«تابناک با تو»؛ همیشه و در همه حال سادگی ها و نوستالژی دهه پنجاه و شصتی ها زبان زد خاص و عام بوده است چرا که متولدین این دهه در عین اینکه مشکلات زیادی را در زمان تولد و کودکی خود متحمل می شدند اما پس از گذشت سال ها با ذوق و شوق فراوانی از آن دوران مشقت بار یاد می کنند. در ادامه این بخش تعدادی از وسایلی که فقط بچه های هه پنجاه و شصتیها آنها را به یاد دارند و برای شما به تصویر کشیده ایم.
نوارهای بازی کمودور
ماهینشان – سوسمارنشان و البته من در پیدا کردن مدادهایی هستم که در اوج جنگ، دیگر بدنه بیرونی مداد اصلا رنگ نمیشد ، احتمالا برای صرفهجویی
تا دلتان بخواهد در منازل ایرانی از همین مدل رادیوضبط بود. عاشق ضبط کردن برنامههای رادیو با همین رادیوضبط بودم. قصه شب، صبح جمعه با شما، نمایشهای رادیویی علمی تخیلی، موسیقی از ایستگاههای رادیویی فرنگی.
خود جناب کمودور ۶۴
واکمن خبرنگاری سونی: با تاکید بر جزء خبرنگاری!
دیسکت مکسل، یکی از محبوبترین دیسکتها در ایران
دیسک منها: دوره محبوبیت کوتاهی داشتند. تا جایی که یادم میآید در ایران بین سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۴ محبوب شدند و نه بیشتر. بعد از آنها حافظههای پرتابل بازار سیدیها به عنوان یک ابزار پرتابل ذخیره فایلهای ویدئویی و موسیقی را نابود کردند.
نوارهای کاست خامی باکیفیتی که میخریدیم برای آلبومهایی که دوست داشتیم بعد از بارهاپ خش کیفیتشان افت نکند.
مشابه همین منظره با کمی تفاوت در اتاق نوجوانهای ایرانی دیروز
موس غلتکی جنیوس
موس آمیگا ۶۰۰
تیپ (کاست خوان) کمودور ۶۴
چه فخری با این ساعت لاکچری سیتیزن اصل ژاپن دماسنج دار صاحبش میفروخته!
دو مدل ساعت مچی کاسیو پرطرفدار
بیشتر مواقع بچهها به عنوان میان وعده آن پاک کن و حتی فلز بالای این سری مدادها را میجویدند!
منبع: یک پزشک
یه پیکان بود
هم مودب تر بودیم
هم کم توقع تر بودیم
هم به بزرگ تر بیشتر احترام می گذاشتیم
اولین باری که تو دبستان مداد قرمز برام خریدن خیلی خوشحال شدم. زیاد نمی تراشیدمش که زود تموم نشه.
یادش بخیر دوتومن 5 زار روزی بهمون میدادن یعنی 25 ریال که کرایه رفت و برگشت تاکسی بود هم صبح میرفتیم هم بعد ظهر میگفتن برگشتش پیاده بیاین ما 4 بار پیاده میرفتیم که این 25 ریال و باهاش خوراکی مثل تمبر هندی و تخمه ریز و عکسهای کارتنی ببینیم.
چقدر مردم یه دست بودن و چشم همچشمی و رقابت برای مال اندوزی و دلالی و... نبود.