فره و روان در آیین زرتشتی و استوره‌های ایرانی
کد خبر: ۲۱۷۱۴۹
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار: 2021 July 16    -    ۲۵ تير ۱۴۰۰ - ۰۸:۴۰
فرَوَهر (به پارسی میانه: p r a h r)، (به اوستایی: فَروَشی)، (به پارسی باستان: فَرورتی) یکی از نیرو‌های مینُوی (در برابر گیتیگی) است که به باور مزدیسنان پیش از پدید آمدن موجودات، وجود داشته و پس از مرگ و نابودی آنان، به عالم بالا رفته و پایدار می‌ماند. این نیروی معنوی (مینوی) که می‌توان جوهر حیاتش نامید، ازلی و جاودانی و فناناپذیر است.

فروهر چیست؟

فروهر چیست؟اختصاصی «تابناک با تو» - فرَوَهر (به پارسی میانه: p r a h r )، (به اوستایی: فَروَشی)، (به پارسی باستان: فَرورتی) یکی از نیروهای مینُوی (در برابر گیتیگی) است که به باور مزدیسنان پیش از پدید آمدن موجودات، وجود داشته و پس از مرگ و نابودی آنان، به عالم بالا رفته و پایدار می‌ماند. این نیروی معنوی (مینوی) که می‌توان جوهر حیاتش نامید، ازلی و جاودانی و فناناپذیر است. «فَرَوَشی» یا «فروهر» در قامت آموزه به طور جدی در متون زرتشتی نمود یافته و پرورده شده است؛ در وندیداد اهورامزدا به زرتشت می‌گوید: فروهر من را که بسیار بلندپایه، نیکو، زیبا، ثابت قدم و در پارسایی تمام است، ستایش کن.

در بُندهشن آمده است، اهورامزدا پیش از آن که فروهرها از صورت مینوی به حالت مادی درآیند، با آن‌ها مشورت نمود و آن‌ها را آزاد گذاشت، که جاویدان در عالم مینوی بمانند یا به صورت جسمانی درآمده و با سپاه اهریمن بستیزند، فروهرها پذیرفتند، که در جهان مادی بستیزند چون می‌دانستند، که دیوها را شکست خواهند داد و بدی از جهان نابود خواهد گشت. در اوستا از پنج نیروی باطنی بدین ترتیب سخن رفته‌است.

فروهر چیست؟

فلسفه فروهر

مطابق آموزه "فروهرها", همه هستی از دو بخش "مینو" و "گیتی" برهم آمده‌است. این دربرگیرنده همه آفریده‌های اهورامزدا و حتی دُژ-آفریده‌های اهریمن نیز می‌شود. حتی خود اهورامزدا نیز دارای فرَوَهر است. در حقیقت جهان "مینو" جایگاه توانش (بالقوگی) هر آن چیزی است که می‌تواند صورت عینی و مادی و به تعبیر دقیق "تن گیتیکی" داشته باشد. این توانش‌ها همان "فروهر"‌هایی است که خواه در جهان گیتی تنانه شده‌اند یا هنوز از کَتم قوه و توانش محض بیرون نیامده‌اند. در این آموزه جهان "فروهر"‌ها یا همان جهان "مینو" خوب مطلق است و بدی و کژی در آن راه ندارد، پس اهریمن را به آن راهی نیست اگرچه اهریمن خود دُژ-آفرینی دارد ولی نکته اینجاست که اهریمن نادان است و "ناخودآگاه" این آفرینش را به بار می‌آورد، به همین خاطر است که همواره آسیب‌رسان و مخرب آفرینش نیک اهورایی است.

جهان مینوی آکنده از سامان و سازگاری است، اما شرط تحقق این سازگاری هنگام آفرینش در گیتی دانایی آفریننده است آنچه که تنها در اهورا مزدا به دلیل ویژگی مزدایی اش (دانایی) امکان تحقق دارد. این سازگاری در صحنه گیتی به "داد" بازشناسانده می‌شود و "دادگر" که همواره یک انسان آگاه است برترین یاریگر و دستیار اهورا در صحنه گیتی است. آموزه فروهرها یک فرجام‌شناسی نیز دارد چنان‌که می‌گوید جهان در یک حرکت پیوسته به سوی یگانگی دو جهان مینو و گیتی به سر می‌برد که در نتیجه آن همه "فروهر"‌ها در نهایت از توانش بیرون آمده و تنانه و مادی خواهند شد. این رویداد که "تخلیه مینو در گیتی" است در دوره واپسین تاریخ و در زمان "سوشیانس" به وقوع می‌پیوندد. در چرخه هستی یگانگی مینو و گیتی نقطه اوج شکوفایی تاریخ است که از آن پس در گیتی نیز سازگاری و هماهنگی کامل برقرار خواهد شد. تعبیر اساطیری آگاهی فروهرها از پیروزی اشان برابر اهریمن تعبیری نمادین از همین رخداد تاریخی است. رخداد پیروزی آگاهی بر ناآگاهی.

آموزه فروهر تأثیرات دیرپایی در تاریخ فلسفه داشته‌است که نمونه برجسته آن "نظریه مُثُل افلاطون" است. در واقع آنچه حکمای اسلامی با نام "عالم معقولات" از آن سخن به میان آورده‌اند ادامه دیدگاه "جهان فروهرها" است که با واسطه از "نظریه مُثُل افلاطون" برگرفته شده‌است.

بیشتر بخوانید: 

برگزاری آیین سنتی سده در کرمان و یزد+عکس

ثبت زادروز زرتشت در تقویم رسمی کشور

تاریخچه ی فروهر

"فروهر" یا "نماد فرکیانی" و یا نام اصلی آن "فره وهر" (Farahvahar) در اصل نام آریایی "روح" در زبان عربی است. بیش از چهار هزار و پانصد سال پیش، زمانی که تقریبا تمام اقوام کره ی زمین سرگرم بت پرستی بودند و تمام وجود انسان را فقط و فقط همین کالبد خاکی و فانی میدانستند، درست در همین زمان، آریاییان باستان اعتقاد داشتند انسان غیر از کالبد خاکی دارای روح بوده و پس از مرگ، این روح از بدن فانی جدا شده و به جای دیگری رفته و به زندگی اش ادامه میدهد، زرتشتیان این منزلگاه پس از مرگ روح را "اختران" می نامیدند.

نامی که آریایی ها برای آنچه که ما امروز بدان روح میگوییم انتخاب کرده بودند "فره وهر" بود، و قدمت ساخت نشان "فروهر" به بیش از چهار هزار سال پیش بازمی گردد و جالب اینجاست که اعتقاد آریاییان به وجود "فروهر" (روح) به پیش از زایش زرتشت بزرگوار باز میگردد و این خود جای بس افتخار است.

سنگ نگاره های شاهنشاهان هخامنشی در کاخهای پرسپولیس و سنگ نگاره های شاهنشاهان ساسانی همه حکایت از آن دارد.

به عقیده ی زرتشتیان، "فروهرها" هر ساله در ماه فروردین به زمین آمده و برکات آسمانی با خود می آوردند، و روز سیزدهم فروردین دوباره به آسمان برمیگشتند، پس آریایی ها شب آخرین چهارشنبه ی سال را به بالای تپه ها رفته و با روشن کردن آتش مراسم باشکوهی را برگزار میکردند و به استقبال "فره وهرها" میرفتند (چهارشنبه سوری)، سپس در روز سیزدهم فروردین برای بدرقه ی فروهرها به دشتها رفته و جشن برپا میکردند (سیزده بدر).

فره و روان در آیین زرتشتی و استوره‌های ایرانی

زرتشتیان معتقدند که دو گونه "فره" وجود دارد، "فره کیانی یا خسروی" که ویژه‌ی شهریاران، پهلوانان و بزرگ‌زادگان است و "فره ایرانی" که متعلق به تمام مردان و زنان و جانوران و گیاهان و سرزمین‌های ایرانی است. ایرانیان باستان معتقد بودند "فره" ، فروغ و موهبتی ایزدی و از سوی پروردگار است که هر کس از آن برخوردار شود، برازنده‌ی سالاری و شهریاری می‌گردد.

بنابر اساطیر کهن ایرانی، تمام پادشاهان پیشدادی، کیانی و پهلوانان و بزرگان ایرانی دارای این ‌"فره ایزدی" بوده‌اند. در بسیاری از اساطیر کهن و قدیمی اوستایی و پهلوی، بسیاری از دشمنان ایران‌زمین مثل "اژی‌دهاک" و "افراسیاب" همواره در پی به دست آوردن این "فره" بوده‌اند ولی هیچ‌گاه موفق به این امر نشده‌اند. فره ایزدی در واقع عنصر روحانی شبیه به نور یا نیرویی است که گاه به صورت کبوتر و شاهین در می‌آمده و از طرف خدا در جسم مردان بزرگ ظاهر می‌شده و باعث پیشرفت کار آن‌ها بوده؛ در صورتی که فره ایزدی از آن‌ها جدا می‌شده شکست آن‌ها حتمی بوده.

فروهر چیست؟

مفهوم نشان فروهر

نکته بسیار شگفت انگیز درباره ی این نشان ملی ما ایرانیان آن است که ذره ذره ی این نشان دارای مفهوم و دانشی نهفته است. اینک به تشریح آرم فروهر می پردازیم.

چهره ی پیرمرد

قرار دادن چهره یک پیرمرد سالخورده در آرم فروهر اشاره به شخص نیکوکار و یکتا پرستی دارد که رفتار و ظاهر مرتب و پسندیده اش سرمشق و الگوی دیگر مردمان بوده است و دیگران تجربیات وی را ارج می نهادند. بنابراین قرار دادن چهره ی یک پیرمرد به عنوان سر نگاره نشان از خرد و تجربه ی پیرمرد دارد.

دست راست پیرمرد در نشان فروهر

دست راست نگاره به سوی آسمان دراز شده است که اشاره به ستایش و پرستش "دادار هستی اهورا مزدا" خدای واحد ایرانیان دارد، که زرتشت در 4000 سال پیش آن را به جهان هدیه نمود، و عجیب آنجاست که پیش از زرتشت، آریاییان به وجود "فروهر" (روح) و "اهورا مزدا" (خدا) اعتقاد داشته اند.

حلقه ای که در دست چپ پیرمرد است

در دست چپ فروهر چنبره ای (حلقه ای) وجود دارد که نشان از عهد و پیمانی است که بین انسان و اهورامزدا بسته میشود و انسان باید خدای واحد را ستایش کند و همیشه در همه امور وی را ناظر بر کارهای خود بداند.

مورخین حلقه های ازدواجی که بین جوانان رد و بدل می شود را برگرفته شده از همین چنبره فروهر میدانند و آن را یک سنت ایرانی میدانند که به جهان صادر شده است. زیرا زن و شوهر نیز با دادن چنبره (حلقه) به یکدیگر پیمانی را با هم امضا نموده اند که همیشه به یکدیگر وفادار بمانند.

بالهای نشان فروهر

بالهای کشیده شده در دو طرف نگاره اشاره به تندیس پرواز به سوی پیشرفت و ترقی در میان انسانهاست و در نهایت امر رسیدن به اهورا مزدا دادار هستی خدای واحد ایرانیان است.

سه ردیف پر روی بالهای فروهر

سه قسمتی که روی بالها به صورت طبقه بندی شده قرار گرفته است اشاره به سه دستور جاودانه پیر خرد و دانش جهان "اشو زرتشت" دارد که بعدها به نشان اضافه شد که بی شک میتوان گفت تا میلیونها سال دیگر تا جهان در جهان باقی باشد این سه فرمان پابرجاست و همیشه الگو و راهنمای مردمان جهان است.

این سه فرمان که روی بالهای نماد اهورامزدا نقش بسته شده همان کردار نیک، گفتار نیک و پندار نیک ایرانیان است. بالهای "فروهر" برای پرواز، پیشرفت و تعالی انسان به سوی اهورامزدا از این سه ردیف پر تشکیل شده و بالهای انسان تنها با حمایت این سه ردیف پر (کردارنیک، گفتارنیک، پندارنیک) توانایی پرواز و پیشرفت را دارد.

فروهر چیست؟

حلقه ای که کمر پیرمرد را دربرگرفته است

در میان کمر پیرمرد ایرانی در آرم فروهر یک چنبره (حلقه) بزرگ دیده می شود که اشاره به "دایره روزگار" و جهان هستی دارد که انسان در این میان قرار گرفته است و مردمان موظف شده اند در میان این چنبره روزگار روشی را برای زندگی برگزینند که پس از مرگ روحشان شاد و قرین رحمت و آمرزش الهی قرار بگیرد.

دو سر حلقه که به پایین آویزان گشته است

در نماد فروهر دو رشته از چنبره (حلقه) به راست (خیر) و چپ (شر) کشیده شده است که نشان از دو عنصر باستانی ایران دارد. یکی سوی راست و دیگری سوی چپ. نخست " سپنته مینو" که همان نیروی الهی اهورامزدا است و دیگری "انگره مینو" که نشان از نیروی شر و اهریمنی است.

انسان در میان دو نیروی خیر و شر قرار گرفته است که با کوچکترین لرزشی به تباهی کشیده می شود و نابود خواهد شد. پس اگر از کردار نیک، گفتار نیک، پندار نیک پیروی کند همیشه نیروی سپنته مینو در کنار وی خواهد بود و او به کمال خواهد رسید و هم در این دنیا نیک زندگی خواهد کرد و هم در دنیای پسین روحش شاد و آمرزیده خواهد بود.

قسمت دم که سه ردیف پر دارد

قسمت دم نشان فروهر نیز همانند قسمت بالها به سه ردیف پر تقسیم شده. انتهای لباس پیرمرد سالخورده باستانی ایران به صورت سه طبقه بنا گذاشته شده است که اشاره به کردار نیک، گفتار نیک و پندار نیک دارد.

پس تنها و زیباترین راه و روش نیک زندگی کردن و به کمال رسیدن از دید "اشو زرتشت" همین سه فرمان است که دیده می شود امروز جهان تنها راه و روش انسان بودن را که همان پندارهای زرتشت بوده است، برای خود برگزیده است و خرافات و عقاید پوچ را به دور ریخته است.

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۵۵ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۵
2
10
بسیار عالی و معنوی
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۳۶ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۵
2
9
همانطور كه در متن امده است، همه ايرانيان داراي فره هستند، و مهمترين نمود داشتن فره، دادگري است، بگفته يكي از دوستان زرتشتي، فره نيرويي دروني است و شبيه ترين مفهوم به فره، همان وجدان است نه روح يا روان. به هر روي منم زدن و غرور مايه گسستن فره است و همه ايرانيان با وجدان و دادگر از فره برخوردارند
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۴۴ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۶
0
2
"پس تنها و زیباترین راه و روش نیک زندگی کردن و به کمال رسیدن از دید "اشو زرتشت" همین سه فرمان است که دیده می شود امروز جهان تنها راه و روش انسان بودن را که همان پندارهای زرتشت بوده است، برای خود برگزیده است و خرافات و عقاید پوچ را به دور ریخته است."
عااااالی بود تابناک
عالی...
لایک لایک لایک
درود بر ایرانیان پاک سرشت
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار