اختصاصی «تابناک با تو»؛ بنا به میراث فلکلور ویتنامی، مردههایی که به درستی دفن نشدهاند، سرنوشت بدی خواهند داشت، زیرا روحهای عذاب دیده بدون نجات در زمین سرگردان میشوند تا اینکه بدن آنها به روشی متناسب با آیینهای تدفین به خاک سپرده بشود. این ارواح میتوانند در سالگرد مرگ با زندگان ارتباط برقرار کنند. بنابراین، نیروهای آمریکایی که با ویتنامی ها میجنگیدند، از این ایده استفاده کرده و نقشه جنگ روانی را برای استفاده از این باورهای سطحی علیه ویتکنگ یا جبهه ملی رهایی ویتنام جنوبی طراحی کردند.
این عملیات به عنوان روح سرگردان یا روح گمشده شناخته میشد و از طریق آن آمریکایی ها سعی داشتند دشمن را بترسانند، روحیه او را پایین بیاورند و در صفوف او شکاف ایجاد کنند. برای رسیدن به هدف، آمریکاییها از بلندگوهای با دسیبل بالا روی هلیکوپترها استفاده میکردند و فریاد اشباح را در مناطقی که فکر میکردند شورشیها حضور دارند ، پخش میکردند.
آمریکاییها از نوارهایی برای انتقال پیام به ویتنامیها با صداهای واقعا وحشتناک استفاده میکردند تا ویتنامیها فکر کنند آنها صدای سربازان ویتنام شمالی هستند. این نامهها حاوی هشدارهایی به سربازان بود که در آن آنها می گفتند:
دوستان من، من برگشتم تا به شما اطلاع دهم که من مرده ام... من مرده ام! این بیشتر شبیه جهنم است، من در جهنم هستم! کار من را تکرار نکنید، به خانه برگردید قبل از اینکه خیلی دیر شود.
ضبطهای دیگری نیز وجود داشت که در آن صدای یک شبح میپرسد: «آنجا کیست؟ چه کسی با من صحبت می کند؟ دخترمن؟ همسر من؟ سپس شبح دیگری به او پاسخ میدهد: پدر تو با تو به خانه آمده است، دخترم. صدای کودکی نیز به گوش میرسد که فریاد میزند: بابا بابا، با من بیا خونه بابا!
این ضبطهای ترسناک تأثیر مهمی در به وحشت انداختن برخی از جنگجویان ویتکنگ داشت. بیشتر آنها حتی سعی کردند به طرفی که صدا از آن دریافت میشود شلیک کنند، اما با اندازه گیری کل سربازان تأثیر آنها محدود باقی میماند. به عنوان مثال، در فوریه ۱۹۷۰ یکی از گشتهای آمریکایی، منطقهای را که قبلاً آن صداهای ترسناک در آن پخش شده بود ، مورد بازرسی قرار دادند و متوجه حضور سه مبارز ویت کنگ وحشتزده شدند. مشکل دیگر این واقعیت بود که این صداهای ترسناک علاوه بر غیرنظامیان، سربازان ویتنام جنوبی وفادار به ایالات متحده آمریکا را نیز ترسانده بود.
برای گسترش دامنه عملیات، آمریکاییها تلاش کردند صداهای بیشتری اضافه کنند، به عنوان مثال شایعاتی در میان سربازان ویتنام جنوبی بر حمله ببرهای کشنده در جنگل به نیروهای ویتکنگ در جنگل پخش شد. بنابراین آمریکاییها صدای ببرها را در پارکی در بانکوک ضبط کردند سپس صدای ضبط شده را در نزدیکی یک سنگر ویتکنگ در کوهستان پخش کردند و گفته میشود که این ضبط حدود ۱۵۰ مبارز را به وحشت انداخت و آنها را مجبور به فرار از مواضع خود کرد.
آدم احمق حقشه همیشه کلاه بره سرش و تنها راهش اینه که حماقتش رو بزاره کنار