هولناک ترین اسید پاشی به مادر و دختر + عکس
کد خبر: ۲۱۴۰۰۴
تعداد نظرات: ۲۱ نظر
تاریخ انتشار: 2021 June 10    -    ۲۰ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۴:۰۰
زمستان سال ۹۰،در نیمه های یکی از شب های سرد،ناگهان صدای فریاد و کمک خواهی زیور و دخترش از خانه شان واقع در روستای سرابله کرمانشاه بلند شد.همسایه ها پشت در خانه آنها تجمع کرده بودند که بالاخره برادرشوهر زیور که ساکن طبقه بالای خانه زیور بود،در را باز کرد.
قربانی اسیدپاشی که سال ها بعد از حادثه هنوز موفق به دریافت دیه‌اش نشده است
سپس زیور و دخترش به نام یسرا را به همراه برادر دیگرش که آن شب در خانه آنها بود به بیمارستان منتقل کرد.سر و صورت مادر و دختر انگار در کوره آتش می سوخت و از شدت درد و سوزش به زمین و زمان بند نبودند و بیقراری می کردند.آنها روحشان هم خبر نداشت که چه بلایی بر سرشان آمده است.اما در میان درد و بی تابی از پرستاران و پزشکان واژه اسیدسوختگی را می شنیدند.
برادرشوهرم از من خواستگاری کرده بود
زیور پروین زنی ۴۵ ساله است.حدود ده سالی می شود که زندگی او در تاریکی می گذرد.زیور بعد از حادثه اسید پاشی چشمان خود را از دست داد و نابینا شد.
 
از آن زن هایی است که از شیندن حرف هایش سیر نمی شوم.آرام و با متانت حرف می زند و چند ساعتی با هم گپ می زنیم.
یکدفعه وسط درددل هایش می گوید:«وقتی صورت خودم را دیدم باورم نمی شد سوختگی چه بلایی سرم آورده باشد.»
می گویم:«مگر توانستی خودت را ببینی؟»
جواب می دهد:«سه سال بعد از حادثه ، پیوند قرنیه انجام دادم و مدتی بینایی ضعیفی داشتم.اما پیوند ، موفق نبود و بار دیگر بینایی ام را از دست دادم.»
بعد سر می خورد در خاطراتش.در خاطراتی که شاید لحظه های شاد و روشن هم در آن وجود داشته است اما به حدی کمرنگ بوده که باید به ذهنش خیلی فشار بیاورد تا آن را تداعی کند.
 
هولناک ترین اسید پاشی به مادر و دختر + عکس
 
ماجرا را از خواستگاری تلخ برادرشوهرش شروع به تعریف می کند: «شوهرم مرد خوبی بود.جوان بود که سکته کرد و از دنیا رفت.مدتی که از مرگ او گذشت برادرشوهرم گفت با من کاری دارد و باید من را ببیند.من هم با او قرار گذاشتم اما فکرش را هم نمی کردم که قصد دارد چه بگوید.اول کمی مقدمه چینی کرد و مثال هایی از افراد دیگر زد.یکدفعه بحث را سمت خودش کشاند و گفت تو جوانی و اگر با من ازدواج کنی سرپناهی داری.به او گفتم اصلا دلم نمی خواهد به این حرف ادامه دهد.گفتم همسر تو با من دوست است و سختی زیای در زندگی کشیده است.جاری من سال ها در روستا زندگی کرده بود و به سختی پا به پای برادرشوهرم کار کرده بود.گفتم نمی خواهم زندگی اش خراب شود و به او خیانت کنم.از طرفی نمی توانستم به عموی بچه هایم به چشم شوهر نگاه کنم.وقتی این حرف ها را زدم به روی خودش نیاورد که چقدر ناراحت شده است.فقط گفت لااقل به محل زندگی ما یعنی روستای سرابله بیا تا حواسمان به بچه هایت باشد.من هم قبول کردم و ساکن طبقه پایین خانه برادرشوهر دیگرم شدم که بزرگتر بود.»
 
شب حادثه اسیدپاشی زیور و دخترش
زیور در ادامه می گوید:«شب حادثه من و دخترم در حال جمع کردن اثاث و وسایل خانه مان بودیم.چند سالی بود در خانه برادرشوهرم زندگی می کردیم.دخترم تازه نامزد کرده بود و من دیگر می خواستم برای زندگی به کرمانشاه بروم تا در کنار او باشم.برای همین اثاث کشی داشتیم.برادرشوهرم که خواستگار من بود به ما سر زد و به من گفت می خواهم بچه ها را به خانه مادرم ببرم که موقع کار مزاحم تو نباشند.من مخالف بودم اما او دو پسرم را با خود برد.من و دخترم تا دیر وقت در خانه کار کردیم و آخر شب رختخوابمان را میان کارتن ها انداختیم.برادرشوهرم که همسایه ما بود چند بار از پشت گنجره عبور کرد.همان موقع دخترم به من گفت مامان چرا عمو اینقدر مشکوک شده؟چند بار سایه اش را دیدم که از پشت پنجره عبور کرد.من فکر کردم لابد کاری دارد و زیاد جدی نگرفتم.»
 
برادرشوهر زیور که همسایه او بود بعدا در اعترافات خود گفته بود که آن شب وقتی مطمئن شده بود که زیور و دخترش خوابیدند،در را برای برادر دیگرش که قبلا خواستگار زیور بود باز کرده بود.
زیور در ادامه گفت:«تازه خوابمان برده بود که یکدفعه با احساس سوزش شدید از خواب پریدم.جیغ می زدیم و در خانه می دویدیم و به کارتن ها می خوردم.برادرشوهرم که خواستگار من بود روی من اسید ریخته بود و برادرش که همسایه ما بود روی دخترم اسید ریخته بود.بعد هم وانمود کردند که به خاطر سر و صدای ما به خانه مان آمدند و با ماشین ما را به درمانگاه بردند. 
 
دختر زیور بر اثر اسیدسوختگی جان باخت
چند روز بعد از اسیدپاشی برادرشوهران زیور به اسیدپاشی اعتراف کردند:«حال من و دخترم خیلی بد بود و برای درمان به تهران منتقل شدیم.چشم هر دوی ما آسیب دیده بود.دخترم هجده روز هم تختی من بود و بعد حالش وخیم شد او را به بخش مراقبت های ویژه منتقل کردند.»
 
هنوز هم وقتی از دخترش حرف می زند،داغ دلش مثل همان ده سال قبل تازه می شود.سوزناک ترین نقطه این ماجرای سراسر سیاهی برای او لحظه ای است که دخترش را به خاطر اسیدسوختگی از دست داد:«بعدها فهمیدم دخترم به بخش مراقبت های ویژه نرسیده بود و جانش را از دست داد.اما تا هشت ماه بعد از مرگش به من نگفته بودند که روحیه ام را از دست ندهم.هر بار بهانه او را می گرفتم به من می گفتند نمی تواند حرف بزند و تلفن بردن در بخش مراقبت های ویژه قدغن است.بالاخره مرخص شدم و بزرگان فامیل به من گفتند که دخترم جان باخته است.دیگر حال خودم را نمی فهمیدم.جیغ می کشیدم و می دویدم.تمام بانداژ بدنم خیس خون شد.»
 
زیور در مورد انگیزه برادرشوهرش از این اسیدپاشی می گوید:«بعدها برادر شوهر بزرگترم که همسایه ما بود گفته بود برادرش او را با پول وسوسه کرده بود که به ما اسیدپاشی کند.او هم چون اعتیاد داشت به راحتی با پول وسوسه شده و قبول کرده بود.می گفت برادرش به او گفته بود که فقط می خواهد کمی زیبایی من خراب شود تا با کسی ازدواج نکنم.دخترم هم این اواخر متوجه شده بود که عمویش از من خواستگاری کرده بود.می دید که در کار بچه ها دخالت می کردند و جلویشان می ایستاد.می گفت بگذارید مادرم زندگی اش را کند.برای همین از او هم کینه به دل گرفته و او را هم با اسید سوزاندند.»
 
 
زیور قاتل دخترش را بخشید
دادگاه برادرشوهر زیور را که خواستگار او بود به تحمل ده سال حبس محکوم کرد.برادرشوهر دیگر هم به اتهام اسیدپاشی به دختر زیور که منجر به قتل او شده بود به قصاص محکوم شد:«من هیچ وقت با اعدام موافق نبودم.برای همین از قصاص برادرشوهرم هم گذشت کردم.دادگاه دیه من را هم بر عهده برادرشوهر بزرگترم گذاشت.با اینکه من عقیده داشتم همان برادرشوهرم که خواستگارم بود روی من اسید ریخته بود.»
 
صد بار عمل جراحی و امید به دیدن روشنایی
ده سال از اسیدپاشی به زیور پروین می گذرد و او نتوانسته یک ریال از دیه اش را بگیرد.این در حالی است که بیش از صد عمل جراحی انجام داده است:«بینایی هر دو چشمم را از دست دادم و این برای کسی که یک عمر به ندیدن عادت نداشته خیلی سخت است.بیش از صد عمل جراحی انجام دادم و قبل از انجام این عمل ها اوضاع جسمی خیلی وحشتناکی داشتم.لبم به گردنم چسبیده بود و از بی نی ام فقط یک تیغه  باقی مانده بود.دست راستم نزدیک بود فلج شود و حالا هم کوتاهتر از دست دیگرم شده است.»
در میان مشکلات زیاد جسمی زیور پروین ،نابینایی او معضلی دردناک تر از بقیه مشکلات است.اگر زیور پروین بتواند هزینه جراحی را فراهم کند،شانس به دست آوردن بینایی او بالاست.
به لحظه ای فکر می کنم که بعد از تجربه تاریکی؛او یک بار توانست یک بار دیگر دنیا را ببیند اما باز هم زندگی برایش تیره و تار شد.امید در دل او کاشته شد اما باز هم کورسوی امید رو به تاریکی رفت.
 
منبع: رکنا
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۲
مریخ
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۴۲ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۰
1
2
سرابله در تقسیمات کشوری جز ء استان ایلام محسوب میشود
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۰:۱۰ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۰
2
54
خاک بر سرت زیور
باید هم قاتل را اعدام می کردی و هم اون یکی داداش را با اسید قصاص می کردی
همین کارها و یا رضایت دادن ها را می کنید که اسید پاش ها پررو میشوند و عبرت نمی شود برای دیگران
پاسخ ها
امیر
| |
۱۰:۳۳ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۱
اشتباه دستم خورد منفی زدم درسته کار زیور اشتباه بود البته قانون ما هم مشکل داره برای اینجور ادمها باید حکم اعدام صادر و نیازی به رضایت اولیا دم نباشد دیه را هم دولت بدهد
- مهدی
| |
۱۶:۵۲ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۶
یک ذره برای زیور هم احترام قایل شوید . اگر برای شما این اتفاق افتاد . قصاص کنید
امير
| |
۲۳:۲۷ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۷
اگه رضايت نميداد خانواده شوهرش يك بلاى درست وحسابى هم سر پسرش مياوردن اينجا ايرانه اروپا كه نيست نه قانون نه هيچ كسى ازش حمايت نمى كنه شما هم جاى اون بودى رضايت ميدادى
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۱:۴۸ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۰
0
33
این جنایتکاران خونخوار وحشی تر از حیوانات را باید قصاص کرد
ولکم فی القصاص حیات یا اولی الالباب لعلکم تتقون
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۳۳ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۰
1
32
جهان سوم یعنی احساس مالکیت به ناموس
عدم فهم ازادی و حقوق متقابل
بخشش این جور افراد یعنی باز گذاشتن فرصت اسیب یک زن دیگر
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۳۰ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۰
0
20
خدا ازشون نگذره. بی فرهنگی در چه حد. دختر طفل معصوم. از خشم پر شدم. انشالله به حق فاطمه زهرا بیناییش رو بدست میاره. اگر میشه شماره حساب برای کمک به بینایی ایشون بدید
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۱۲ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۱
0
23
خدا لعنتشان کند
ناشناس
|
Netherlands
|
۰۰:۲۲ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۱
0
28
این دو کثافت وحشی باید اعدام می شدند. چرا ؟ چرا بخشیدی؟ اینها وجودشان باعث نکبت وتعفن هست.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۱:۰۰ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۱
0
24
چه مادری هستی که قاتل بچت رو بخشیدی؟
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۱:۱۲ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۱
0
23
بسمه تعالی
خریت ، حد ندارد که این دو برادر شوهر یابو انجام دادن....
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۱:۲۷ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۱
0
18
برای شما که امکان داره این مورد رو به اطلاع آقای رئیسی برسانید ، لطفا این کار بکنید
امیر
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۳۹ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۱
0
15
امکان دارد این کثافتها یا خانواده شان زیور را ترسانده باشند که به اون دوتا بچه اش صدمه بزنند که از قصاص گذشت کرده قانون نباید قبول کند کار عمد بوده و قانون خودش باید قصاص کند و نیازی به رضایت نداشته باشد
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۳۰ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۱
0
10
واقعا متاسسسسسسسسسف شدم! یعنی این کار یک انسانه؟!!!!!!!!!!!!
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۴۴ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۱
0
13
با بخشیدن چنین انسان نماهای
نه خانواده و نه جامعه امنیت دارد
حتی اگر از ترس جان خودت و بقیه بچه هات هم بخشیدیشون
حالا امنیت خودت و باقی بچه هات صد برابر کمتره
محسن
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۱:۴۰ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۲
0
11
فقط ده سال زندان برای این جنایت ؟؟؟!!!
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۰۱ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۲
1
13
بیشتر از درد اسید پاشی سرگردان شدن در راهرو دادسراهاست

خدا سرو کار هیچ مسلمونی رو به قوه قضاییه ندازه
پاسخ ها
سیاوش
| |
۱۵:۳۶ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۲
دادگاههای بی سر وته
ناشناس
|
-
|
۰۸:۵۸ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۲
0
15
ببینید چه بر سر یک انسان آورده اند شرمشان باد
ناشناس
|
Turkmenistan
|
۱۴:۱۰ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۷
0
1
جه برسر اين انساتها دراورده قانون خيلي ضعيف بايد اعدام بشند
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار