرار داشت اشارهای نکردند و در مقابل معتقد بودند که رفتارشان بسیار منصفانه بوده است.
به گفته فابیو براشت، در توضیح این یافته میتوان گفت ” تمام اعمال ما همواره تحت تاثیر ارزشها و پیامهایی است که از جانب محیط و حتی کیفهای متفاوتی که درون اتاق قرار داشتند، دریافت میشوند”.
ما افراد را وقتی مطابق با نظر و سلیقه ما رفتار میکنند، بیشتر دوست داریم
اگرچه از دیرباز اعتقاد بر این بود که تکرار و تایید نظر دیگران باعث افزایش حس دوست داشتن میشود، اما تا زمانی که چارتراند و بارگ (۱۹۹۹) به انجام سلسله آزمایشهایی در این مورد نپرداخته بودند، این مسئله تایید نشده بود.
پژوهش آنها محققین را به این نتیجه سوق داد که تقلید از ویژگیهای گفتاری دیگران (تکیه کلام ها) و رفتارهای فیزیکی باعث میشود احساس بهتری نسبت به ما داشته باشند، این پدیده تحت عنوان “تاثیر آفتاب پرست” شناخته میشود. هرچقدر شما با نظرات طرف مقابلتان موافقتر باشید در نظر او فردی دوست داشتنیتر خواهید بود.
خیلی وقتها به جای آنکه به جایگاه خودمان توجه کنیم فقط به پیرامون ارزش میدهیم
در این راستا کریس مونت به وجود همبستگی موهوم (فریبنده) اشاره میکند. به نظرتان چرا ما همیشه فکر میکنیم در سوپر مارکت در صف شلوغتر و یا یک لاین از خیابان که ترافیک بیشتری دارد گیر افتاده ایم؟ چرا همیشه فکر میکنیم صف کناری بسیار روانتر از صف خودمان است؟
این همبستگی موهوم زمانی رخ میدهد که به نظر میرسد دو موضوع با هم مرتبط هستند، حتی اگر این ارتباط واقعا وجود نداشته باشد؛ بنابراین وقتی شما در صف ایستاده اید، فقط به دو نکته توجه میکنید: ۱- صفی که روانتر است ۲- خودتان.
اما از حقیقت غافل میشوید که خودتان فاصله چندانی از صندوق ندارید.
در حین کار گروهی میزان تفکر منطقی کاهش مییابد
اصطلاح تفکر گروهی برای اولین توسط ایرویگ جانیس، وقتی که در مورد حملات سال ۱۹۶۱ مطالعه میکرد، مطرح شد، در خلال این جنگها سربازان آمریکایی به دنبال سرنگون سازی حکومت کوبا بودند.
مطابق با نظریه جانیس، زیر دستهای رئیس جمهورکندی میدانستند که وی به دنبال برکناری رهبر کوبا فیدل کاسترو است، بنابراین بدون در نظر گرفتن اطلاعات جدید، نتیجه گیری کردند. در اصل، گروه، موافق با طرحی بودند که کندی ترجیح میداد و نه طرحی که عملی و معقول بود.
همانطور که بن داتنر روانشناس، در کتاب روانشناسی امروز مینویسند، ” گاهی اوقات، بهترین کاری که رهبر گروه برای پیشگیری از وقوع تفکر گروهی میتواند انجام دهد، این است که خود یک گام عقبتر از گروه باشد و اجازه دهد گروه به صورت مستقل تصمیم نهایی را اتخاذ کنند.
ما معمولا نسبت به دیگران سخت گیرتر از خودمان هستیم
اگر کسی در پیاده رو به شما برخورد کند، فکر میکنید که فردی نادان و یا کور است، اما فکر نمیکنید شاید برای دیدن مسابقه پسرش در مدرسه عجله دارد. اما اگر شما به کسی بر خورد کنید، میدانید که شما فرد بسیار محترمی هستید، اما برای اینکه سر قرار حاضر شوید، کمی عجله داشتید!
به گفته جیمز ایم، این فرآیند مبیّن نحوه تفکر ما و نحوه پردازش اطلاعات و تجارب محیط اطراف ما میباشد.
ما اغلب از برانگیزانندههای رفتاری خود نامطلع هستیم
به گفته تیموتی تاکموتو، در دنیای اطراف اگرچه عوامل اجتماعی و محیطی متعددی بر رفتار موجودات اِعمال اثر میکنند، اما افراد اغلب از این تاثیرات نا آگاه هستند.
تاکموتو به بررسی تحلیلی که در سال ۱۹۷۷ توسط ریچارد نیسبت و تیموتی دیکامپ ویلسون انجام شده اشاره میکند، در این بررسی معلوم شد افراد قادر به شناسایی عواملی که آنها را به سمت رفتارهای معین سوق میدهد، نیستند، حتی اگر این عوامل کاملا بارز و مشخص باشند.
ما به سادگی فریب خورده و بیشتر از آن چیزی که میخواهیم، پرداخت میکنیم
اقتصاددان رفتاری، دن آریلی با اشاره به مثال قدیمی تبلیغات اقتصادی، در مورد این مفهوم بحث میکند. در یک آگهی سه نوع قیمت برای آبونمان مشاهده میشود: ۵۹ دلار برای اشتراک آنلاین، ۱۵۹ دلار برای اشتراک مکتوب و ۱۵۹ دلار برای اشتراک آنلاین و مکتوب. آریلی معتقد است از بخش دوم آگهی، یعنی ۱۵۹ دلار برای اشتراک مکتوب، به عنوان طعمهای برای فریب مردم و انتخاب گزینه سوم استفاده شده است.
اگر به کلیشهها فکر کنیم، در آزمونها و تصمیم گیریها عملکرد بدتری خواهیم داشت
ساروادوی بیشنوئی شیفته نوعی آزمایش شده است که در آن مواجهه با یک محرک، بر واکنشی که در برابر یک محرک دیگر نشان میدهیم، تاثیر میگذارد.
برای توضیح این مبحث مثالی میآوریم. تعدادی سیاه پوست را در آزمایشی شرکت دادند. از نصف آنها خواسته شد رنگ پوست و قومیت خودشان را در ابتدای آزمون بنویسند. نتایج نشان میدهد آزمودن دهندگان سیاه پوستی که رنگ پوست و قومیت خودشان را نوشته بودند به طور قابل ملاحظهای در این آزمون در مقایسه با افرادی که از آنان خواسته نشده بود قومیت خود را معین کنند عملکرد بدتری داشتند، در واقع افراد گروه دوم تحت تاثیر کلیشه منفی سیاهپوستان و موفقیت تحصیلی قرار نگرفته بودند.
حتی تصاویر ثابتی که در محیط اطراف میبینیم بر عملکرد ما تاثیرگذار خواهد بود
نتایج آزمایش نشان میدهد در کافه تریاهایی که به جای تصاویر گل و گیاه، تصاویری از چشم انسان وجود دارد، تعداد بیشتری از مشتریان میز خود را تمیز کرده و لیوانهای کثیف را درون سطل آشغال میریزند. پژوهشگران این مطالعات معتقدند چشم انسان نمادی از نظارت اجتماعی است و به همین دلیل مشتریها تمایل بیشتری به رفتارهای مشارکت آمیز از خود نشان میدهند.
وقتی احساس قدرت میکنیم، حریصتر و پرخورتر و به همان اندازه فاقد صلاحیت اجتماعی خواهیم بود
کوین کو به مطالعهای اشاره میکند که در آن تاثیر قدرت بر رفتار بررسی شده است. پژوهشگران، شرکت کنندههای این مطالعه را به دو قسمت تقسیم کردند و گروهی را به عنوان سرپرست یا مدیر منصوب کردند. وقتی مسئول آزمایش با بشقابی از شیرینی (پنج عدد) به نزد آنها رفت، افرادی که در موضع قدرت بودند تمایل داشتند شیرینی دوم را نیز برداشته و با دهان باز آن را جویده و حتی تکههای شیرینی که روی میز ریخته بود را هم برداشته و بخورند.
محققان به این نتیجه رسیدند که قدرت باعث افزایش رفتارهای خشونت آمیز و زیان بخش میشود.
اغلب فکر میکنیم افرادی که از نظر ظاهری جذاب هستند، افراد موفقی هستند
پراتک سینگ از مطالعهای در مورد اثر هالهای یاد میکند که در آن فرض بر این است که اگر فردی از نظر ظاهری عالی باشد، در سایر زمینهها نیز عالی خواهد بود.
در این مطالعه، دانشجویان مرد مقالهای را که تصور میشد توسط یک خانم نوشته شده است، خوانده و کیفیت مقاله و همچنین نویسنده را ارزیابی کردند. به یک سوم شرکت کنندگان، تصویری از یک خانم جذاب نشان داده شد و به آنها گفته شد تصویر نویسنده است. به یک سوم از شرکت کنندگان تصویر زنی با ظاهری معمولی نشان داده شد و یک سوم از آنها هیچ تصویری ندیدند. نتایج نشان میدهد افرادی که معتقد بودند نویسنده فرد جذابی است، هم کیفیت مقاله و هم نویسنده را به صورت بالا ارزیابی کردند (افرادی که هیچ تصویری مشاهده نکرده بودند، کار وی را به صورت متوسط ارزیابی کردند).
منبع: یک پزشک