اختصاصی تابناک با تو؛ در این گزارش با عجیبترین سرقتهای جهان آشنا شوید. سرقتهایی که شنیدن از آنها شگفت زدهتان میکند.
سرقت بطری ودکا که با طلا پوشانده شده و دارای یک درب الماس بود و سارقی که فقط ودکا را نوشید و بطری را ندانسته دور انداخت.
در سال ۲۰۱۸، کسی یک بطری ودکا را از یک میکده در کپنهاگ دانمارک به سرقت برد و پس از مدت کوتاهی، بطری کاملاً سالم، اما خالی در محل ساخت و ساز پیدا شد. طنز ماجرا این است که سارق از این واقعیت که این بطری تقریباً از ۳ کیلوگرم نقره و طلا ساخته شده و متشکل از یک مجسمه کوچک به نمایندگی از آرم سازنده و تکههای الماس است، خبر نداشت. او نمیدانست بطری به سرقت رفته، گرانترین بطری ودکای جهان است که توسط شرکت روسی (Russo-Balt) به قیمت ۱.۳ میلیون دلار ساخته شده است.
به نظر میرسد، یک تاجر روس این بطری را به یک میکده سابق دانمارک اجاره داده بود و صاحب بار گفت که بطری را با ودکا پر کرده و به نمایش میگذارد. در آن بار خاص، حدود ۱۲۰۰ بطری ودکا وجود داشت، و علی الظاهر دزد هم با ارزش ترین بطری را به سرقت برد.
دزدیدن یک پنگوئن در هنگام مستی
در سال ۲۰۱۲ دو گردشگر ولزی به نامهای رایس اوون جونز و کری میلز، به ترتیب ۲۱ و ۲۰ ساله به یک پارک جهانی دریایی در گلد کوست استرالیا برای گردش رفتند. این دو گردشگر مست با دلفینها شنا و کپسول آتش نشانی را در استخر کوسه خالی کردند، اما وحشتناکترین کاری که این دو گردشگر کردند سرقت پنگوئنی به نام دیرک بود. روز بعد دو جوان مبتلا به مستی از خواب بیدار شدند و دقیقاً کاری را که شب گذشته انجام داده بودند به خاطر نمیآورند، اما از اینکه در آپارتمان آنها یک پنگوئن وجود دارد متعجب شدند. این دو سعی کردند از پنگوئن دیرک مراقبت کنند، به او غذا دهند و در دستشویی او را تمیز کنند. سرانجام آنها دیرک را در یک کانال آب رها کردند، غافل از اینکه دیرک به راحتی قربانی کوسه خواهد شد. خوشبختانه یکی از ساکنان محلی ماجرا را دید و با پلیس تماس گرفت.
این دو جوان پس از اعتراف به اتهامات علیه خود از جمله سرقت و نگهداری غیرقانونی از حیوان محافظت شده دستگیر و جریمه نقدی شدند. قاضی به آنها گفت که آنها در طول ماجراهای خود بسیار خوش شانس بودند، زیرا ممکن بود در حوض خرس قطبی یا حوض کوسه بیفتند و بمیرند. از طرف دیگر، وکیل این دو جوان گفت که آنها عمیقا از کار خود پشیمان هستند و از رسیدن خبر پرونده خود به مردم خجالت میکشند.
قرار عاشقانه با قربانی سرقت
در سال ۲۰۰۹، سه مرد در اوهایو به یک زن و شوهر متاهل دستبرد زدند و پس از دو ساعت یکی از سارقان که یک جوان ۲۰ ساله به نام استفون بنت بود، به صحنه جرم بازگشت و از زنی که از او دزدی کرده بود خواست تا با او برای یک ملاقات عاشقانه، بیرون برود. زن بلافاصله مرد را شناخت و از یکی از بستگانش خواست که با شماره پلیس تماس بگیرند. این زن تا رسیدن پلیس سعی در مشغول کردن سارق داشت، بنابراین شروع به صحبت و گوش دادن به او کرد و وقتی پلیس رسید بلافاصله وی را دستگیر کردند. این مرد به جرم سرقت متهم و به زندان منتقل شد تا جریمه نقدی ۱۰۰ هزار دلاری بپردازد. ما کاملاً نمیدانیم که این رفتار سارق ناشی از حماقت یا عشق شدید به آن خانم بوده است، اما به هر حال به سزای عملش رسید.
شکایت سارق از مسئولان به خاطر نبود پول در بانک مورد سرقت
در سال ۲۰۰۸، مردی ۴۸ ساله به نام جوزف گوتز قصد سرقت از بانکی در پنسیلوانیا را داشت، اما وقتی متوجه شد بانک پولی ندارد، بلافاصله ناامید شد. وقتی سارق وارد بانک شد مسئولان به او گفتند که منتظر پر شدن دستگاههای خودپرداز هستند و مسئولان به او نشان دادند که پول نقدی در محفظهها نیست. این مرد دیوانه شد و بلافاصله صحنه جرم را ترک کرد، اما قبل از عزیمت صاحبان بانک را تهدید کرد که به دلیل کمبود پول در محفظه نگهداری پول، از آنها شکایت رسمی خواهد کرد. یک مشتری حادثه را در حالی که بیرون بانک منتظر بود، دید و بلافاصله با پلیس تماس گرفت. این سارق پس از فرار دستگیر و محکوم به پرداخت جریمه شد.
خط خطی کردن صورت با ماژیک به جای نقاب زدن در هنگام دزدی
در سال ۲۰۰۹، دو جوان جوی میلر و متیو مک کانلی وارد خانهای در کارول، آیووا شدند. بر خلاف سارقان سنتی این دو جوان برای پنهان کردن هویت خود، صورتشان را با ماسک یا پارچه نپوشاندند، بلکه روش بی سابقهای را که استفاده از ماژیک بود به کار بردند. این دو جوان ژاکت خود را پوشیدند و چهرههای خود را خط خطی کردند و خطوط و نقاشیهایی به جا گذاشتند که به اعتقاد آنها هویتشان را پنهان میکرد. یک شاهد عینی این دو جوان را دید که قصد ورود به خانه را داشتند، بنابراین او پلیس را خبر کرد و بلافاصله دستگیر شدند. حرکت آنها بسیار احمقانه و خنده دار بود، که باعث شد پلیس آنها را به راحتی پیدا کند و سرانجام به اتهام سرقت محاکمه شدند.
سارقی که خود قربانی یک جنایتکار شد
در سال ۲۰۱۱ یک فرد مسلح به نام ویکتور یاسینسکی قصد سرقت از یک سالن زیبایی در روسیه را داشت، اما او نمیدانست صاحب سالن به نام اولگا زایاتس، در ورزشهای رزمی کمربند سیاه دارد. صاحب سالن از مهارتهای خود استفاده کرد و چنان سهمگین به دزد ضربه زد که تقریباً از هوش رفت. هنگامی که این مرد تقریباً بیدار شد، صاحب سالن او را برهنه کرد و به رادیاتور در اتاق پشتی بست. زن ۲۸ ساله زندانی را مجبور به مصرف قرصهای ویاگرا میکرد و از او برای داشتن رابطه جنسی اجباری استفاده میکرد و این درس دشوار که میخواست به او بیاموزد ۳ روز طول کشید.
هنگامی که زایاتس زندانی خود را که یک سارق بود آزاد کرد، مرد به دلیل وخامت حال راهی بیمارستان شد. وی پس از مداوا برای گزارش زایاتس به کلانتری رفت و همه آنچه را که اتفاق افتاده بود به آنها گفت. سپس پلیس زایاتس و جاسینسکی را با هم دستگیر کرد. وقتی پلیس از خانم بازجویی کرد، وی پاسخ داد: بله ما چندین بار رابطه جنسی داشتیم، اما من برای او شلوار جین جدید خریدم و به او غذا دادم. وقتی او رفت هزار روبل به او دادم.