
اختصاصی «تابناک با تو» - روانآزاری یا سایکوپاتی (به انگلیسی: Psychopathy) نوعی اختلال شخصیت است. مهمترین شاخصه آن عدم حس همدردی\دلسوزی و عدم حس پشیمانی (فقدان عذاب وجدان) پس از انجام کار ناشایست است. این افراد بدون حس ترحم قادر به آزار دادن دیگران هستند.
همچنین، معمولاً فرد رفتارهای تکانشی، فقدان ترس و بیاحتیاطی، بیقیدی و بیمسئولیتی و رفتارهای ضداجتماعی نیز دارد. روانآزاری هرچند با اختلال شخصیت ضداجتماعی مشابهت زیادی دارد، ولی در طبقهبندیهای گوناگون تفاوتهایی دارند.

ویژگیهای مغزی
اسکنهای مغزی نشان دادهاند که فعالیت برخی بخشهای مغز در سایکوپاتهای خشن با افراد دیگر متفاوت است. بخش جلویی مغز (که در درک احساسات دیگران نقشی کلیدی دارد) این افراد، ماده خاکستری کمتری دارد. همچنین آمیگدال (بخش کنترل احساس ترس) در سایکوپاتها کوچکتر از مردم عادی است.
روانآزاری یا سایکوپاتی (به انگلیسی: Psychopathy) نوعی اختلال شخصیت است. فرد رفتارهای تکانشی، فقدان ترس و بیاحتیاطی، بیقیدی و بیمسئولیتی و رفتارهای ضداجتماعی دارد. روانآزاری هرچند با اختلال شخصیت ضداجتماعی (ASPD) مشابهت زیادی دارد، ولی در طبقهبندیهای مختلف تفاوتهایی دارند. سایکوپت (روان پلید) اینگونه توصیف میشود: “فردی که از اختلال روانی مزمن رنج میبرد که باعث بروز رفتارهای اجتماعی غیرطبیعی یا خشونتآمیز از طرف وی میشود”؛ با این حال، این بیماری به عنوان اختلال روانشناختی تلقی نمیشود.
سایکوپات چیست؟
کسی که حس بیش از حد ارزشمند بودن دارد، بسیار خود محور است، احساسات و هیجاناتی سطحی و موقتی دارد و در فعالیتهای تیمی و اجتماعی حس همدلی را منتقل نمیکند و مانند ما، دارای زندگی روزانه عادیست این اشخاص در اصطلاح روانپزشکی «سایکوپات» Psychopath نامیده میشوند.
ممکن است در زندگی روزمره؛ در بین همکاران، دوست ها، اشنایان و حتی اشخاص خانواده بارها با مواردی مانند این که کسی حس بیش از حد ارزشمند بودن دارد، بسیار خود محور است، احساسات و هیجاناتی سطحی و موقتی دارد و در فعالیتهای تیمی و اجتماعی حس همدلی را منتقل نمیکند، رو به رو باشیم.
کسی که چنین رفتاری دارد، مانند ما، دارای زندگی روزانه عادیست و خیلی کمتر از ذهنمان میگذرد که چنین رفتارهایی علامت یک اختلال شخصیتی باشد که در بسیاری از موارد نیازمند درمان است. این اشخاص در اصطلاح روانپزشکی «سایکوپات» Psychopath نامیده میشوند.

اصطلاح سایکوپات در قالب تعبیر علمی و دقیق، اولین بار به وسیله هروی کلکلی Hervey Cleckley در سال ۱۹۴۱ و در کتاب The Mask of Sanity بکار رفت. وی در این کتاب به تحلیل این نکته ظریف پرداخت که قرار نیست تمامی اشخاص سایکوپات بزه کاران و جنایتکاران حرفه ای باشند، بلکه اشخاص معقول، منطقی، دوستداشتنی و حتی موفقی که سرگرم زندگی روزانه هستند هم میتوانند از درجاتی از سایکوپاتی در رنج باشند.
علائم شخصیت سایکوپت چیست؟
سایکوپتی یک اختلال طیفی است که با استفاده از چک لیستی که در دهه ۱۹۷۰ توسط محقق کانادایی رابرت هر (Robert Hare)، استاد برجسته دانشگاه بریتانیا کلمبیا تهیه شد، تشخیص داده میشود. در آخرین نسخه از این چک لیست ویژگیهای زیر برای افراد سایکوپت آورده شده است. دقت کنید یک ارزیابی واقعی باید توسط یک متخصص بهداشت روان انجام شود.
-چرب زبانی / جذابیت سطحی
-خودبزرگ بینی
-گرایش به ملالت و زود خسته شدن
دروغ گویی بیمارگونه
-فریب/ دغلکاری
-فقدان حسن پشیمانی یا احساس گناه
-عاطفه سطحی
-سنگدلی/فقدان همدلی
-سبک زندگی انگلی
-کنترل رفتاری ضعیف
-بی بند و باری جنسی
-مشکلات رفتاری زودهنگام
-نداشتن اهداف واقع بینانه و بلندمدت
-تکانشگری
-بی مسئولیتی
-ناتوانی در پذیرش مسئولیت اقدامات خود
-روابط زنانشویی کوتاه مدت و متعدد
-بزهکاری در کودکی و نوجوانی
-ابطال آزادی مشروط از زندان
-تنوع جرم
تفاوت بین صفات شخصیتی سایکوپاتیک و اختلال شخصیت ضد اجتماعی چیست؟
در کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) از اختلال شخصیت ضد اجتماعی در طبقه اختلالات شخصیت نام برده شده است. از بسیاری جهات، علائمی که در افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی وجود دارد در سایکوپتها نیز دیده میشود. به عنوان مثال، افراد مبتلا به این اختلالات به طور معمول به سلامت و آسایش دیگران بی توجه بوده، از کرده خود احساس گناه نمیکنند، قانون شکن هستند، با بی مسئولیتی رفتار میکنند، دروغ میگویند، فریبکارند، تکانشی عمل میکنند و… .

با این حال، تعریف اختلال شخصیت ضد اجتماعی با تعریف سایکوپتی متفاوت است. اول از همه اینکه بزرگسالانی که به اختلال شخصیت ضد اجتماعی مبتلا شدهاند، باید سابقه قبلی از اختلال سلوک (رفتاری که حقوق اساسی دیگران و هنجارهای اجتماعی متناسب با سن را نقض میکند) داشته باشند. همچنین رفتارهای آنها نباید با وضعیتهایی، چون اسکیزوفرنی یا شیدایی مرتبط باشد.
یک مطالعه جدید نشان داده است که تفاوت بین افراد دارای شخصیت ضد اجتماعی (APD) و سایکوپتها به نحوه واکنش مغز آنها هنگام مواجه شدن با احساسات انسانی بازمیگردد. محققان دانشگاه میشیگان آمریکا، کشف کردند که چرا هم افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی و هم سایکوپتها، تکانهای، بی پروا و با نادیده گرفتن دیگران عمل میکنند، اما در سایکوپتها بی رحمی بیشتری دیده میشود. شرکت کنندگان در این مطالعه با استفاده از تکنیکی مورد آزمایش قرار گرفتند که کارشناسان بتوانند تفاوت روشنی بین مبتلایان به APD و سایکوپتها قائل شوند، در حالی که تأیید میکنند که این دو گروه از بسیاری جهات همپوشانی دارند.
در این مطالعه ابتدا از افراد درباره ویژگیهای شخصیتیشان سؤال شد. سپس به هر شرکت کننده یک اسکنر مغز متصل شد و یک سری چهرههای عصبانی، مضطرب و وحشت زده را به آنها نشان دادند. آنچه سایکوپتها را از کسانی که مبتلا به APD بودند جدا کرد نحوه واکنش آمیگدال آنها پس از دیدن چهرهها بود. آمیگدال بخشی از مغز است که تهدیدات را شناسایی کرده، پاسخ به ترس را کنترل میکند و همچنین با احساساتی از جمله برانگیختگی و پرخاشگری مرتبط است. هنگامی که چهره نگران به سایکوپتها نشان داده شد، پاسخ آمیگدال آنها با میانگین افراد جامعه متفاوت بود. همچنین هنگامی که از آنها سؤال شد، گزارش دادند که احساسات منفی زیادی ندارند. به نظر میرسد تعریف واضحی از رفتار ضد اجتماعی وجود دارد، اما در سایکوپتها ویژگیهای شخصیتی متفاوتی از مبتلایان به اختلال شخصیت ضد اجتماعی دیده میشود.
به طور کلی تحقیقات نشان میدهد که این اختلال فراتر از رفتارهای ضد اجتماعی بوده و با مشکلات قابل توجهی در پردازش عاطفی همراه است.
در مطالعهای که در سال ۲۰۱۳ در مجله Assessment منتشر شد، تیمی از محققان دانشگاه ایالتی فلوریدا معیارهای اختلال شخصیت ضد اجتماعی را با خصوصیات شخصیتی مرتبط با سایکوپتی مقایسه کردند. این محققان به این نتیجه رسیدند که با اینکه تعریف اختلال شخصیت ضد اجتماعی بسیاری از رفتارهای انحرافی یا غیر عادی مرتبط با سایکوپتی را شامل میشود، اما خیلی از ویژگیهای شخصیتی سایکوپاتیک که به عنوان صفات بین فردی یا صفات عاطفی طبقه بندی میشوند را در بر نمیگیرد. با این حال، انجمن روانشناسی آمریکا تغییری در تعریف و طبقه اختلالات شخصیت موجود در DSM ایجاد نکرد و هنوز هم سایکوپتی جایگاهی در این کتابچه ندارد.

شناخت افراد روان پلید (سایکوپت) بسیار اهمیت دارد
اصطلاح روان پلید اغلب تصویر قاتلی سریالی یا تبه کاری خیالی را در ذهن افراد تجلی میکند، اما همیشه اینطور نیست و ممکن است اطرافیان شما هم دچار این اختلال باشند. دانستن نشانههای عمومی این اختلال به شما کمک میکند افرادی که سایکوپت هستند و روزانه با آنها ملاقات میکنید را شناسایی کنید. پس با ما همراه باشید با ۱۳ مورد که نشان میدهند شما با یک روان پلید (سایکوپت) روبه رو هستید!
بعضی از رفتارهای افراد شخصیت سایکوپت
روان پلید (سایکوپت) دقیقا چه کسی است؟
درحالی که برچسب زدن به یک همکار ناخوشایند یا همسرسابق تان به عنوان یک روان پلید کار سادهای است، چگونه میتوانید تفاوت میان کسی که فردی نادان و یا نابهنجار است را با فردی که واقعا سایکوپت است را توضیح دهید؟ مطالعه و دانستن نشانههای کلیدی مهم است، اما فراموش نکنید چند نشانه از یک فرد سایکوپت نمیسازد و تشخیص درست و کامل توسط روانشناس انجام میگیرد.
روان پلیدها به راحتی حوصلشان سر میرود
سایکوپتها فقط بخاطر یک روز حوصله سر بر یا بدون اتفاق در محل کار و یا بخاطر ماندن در خانه در شب آخر هفته تحریک پذیر نیستند بلکه این بخاطر خستگی مزمن در تمام جنبههای زندگی شان است.
” سیستم عصبی افراد سایکوپت به نوعی عجیب است، به طوری که آنها نیاز به انجام کارهای هیجان انگیز برای احساس عادی و رسیدن به سطح نرمال از تحریک را دارند. ” این بدان معنی است که آنها در گروهی هستند که به احتمال زیاد فعالیتهای سرگرم کننده را آغاز میکنند، مانند پیشنهاد نوشیدنیهای پس از کار…
آنها بسیار جذاب هستند!
آنها به راحتی در تعاملاتشان میتوانند خود واقعی شان را پنهان کنند، به طوری که فرد مثبتی به نظر برسند. آنها به راحتی مباحثی که برای ما مهم هستند را انتخاب میکنند و نظراتی را هم منعکس میکنند؛ و بعضی اوقات آن را با اشتیاق یا هیجان برای تقویت گفتگو کامل میکنند. این فقط در افراد نیست بلکه در گروهها هم قابل اثبات است.
آنها از تواناییهای داستان گویی خود برای جذب دیگران استفاده میکنند، چه در محل کار و چه در زندان. آنها قابلیت جمع کردن گروه را برای خودشان دارند حتی کنار آب سرد کن!
آنها خیلی دروغ میگویند
برعکس دروغگوهای پاتولوژیک که بدون انگیزه و گاهی بدون نیاز دروغ میگویند، روان پلیدها با هدف دروغ میگویند و برای گول زدن و کسب سود شخصی این کار را میکنند. فریب دادن دیگران در مسائل مختلف انجام میشود، میتواند برای ترفیع گرفتن در شغل و یا ایجاد یک رابطه یا کنترل شریک عشقی باشد.
آنها فاقد اهداف واقع گرایانه و بلند مدت هستند
در حالی که روان پلیدها مبتنی بر هدف هستند، بسیاری از آنها رویکردی محتاطانه نسبت به اهداف بلند مدت دارند. آنها عقیده دارند به جای برنامه ریزی برای آینده باید در لحظه زندگی کرد، همچنین اغلب هدفهایی که دارند ارتباطی با احتمالات آینده ندارد. آنها در درک زندگی خود در واقعیت ناتوان اند. “اگر در زندان با آنها صحبت کنید، میگویند میخواهند یک فضانورد، یک نینجا یا یک عامل اف بی آی باشند. ” “اهداف آنها با وضعیت موجود سازگار نیست. ”
آنها فکر میکنند که برتر هستند
روان پلیدها خود را بهتر از اطرافیانشان میدانند، که ممکن است این مسئله را توضیح دهد که چرا آنها نگران تاثیرات منفی اعمالشان بر دیگران نیستند. این افراد در محل کار، میتوانند به عنوان کسی ظاهر شوند که “در مورد تیم نگران نیست و تمایلی به گرفتن انتقاد یا نصحیت از دیگران ندارد، البته نه زمانی که مستقیما به او کمک میکنند. ” ” آنها انگیزههای واقعی خود و طرحهای شخصیای که به دقت شکل گرفته اند را مخفی میکنند تا بر نیازها، انتظارات و افرادی که برای آنها مفید هستند، سرمایه گذاری کنند “.
میتوانند حالت همدردی خود را روشن و خاموش کنند!
این افراد به تاثیری که روی دیگران میگذارند اهمیتی نمیدهند چه تاثیر مالی باشد چه اجتماعی یا شخصی و عمدتا به این دلیل است که آنها قادر به احساس کردن هیجانها نیستند، چه برای خود چه دیگران. آنها احتمالا فاقد توانایی درک سادهترین احساسات انسانی هستند.
در حالی که قبلا اعتقاد بر این بود که سایکوپتها ناتوان از همدلی هستند، مطالعهای فعالیت مغزی مجرمان مختلف جرایم خشونت آمیز را بررسی کرد و کشف کرد، آن مناطق مغز که مرتبط با به اشتراک گذاشتن احساسات با دیگران است در این افراد میتواند فعال و غیرفعال شود. در حالی که آنها معمولا همدردی ندارند میتوانند داوطلبانه آن را به منظور اغوا کردن دیگران یا جذابیت و … روشن کنند!

آنها خلق و خوی بدی دارند
یک سایکوپت یا روان پلید واقعی خشم بیش از حدی را از خود نشان میدهد بدون توجه با اینکه چه رفتاری میکند یا به چه کسی رو به رو است. “از لحاظ خشونت خانگی، شما بارها و بارها تجربیات فیزیکی و کلامی را مشاهده خواهید کرد. ” همچنین “در خارج از یک رابطه، ممکن است انفجار خشم داشته باشند و یا دائما وارد بحث و جدل شوند”.
توجه به این نشانه ممکن است سختتر از چیزی که به نظر میرسد باشد، زیرا جذابیتهای افراد سایکوپت معمولا گرایشهای خشم آنها را پوشش میدهد. این رفتارها همه جذابیت به نظر میآیند و فقط زمانی معنا پیدا میکند که این افراد به چالش کشیده شوند. “یا به نوعی میتوان گفت زمانی که پا توی کفششان بکنیم، رفتارشان معنای واقعی خود را نشان خواهد داد. ”
از لحاظ جنسی بی پروا هستند
این افراد با توانایی که در جذب افراد دارند، میتوانند افرادی که تصورش را نمیکنند را به رخت خواب بکشانند، از طرفی علاقهای به تعهد یا چیزی فراتر از لذت لحظهای نیستند. یک مطالعه انجام شده در دانشگاه لندن نشان داد، روان پلیدی با بی بند و باری بیشتر مرتبط است تا تعهد. سایکوپتها در رابطهی جنسی طرف مقابل را در نظر نمیگیرند و این عمل برای آنها نوعی بازی با قدرت یا لمس خود است.
آنها تکانشگراند و مسئولیت پذیر نیستند
این تکانشگری و بی پروایی میتواند در جنبههای مختلفی بروز کند، در خطرانداختن یک رابطه با خیانت کردن، بی پروا عمل کردن با پول و حتی شکست قانون. افراد روان پلید بیشتر احتمال دارد رانندگی در حالت مستی یا مصرف مواد را تجربه کنند یا هزینههای فرزندشان را پرداخت نکنند.
روان پلیدها در زمان کودکی هم مشکل ساز بودند
از آنجایی که روان پلیدی یک اختلال شخصیت است و شخصیت تا حد زیادی تغییر ناپذیر است، این ویژگیها باید در دوران کودکی مشاهده شود. یک مطالعه منتشر شده در مجله روانپزشکی بریتانیا نشان داد که بیش فعالی و اختلالات رفتاری پیشگویان قوی رفتارهای روان پلیدی در بزرگسالی هستند. آنها بچههایی بودند که در برابر اخراج از مدرسه یا برقراری ارتباط با اجرای قانون، ایستادگی میکردند.
آنها رفتارهای جنایی یا کیفری انجام میدهند
آنها بیشتر ممکن است در جرایم یقه سفید نقش داشته باشند تا اعمال خشونت آمیز، به همین دلیل بیشتر احتمال دارد در معرض فریب آنها باشید تا خشونت فیزیکی. بسیاری از جنایتکاران در اثر مصرف مواد مخدر یا نتیجهای از خشونت کودکی مرتکب جنایت میشوند، اما برای روان پلیدها این ریشه در قطع ارتباط با جامعه دارد. هار معتقد است جرم کمتر از شرایط نامطلوب جامعه نشات میگیرد و بیشتر نتیجهی ساختار شخصیتی است که بدون توجه به قوانین و مقررات جامعه عمل میکند.
آنها غیر قابل پیش بینی هستند
“آنها تغییر زیادی در فضای خود دارند، که ممکن است شامل تغییر اعضای تیم و مشاغل شود. ” از افرادی که در عقاید و روابطشان دمدمی مزاج هستند برحذر باشید، به نظر میرسد روان پلیدها بسته به موقعیت کل شخصیتشان را تغییر میدهند. تغییری چشمگیر از همکاری دوستانه به غریبهای سرد و بی تفاوت.
رفتار روان پلیدها مانند یک الگو است
هرکدام از ما در لحظهای خاص انفجار خشم داشته ایم و در لحظهای دیگر خیالبافی کرده ایم که بازیگر یا مخترع برنامه خواهیم شد. تفاوت ما و افراد سایکوپت در این است که این حالات برای ما کمتر اتفاق میافتد، اما برای افراد روان پلید بارها و بارها و این یک اختلال شخصیت است. با این حال حتی اگر همکارتان رفتار بسیار ناخوشایندی دارد، بدون در نظر گرفتن تمام زوایای زندگی او نمیتوانید برچسب سایکوپت به او بزنید، چرا که شاید بخاطر فشارهای زندگی رفتار ناخوشایندی نشان میدهد.

خطرات بیماری سایکوپاتی
در پاسخ به این سوال که سایکوپاتی چیست باید اذعان داشت که در حالی که علت اصلی اختلال شخصیتی ضد اجتماعی نامشخص است عواملی مانند ژنتیک، عوامل محیطی و فرهنگ همگی میتوانند نقشی در شکل گیری آن داشته باشند. افرادی که در کودکی آسیب دیده اند، والدینشان اختلال شخصیتی و یا اعتیاد به مواد مخدر داشته اند، برای ابتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی آسیبپذیرتر هستند. همچنین مردان نیز از زنان بیشتر تحت تأثیر این بیماری قرار می گیرند.
شخصی که دچار اختلال شخصیتی ضداجتماعی شده است، امکان دارد تنها با دستور دادگاه، عواقب سنگین مانند زندان و یا از دست دادن یک رابطه مهم برای درمان مراجعه کند.
بیشتر مردم دارای اختلال شخصیتی ضداجتماعی، هرگز شناخته نمی شوند و یا درمان را قبول نمی کنند.
چطور با سایکوپاتهای برخورد کنیم؟
۱- مهمترین توصیه: از آنها تا جایی که میتوانید دوری گزینید!
تقریبا همه کارشناسها بر این عقیده توافق دارند که باید از جامعهستیزها دوری کرد. شرکتها باید سعی کنند با مصاحبههای دقیق، افرادی را که احتمال سایکوپاتی تحت بالینی در آنها وجود دارد، استخدام نکنند.
توجه کنید که سایکوپاتها خیلی راحت در روزومههای خود دروغگویی میکنند، پس باید ترتیب یک مصاحبه منعطف را بدهید، طوری که سایکوپاتها عرصه بروز برخی از نشانههای خود را بدهند.
حالا ممکن است تصور کنید که آدم دنیادیدهای هستید که از روانشناسی و مدیریت شخصیتهای دشوار برمیآیید. باید بگوییم که سایکوپاتها معمولا تجارب قبلی دارند و مهارتشان از شما بیشتر است.
وارد این بازی خطرناک نشوید. بر وسوسه درونی خود غلبه کنید و تصور نکنید که با هوش بالای خود میتوانید آنها را تحلیل روانی کنید و شکستشان بدهید.
این کارها ضمن اینکه باعث میشوند سطح شما ناخواسته به اندازه سطح آنها پایین بیاید، باعث میشوند که شما از اهداف مهم خود فاصله بگیرید.

۲- قبول کنید که برخی از افراد در حکم یک فاجعه هستند
ممکن است تصور کنید که همه افراد جنبههای خوبی هم در درونشان دارند و هر فردی را میتوان اصلاح کرد.
اما به عنوان یک قانون در برخورد با سایکوپاتها باید قبول کنید که نمیتوانید آنها را تغییر بدهید.
پس روی کار خودتان تمرکز کنی، آسیبپذیریهای خود را شناسایی کنید و آنها را پوشش بدهید، چون دیر یا زود سایکوپاتها آنها را شناسایی میکنند.
به حساب خود برسید، قبل از اینکه ساکوپاتها به جساب شما برسند.
۳- به اعمال اهمیت بدهید و نه واژهها
در برخورد با سایکوپاتها به پوزشخواهیها، دلیلتراشیها و دروغپردازیها آنها توجه نکنید و فقط عملکرد آنها را ارزیابی کنید.
۴- روابط میان فردی و شهرت خود را بنا کنید
به طور که گفتیم سایکوپاتها سعی میکنند با پخش کردن اطلاعات کاذب و دروغ گفتن افرادی را که سد راه آنها قرار میگیرند، از میان بردارند و بر روابط میان فردی مثبت دیگران سایه بیندازند.
پس سعی کنید چنان اشتهار خوبی از نظر کارهای مثبت بسازید و آنچنان روابط مستحکمی با دوستان و همکاران قابل اعتماد خود بنا کنید که این ترفند آنها نقض بر آب شود.
۵- توافق برد- برد
سایکوپاتها بسیار مصر به برد هستند. گاهی لازم میشود که به جای پیشگیری از سود بردن آنها و تقابل با آنها، یک سناریوی برد- برد را به آنها پیشنهاد کنید.

آیا سایکوپاتها درمان میشوند؟
سایکوپاتها بخش کوچکی از جمعیت هستند، اما رفتارهای آنها میتواند میلیونها نفر را تحت تاثیر قرار دهد؛ مخصوصا اگر یک سایکوپت یک سیاستمدار یا میلیاردر بزرگ باشد! اما متاسفانه تا امروز درمانهای ارائه شده چندان موفقیت آمیز نبوده است. مطالعات انجام شده بیشتر نشان میدهد که چه کارهایی نباید انجام شود؛ روان درمانی سنتی مفید نیست و ایجاد تغییر در رفتارهای خاص نیاز به تلاش زیادی دارد و در اکثر موارد نیز نشانهها دوباره باز میگردند. درمان دارویی نیز در تنظیم برخی حالات عاطفی آنان موثر است، اما متاسفانه تا به امروز هیچ قرصی کشف نشده که بیزاری، ظلم، عدم همدلی و بی اخلاقی را درمان کند. حتی یک ارتباط عاطفی و عاشقانه نیز نمیتواند رفتارهای مضر یک سایکوپت را تغییر دهد، حتی گاهی ممکن است باعث سو استفاده بیشتر از شریک عاطفی شود.
بسیاری از مبتلایان به سایکوپتی علاقهای به درمان ندارند و پیشنهاد درمان به آنها حتی ممکن است آنها را خشمگین کند. آنها متکبرند و ویژگیهای شخصیتی خود را نشانه قدرت و برتری خود میدانند نه نشانه اختلال. از نظر آنان افراد عاطفی و احساساتی افرادی ضعیف هستند.
برای تغییرات رفتاری این جمعیت پر خطر نیاز به درمانهای تخصصی شدید، مداوم و مکرر است. بزرگسالان سایکوپات اغلب در مقابل درمان مقاوم هستند، اما برنامههای درمانی برای جوانانی وجود دارد که با بی احساسی و بدون پروا عمل میکنند، با این امید که از سایکوپت کامل شدن آنها در بزرگسالی پیشگیری شود.

سخن آخر
آناتومی مغز، ژنتیک و محیط فرد ممکن است همه در رشد صفات سایکوپاتیک نقش داشته باشد. متأسفانه، ما در معرض خطر حضور سایکوپتها در جامعه هستیم و تا زمانی که جرمی رخ ندهد مردم نمیتوانند کاری کنند. اگر چه ما نمیتوانیم در مقابل جنایتها یا تاثیرات افراد سایکوپت در جامعه از خودمان محافظت کنیم (مثل تیراندازها یا حتی سیاستمداران)، اما آموزش روانشناسی میتواند کمک کند که مردم، افرادی را که فاقد مؤلفههای انسانی هستند، راحتتر شناخته و از ایجاد روابط صمیمی و شراکت با آنان خودداری کنند.
امروزه دانشمندان به دنبال ابداع مداخلات درمانی در رابطه با سایکوپتها هستند تا بتوانند هم به آنان و هم به امنیت جامعه کمک کنند.