خشمگین‌ها چگونه می‌بازند؟
کد خبر: ۱۸۶۶۲۸
تاریخ انتشار: 2020 August 03    -    ۱۳ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۰:۳۲
بدترین جنبه‌های خشم با خودِ مفهوم اخلاق عجین شده‌اند
قربانی‌ها، اگر شکست نخورند و تسلیم نشوند، حتماً انتقام خود را می‌گیرند. این عطش تا زمان تلافی‌کردن فروکش نمی‌کند. حتی ممکن است به مجازات ستمگر راضی نشوند و همۀ افرادِ مشترک در گروه یا جنسیت آن فرد را هم شریک در گناه بدانند. مردی به شما ستم کرده؟ پس «مردها» ستمگرند. سیاهان سرکوب شده‌اند؟

خشمگین‌ها چگونه می‌بازند؟

خشمگین‌ها چگونه می‌بازند؟«تابناک باتو» ـ دیگران ناشیانه رانندگی می‌کنند، بچه‌تان شبانه‌روز خانه را به هم می‌ریزد، رئیس شرکت بد حرف می‌زند. کاسۀ صبر هر کسی در این موقعیت‌ها لبریز می‌شود. انگار هیچ کاری جز فحش دادن یا فریاد کشیدن نمی‌تواند آدم را از شرّ آن وضعیت خلاص کند. این روزها، می‌شود خشم را از نگاه خیلی‌ها خواند. جهان، از نزاع‌های سیاسی گرفته تا دعواهای خانوادگی پر شده است از پرخاش‌های کوچک و بزرگ. اما خشم هم می‌تواند جنگی جهانی به راه بیندازد و هم می‌تواند جلوی ناعدالتی‌ها را بگیرد.

چگونه می‌توانیم خشم درست را از نادرست تشخیص بدهیم؟


معمای اخلاقی خشم: بد ولی به‌جا
آیا وقتی به کسی می‌گوییم خشمگین نباش، او را دعوت به اخلاق کرده‌ایم؟

وقتی کسی در حق ما کار بدی می‌کند، مثلاً حرفی ناروا می‌زند یا کاری می‌کند که از آن می‌رنجیم، خشم در تار و پود تنمان شعله می‌کشد. ای بسا شب و روز به فکر انتقام باشیم و کینه‌اش تا سال‌های سال در سینه‌مان بماند، حتی اگر معذرت‌خواهی کند. اما علمای اخلاق، مدام هشدارمان می‌دهند که باید خشممان را فرو بخوریم و انتقام و کینه‌توزی را کنار بگذاریم. چرا؟ چطور خشمگین نشویم و حس خودمان را از درست و نادرست از دست ندهیم؟

خشمگین‌ها چگونه می‌بازند؟

خشم جنون زودگذر است: رواقیان می‌دانستند که چطور مهارش کنند
حکایت خشمِ معتدلْ حکایت خوک‌های پرنده است: چنین چیزی در عالم وجود ندارد

در ترافیکی مرگبار، رانندۀ جلویی مثل آدم‌های کودن حرکت می‌کند، پشتِ‌سری دائم بوق می‌زند و، در همین اوضاع و احوال، یک موتوری از کنارتان رد می‌شود و آینۀ بغلتان را می‌شکند. کمترین چیزی که حق شرایط را ادا می‌کند یک ناسزای آبدار است، و شاید چنانچه خشمتان کمی بیشتر باشد، اندکی زدوخورد هم چاشنی ماجرا شود. اگر چنین اوضاعی برای سنکا، فیلسوفِ قرن نخست میلادی، پیش می‌آمد، به این فکر می‌افتاد که باید در برابر خشم مثل مجسمه بی‌اعتنا بود: گویا هیچ اتفاقی نیفتاده.

خشمگین‌ها چگونه می‌بازند؟

به دوران خشم خوش‌آمدید
تفکرات کهنۀ عقل‌گرایی لیبرال نمی‌تواند دنیای پرآشوبی را که در سال ۲۰۱۶ شاهدش بودیم تبیین کند

جرمی بنتام جایی گفته: «انساِن بهنجار، مغازه‌دار مدرن است، به‌ ویژه مغازه‌دار انگلیسی.» در آستانۀ قرن بیستم، پاره‌ای از موشکاف‌ترین ذهن‌های دورانْ مخالف این سخن بودند. مارکس، داستایوسکی، نیچه، فروید و دیگران تصویری از انسان به دست می‌دادند که علاوه‌بر سویه‌های عقلانی، رانه‌ها و غریزه‌های غیرعقلانی دارد. اما پس از فروپاشی شوروی، گویی همگان این بخش از تاریخِ تفکر دربارۀ انسان را کنار گذاشتند. ولی دیگر چنین امکانی وجود ندارد: بی‌عقلی به صحنۀ تاریخ بازگشته است.

خشمگین‌ها چگونه می‌بازند؟

جز انتقام، چه کاری از دست قربانی برمی‌آید؟
خشم قربانی می‌تواند به افراط کشیده شود و طینت فرد را تغییر دهد

قربانی‌ها، اگر شکست نخورند و تسلیم نشوند، حتماً انتقام خود را می‌گیرند. این عطش تا زمان تلافی‌کردن فروکش نمی‌کند. حتی ممکن است به مجازات ستمگر راضی نشوند و همۀ افرادِ مشترک در گروه یا جنسیت آن فرد را هم شریک در گناه بدانند. مردی به شما ستم کرده؟ پس «مردها» ستمگرند. سیاهان سرکوب شده‌اند؟ «سفیدها» باید تقاص پس بدهند. اما مارتا نوسبام می‌گوید شاید راه بهتری از انتقام پیش پای قربانی‌ها باشد، راهی که از خودِ قربانی ستمگر دیگری نسازد.

هیچ احساسی به‌اندازۀ خشم نیازمند بازاندیشی نیست

ماندلا واقع‌بین بود. او مانند گاندی تصور نمی‌کرد که می‌توان با خنده هیتلر را به آدم دیگری بدل کرد و می‌دانست که در شرایط استراتژیک اگر سیاستِ عدم‌خشونت شکست بخورد، می‌توان از خشونت استفاده کرد. «نه» به خشم لزوماً به‌معنیِ «نه» به خشونت نیست، گرچه گاندی تصور می‌کرد این دو به یک معنایند. البته گاندی می‌دانست معنای ملتِ واحد چیست و باید چه روحی را در کالبد یک ملتِ نوخاسته دمید.

خشم؛ فایده‌اش چیست؟

وقتی فیلسوفی کتابی می‌نویسد که عنوان شش‌کلمه‌ایِ آن از پنج لغت انتزاعی تشکیل شده است، طبیعی است که آدمْ کتابی قطور و دشوار با تحلیل‌های خشک منطقی را به ذهن بیاورد. با این ‌حال وقتی نویسندهْ مارتا نوسبام باشد می‌توانید آسوده‌خاطر باشید. آخرین اثر او به کاوش در اهمیت خشم و بخشش در عوالم سیاسی و شخصی و همچنین قلمروِ میان این دو عالم می‌پردازد، قلمرویی که ما در آن با یکدیگر به‌مثابۀ همکار، آشنا و همشهری ارتباط برقرار می‌کنیم.

منبع: http://tarjomaan.com

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار