اختصاصی «تابناک با تو» - نمایش عروسکی یا خیمهشببازی طبق آخرین نظریهها در اصل از ایران شروع شده [نیازمند منبع]؛ اما در زمان ترکهای عثمانی به ترکیه رفته و در آنجا قوت گرفته و تحت عنوان نمایش قرهگؤز (Karagöz) (چشم سیاه) معروف گشتهاست.
برخی خیمهشببازی را به کمدیا دلآرته منسوب میدانند و گروهی بر این عقیدهاند که از کشورهای کهن چین، هند، ژاپن و نواحی جنوب شرقی آسیا به اروپا نفوذ کردهاست. خیمهشببازی یا شببازی، شبها و در خیمهای که دو طرفش دو چراغ روشن بود، نمایش داده میشد. صحنه صندوقی بود به درازای سه ربع و بلندی نیم ذرع. یک طرف صندوق به طرف تماشاچیان باز بود و سه طرف دیگرش اتاقی را نشان میداد. صندوق در خیمه بود و نمایشگردان پشت صندوق مخفی میشد و عروسکها را با نخ یا بالهای نازک تکان میداد. در نمایشهای خیمهای که خاص طبقات بالا اجرا میشد، نمایشها مجلل و مفصل و خیمه فاخر و رنگارنگ بودهاست.
خیمهشببازی در ایران
عطا ملک جوینی (وفات ۶۸۰ هجری قمری) در قرن هفتم در کتاب خود تاریخ جهانگشا که تاریخ مغولان است، گزارشی از خیمهشببازی در روزگار اوکتای قاآن میدهد: روزی خیمه شب بازان از ختا (شهری میان ترکستان و چین قدیم) آمده بودند و عروسکهای ختایی عجیب و غریبی با خود آورده بودند که ما هرگز ندیده بودیم و به خیمه شب بازی پرداختند و در این هنگام عروسکی را که شکل پیرمردی با ریش سفید بود، از صندوق بیرون آورده و به صورت اسیر به نمایش درآوردند. اوکتای قاآن پرسید این صورتِ کیست؟ گفتند صورت مسلمانی است یاغی که به دست لشکریان اسیر آمده است. اوکتای قاآن بی درنگ فرمود که بازی را متوقف بدارند.»
در قدیم به این هنر، شببازی نیز اطلاق میشدهاست؛ همچنانکه واعظ کاشفی گفتهاست: اگر پرسند که مخصوص لعبتبازان چیست، بگوی خیمه و پیشبند؛ و بازی خیمه در روز توان کرد و بازی پیشبند در شب؛ و پیشبند، صندوقی را گویند که در پیش آن خیالبازی میکنند و در روزبازی به دست حرکت کنند و در شببازی، رشتهای چند را متحرک سازند. نظامی گنجوی فرموده است: چنان بود شببازی روزگار که شب را دگرگون شد آموزگار
در ایران خیمهشببازی در زمان بهرام گور مقارن با کوچ بازیگران کولی هند متداول شد. این نمایش شاد به مناسبت جشنها، عروسیها و ختنه سورانها به اجرا درمیآمد. در خیمهشب بازی تعدادی عروسک در اندازههای ۲۰ تا ۲۵ سانتیمتر از چوب ساخته شده بود و در محلی به نام خیمه به جای آدمها ایفای نقش میکردند. عروسکهای زن روسری، شلیته و چاقچور بر تن داشتند و عروسکهای مرد کلاه نمدی، پیراهن آبی یا قرمز و شلواری سیاه و گشاد.
بر اساس نوع عروسکها و نحوه اجرای آنها، نمایشهای خیمهشببازی به دو دسته کلی تقسیم شده است: در حالت اول، عروسکها از کیسه ساخته میشد. انگشتان دست عروسک گردان در سر و دو دست عروسک جای میگرفت و آن را بالای سر خود به حرکت درمیآورد. در این حالت عروسک گردان پشت پرده روی زمین مینشست. در حالت دوم، عروسکها با نخ یا سیمی که از بالا به آنها وصل شده بود حرکت میکردند. خیمهشببازی در این حالت شب هنگام داخل خیمه برگزار میشد. خیمه در واقع صندوقی بود که از یک سو رو به تماشاگر داشت و از سه سوی دیگر دیوارهای اتاق را القا میکرد. شخصیتهای مهم این عروسکها، پهلوان کچل، پهلوان پنبه، ملا، عروس، مادر زن و دیو بودند. پهلوان کچل قهرمان زیرکی بود و سری طاس داشت. پهلوان پنبه فقط برای عروسکهای ضعیفتر از خود شجاع بود و عروس خجالتی و پرمدعا داشت. در خیمهشب بازی مردی به نام مرشد کنار خیمه مینشست و با تنبک، موسیقی ضربی مینواخت. مرشد گاهی هم آوازهای محلی میخواند. گفتههای عروسکها نامشخص و خندهدار بود؛ زیرا از سوتکهایی که در دهان عروسک گردانها بود تولید میشد. مرشد ضمن گفتگو با عروسکها، قبل از این که جمله خود را بیان کند، با لحنی استفهامی جملهی عروسک مخاطبش را تکرار میکرد تا تماشاگران معنی آنها را بفهمند.
نخستین سابقه از ثبت خیمه شببازی به روایت شفیعی کدکنی
زمانی که درباره سابقه و پیشینه نمایش در ایران صحبت میشود همواره کشورمان را به دلیل عقبه غنی فرهنگ ساز آن با تولید و اجرای نمایشهای مردمی به خاطر میآوریم. برای اثبات این مدعا شاید کمتر نیاز باشد که رجوعی به کتابهای تاریخ هنر در جهان باشد.
مثال مهمتر برای اثبات این مدعا را میتوانیم در نمایش سنتی خیمه شببازی مشاهده کنیم. آثار مکتوب در زمینه سابقه تولید و اجرای هنرمندان ایران زمین از این شیوه نمایشی عروسکی و سنتی را در قرن چهارم هجری قمری و در نوشتههای شاعر و عارف بزرگ ایرانی ابوسعید ابوالخیر (۳۵۷ تا ۴۴۰ هجری قمری) میتوانیم به خوبی رصد کنیم.
آنچنانکه دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی در مقالهای منتشر شده در مجله ایران شناسی با عنوان پیشینه هنر تئاتر در ایران آورده: «گویند یک روز، شیخ ابوسعید، میگذشت و جماعت لعبت بازان، «خیال بازی» میکردند و دف میزدند. شیخ خادم را بگفت: بگوی تا امشب به خانقاه آیند. شب به خانقاه آمدند و پرده دربستند و سماع آغاز کردند. یک یک «خیل» را بدرون میآوردند. خبازان و قصابان و آهنگران و دانشمندان و مقریان و صوفیان… و هر قومی را جداگانه بیتی نهاده بودند، در میخواستند و با قوالان میگفتند…»
اهمیت و جایگاه خیمه شببازی در فرهنگ ایران
هرچند امروز عموم مخاطبان در مواجهه با نمایش خیمه شببازی این گونه نمایش سنتی را مخصوص کودکان به شمار میآورند، اما در سدههای پیشین اجرای نمایش خیمه شببازی نه تنها به عنوان یکی از نمایشهایی برای گروه مخاطبان بزرگسال بود که به دلیل اصالت؛ قدمت و موضوعات مطرح شده در آن، تولید و اجرای این گونه نمایشی را میتوان در میان خانوادههای دربار و اشراف رصد کنیم.
خانوادههایی که در بسیاری از موارد اعم از جشن ها، شادیها و مناسبتهای ملی؛ هنرمندان این گونه نمایشی را که عموما دو وجه فضای کمدی برای سرگرم سازی و فضای نقادانه برای بازتاب جایگاه مطالبه عموم مردم از اتفاقات جاری در بطن جامعه را با خود یدک میکشیدند برای اجرا دعوت میکردند. به همین سبب است که بی تردید میتوان مدعی بود هنر نمایش سنتی خیمه شببازی؛ همواره یکی از مهمترین شیوهها و گونههای تولید آثار نمایشی در تاریخ هنر نمایش ایران شناخته میشود.
با گذر از قرن چهارم هجری قمری و روایتهای ابوسعید ابوالخیر از اجرا کنندگان خیمه شببازی؛ در قرن ششم هجری قمری نیز در کتاب هفت پیکر نظامی گنجوی دیگر عارف و شاعر داستان پرداز بزرگ ایرانی میتوانیم نمونههای فراوانی از ارجاعات او نسبت به تولید و اجرای خیمه شببازی را رصد کنیم.
در حقیقت در هفت پیکر نظامی گنجوی علاوه بر ذکر نام هنر نمایش خیمه شببازی؛ شیوه، چارچوب و قوانین اجرای این اثر نمایشی نیز به خوبی ترسیم شده است. جایی که در هفت پیکر نظامی با این مساله مواجه میشویم که هنرمندان خیمه شبباز برای اجرای این اثر نمایشی خود در میدان و یا صحن بزرگ کاروانسراها، خانههای اشراف و یا میدانهای بزرگ شهر؛ خیمههای وسیعی را برپا میکردند و با روشن کردن دو مشعل در دو سمت خیمه اجرای نمایش خود را بعد از غروب آفتاب آغاز و تا طلیعه صبح به مخاطبان عرضه میکردند.
عروسکهای مورد استفاده در نمایش خیمه شببازی بر خلاف آنچه طی یک قرن اخیر که این نمایش بیشتر مختص گروه سنی کودک و نوجوان تولید و اجرا شده است؛ عروسکهای بسیار متنوع بوده و غالباً داستان شخصیتهای درباری، امیران، وزیران، شاهزادگان و از سوی دیگر مواجهه آنها با خطاکاران، دزدان و بزهکاران اجتماعی را به مخاطبان ارائه میکردند.
نمایش سنتی خیمه شببازی در عمق فرهنگ ایران
نمایش سنتی خیمهشببازی در فرهنگ ایرانی تا بدان حد با تار و پود زندگی اجتماعی مردم تنیده شده است که بخشی از روایات ادبیات کلاسیک کشورمان مانند رباعی معروف خیام شاعر و عارف قرن پنجم از این گونه نمایشی به بخشی از فرهنگ عامیانه و ضرب المثلها و متلهای ایرانیان بدل شده است. جایی که از خیام میخوانیم:
ما لعبتکانیم و فلک لعبت باز
از روی حقیقتیم؛ نه از روی مجاز
یک چند در این بساط بازی کردیم
رفتیم به صندوق عَدَم یک یک باز
درگذر و گذار درباره پیشینه و سابقه نمایش سنتی خیمه شببازی یکی دیگر از متون قابل استناد به کتاب مشهور تاریخ جهانگشا به قلم عطاملک جوینی نویسنده، پژوهشگر و تاریخ نگار دربار مغولان باز میگردد. جایی که گزارشی از اجرای نمایش خیمه شببازی را در روزگار اوکتای قاآن به این شهر روایت کرده است:
«روزی خیمه شببازان از ختا (ختا شهری میان ترکستان و چین قدیم) آمده بودند و عروسکهای ختایی عجیب و غریبی با خود آورده بودند که ما هرگز ندیده بودیم و به خیمه شب بازی پرداختند و در این هنگام عروسکی را که شکل پیرمردی با ریش سفید بود، از صندوق بیرون آورده و به صورت اسیر به نمایش درآوردند. اوکتای قاآن پرسید این صورتِ کیست؟ گفتند صورت مسلمانی است یاغی که به دست لشکریان اسیر آمده است. اوکتای قاآن بی درنگ فرمود که بازی را متوقف بدارند.»
آنچنان که گفته شد پیشینه و اصالت اجرای نمایش خیمه شببازی در دههها و سدههای ابتدایی خلق این هنر بیشتر متمرکز بر فضای دربار و پادشاهان و یا خانوادههای اشراف و ثروتمند بود تا آنکه در زمان صفویه که یکی از مهمترین دورههای گسترش هنر نمایش میان عموم مردم شناخته میشود؛ این هنر در خانههای اشراف و فضای دربار بیرون آمد و جای خود را میان مردم به شکلی گسترده باز کرد.
«ژان شاردن» سفرنامه نویس بزرگ فرانسوی در سفری که به ایران داشت در کتاب سفرنامه خود به تقصیل به شرح اجرای نمایش عروسکی خیمه شببازی در میدان نقش جهان اصفهان پرداخته است.
محمد عباسی که ترجمه او از «سیاحتنامه شاردن» توسط انتشارات امیرکبیر به چاپ رسیده است در فرازی از این شرح آورده: «در زمان صفویه «ژان شاردن» در سفرنامه خود به اجرای نمایش عروسکی «سلطان سلیم» پادشاه عثمانی، در میدان نقش جهان اصفهان اشاره میکند که در حدود هشتاد عروسک بازیگر داشته و بازی ساعتها به درازا کشیده. او همچنین اضافه میکند که خیمه شب بازان ایرانی به هیچوجه گدایی نمیکنند، بلکه در حضور جمع به نمایش میپردازند و هر کس که بخواهد به میل دل خود به آنها پولی میدهد.»
خیمه شب بازی
افراد دغلباز و مزور که همواره در مقام قلب حقایق هستند تا کاهی را کوهی جلوه داده اعمال و کردار خویش را مصاب و مستحسن نمایش دهند از سادگی و زودباوری عوام الناس سوء استفاده کرده با دوز و کلکها و لطایف الحیل که صرفاً اختصاص به این طبقه دارد افکار عمومی را از صراط مستقیم حقیقت و حقانیت منحرف میکنند و به طریقی که منافع آنها را تأمین کند سوق میدهند.
این گونه دغلکاریها اگر افراد ساده و زودباور را فریب دهد و واقعیت را در نظر آنها مکتوم و مخفی دارد بدون شک در نزد ارباب خرد رنگ و جلایی ندارد و اصحاب دانش و بینش تمام این جنقولک بازیها را به خیمه شب بازی تعبیر و تشبیه میکنند.
همان طوری که در خیمه شب بازی سر نخ در دست گردانندۀ پشت پرده است در این گونه تظاهرات و ریاکاریهای مذبوحانه هم سر نخ را میبینند و گرداننده را میشناسند.
طرز عمل خیمه شب بازی کاملاً شبیه انجام نمایش در صحنه تئاتر است با این تفاوت که در صحنه تئاتر و تماشاخانه هنر پیشگان زن و مرد شرکت میکنند، ولی در خیمه شب بازی عروسکهایی که از چوب یا کهنه پارههای پارچه ساخته شده به وسیله گرداننده حرکت داده میشوند. به سر و دست و پای عروسکها نخهای نارک کمرنگی وصل است که سر نخ در دست گرداننده است و این گرداننده دور از چشم تماشاچیان بر تمام عروسکها نظارت میکند. بلندی قامت عروسکها بین بیست و پنج تا چهل سانتیمتر است.
متأسفانه خیمه شب بازی در عصر حاضر به واسطۀ ورود بعض سرگرمیها اهمیت سابق خود را از دست داده و ندرتاً در اطراف دهات و قصبات و محلههای عقب افتاده و بعضی قهوه خانهها و عروسیها نمایش عروسکی به راه میاندازند. تا چندی قبل در کافه شهرداری سابق تهران نمایش خیمه شب بازی اجرا میشد که اکنون آن ته بساط هم جمع گردید.
مطلب قابل توجه اینکه امروزه نمایش عروسکی در غالب ممالک راقیه نقش مهمی در امر تعلیم و تربیت بازی میکند و از آن در برنامۀ تعلیمات بصری به منظور تقویت و پرورش استعداد کودکان استفاده میشود که اگر چه در برنامههای تلویزیونی ایران از فیلمهای خارجی و داخلی در این زمینه استفاده میشود، ولی کافی نیست و مسئولان مربوطه باید بیشتر از پیشتر اقدامات مؤثر و مجدانه معمول دارند.
اجزای شکل دهنده نمایش خیمه شببازی
استاد بهرام بیضایی در کتاب نمایش در ایران خود درباره شیوه، نظامنامه و چارچوب اجرای نمایش خیمه شببازی و بخشهای تشکیل دهنده این هنر نمایش سنتی اینگونه آورده است که: ابزار و ادوات اجرای نمایش خیمه شببازی از خیمه تا عروسکها در نهایت در یک صندوق بزرگ جمعآوری میشوند، اما ابزاری که برای اجرای این نمایش به کار میرفته است بدین قرار است:
۱) خیمه: برای اجرای نمایش، اول خیمهای در محل برپا میکردند و نمایش در داخل آن برگزار میشد. این خیمه تقریبا حالت رازگونهای به نمایش میداد تا برهیجان تماشاگران بیفزاید. خیمه چادر چهارگوشی است با ارتفاع ۱۷۰ سانتی متر و عرض ۱۹۰ سانتی متر که به وسیله طناب و میخهای آهنی که در انتهای طناب است، به زمین ثابت میشود.
بخش جلویی خیمه که در مقابل نظر بینندگان قرار میگرفته در حدود ۵۵ سانتی متر از کف زمین بالاتر است و با پارچهای سیاه رنگ پوشیده و ملیلههای ابریشمی کوچک به آن دوخته شده است.
۲) نطع: نطع عبارت از سفرهای چرمین یا سفرهای از جنس پارچهای نرم بود که عروسکها را به روی آن حرکت میدادند.
۳) صندوق: همان که خیام از آن به «صندوق عدم» یاد میکند و آن عبارت از جعبهای بود که عروسکها را در داخل آن میگذاشتند، زیرا نمایشگران عروسکی پایگاه و جایگاه ویژهای نداشتند و، چون دوره گردان ناگزیر بودند وسایل بازی را در صندوقی گذاشته و با خود حمل کنند.
۴) عروسکها یا لعبت ها: بلندی قامت عروسکها یک وجب یا اندکی بیشتر است. لباس زنها روسری و گاهی چاقچور به رنگهای مختلف و لباس مردها گاه کلاه نمدی، پیراهن آبی یا قرمز، شلوار گشاد سیاه یا آبی و نیز لباسهای پهلوانی است. عروسکها از جنبه ظاهری شکل واقعی دارند و شخصیتهای آنها هم گر چه کمی سطحی، ولی واقعی است. معمولا از چوب و کهنه و در موارد معدودی با سَرِ گچی ساخته میشدند و مفاصل حرکتی آنها هم وسعت کافی نداشته است. از نظر فنی هم – یعنی نوع حرکت دادن عروسکها – باید افزود که هم عروسک نخی در کار بوده و هم عروسک دستی.
بیشتر عروسکهای خیمه شب بازی دارای شخصیت بودند، مثل «مبارک» که سالهای سال نقش اصلی خیمه شب بازی را داشت. «مبارک» دارای شخصیتی شوخ طبع و جسور بوده که مسائل سیاسی و اجتماعی را با گفتاری طنز آمیز و جملههایی نیشدار بیان میکرد و شخصیت دوست داشتنی او باعث رونق خیمه شب بازی میشد.