
کاش خانه های امروزی هم همان حس و حال خانه های قدیمی ایرانی را حفظ می کرد، درب های چوبی و دوست داشتنی، هشتی هایی که سقف هایش پر بود از خوشه های انگور آویزان، حیاط هایی باصفا که دور تا دورش صنوبر و درخت انجیر و توت پر بود، و انعکاس نور خورشید و بازی رنگ در پنجره های ارسی از همیشه زیبا تر به نظر می رسید، همان خانه هایی که درب هایش کلون و کوبه داشت، کلون و کوبه هایی که صدایش اهالی خانه را از جنسیت فرد پشت در مطلع می کرد، کلون هایی که امروزه جایشان را به آیفون های تصویری داده اند.
بیایید کمی بیشتر راجع به این المان های منحصر به فرد معماری ایرانی بدانیم و فلسفه وجودی شان را بخوانیم. پس ما را همراهی کنید تا حالا که دیگر در این شهر اثری از کوبه ها نیست و آرزوی کوبیدنش را باید روی دوش بیندازیم و روانه کوچه های قدیمی شهر شویم تا بلکه اثری از آن ها بیابیم، دست کم در تصورمان به این آرزو برسیم.
شنیدن صدای کوبه درهایم آرزوست...
خانه ها قدیمی پر بودند از رمز و راز، پر بودند از فلسفه وجودی، فلسفه ای که خشت به خشت و ذره به ذره آن ها را در بر می گرفت، حتی کوچک ترین اجزای خانه هم بدون فکر و فلسفه رها نمی شدند، دقیقا مثل همین کلون ها و کوبه ها. درهای قدیمی معمولا دو لنگه یا دو لته بودند و روی هر کدام از آن ها کلونی جود داشت که با دیگری فرق می کرد.
باید استاد و فرود آمد
بر آستان دری که کوبه ندارد،
چرا که اگر به گاه آمده باشی دربان به انتظار توست و
اگر بیگاه به در کوفتنت پاسخی نمی آید کوتاه است در،
پس آن به که فروتن باشی...
احمد شاملو
معمولا کوبه هایی که در لنگه سمت راست نصب می شدند، به شکل سر شیر، مشت گره کرده یا اشکالی از این قبیل بودند و به نسبت کوبه های سمت چپ سنگین تر، به همین دلیل صدایی بم تر داشتند، که اگر مردی بر خانه ای مهمان می شد این کوبه را می کوفت تا اهالی خانه بدانند که مردی بر آن ها مهمان است و به همین دلیل اقای خانه به استقبال او می رفت.کوبه های مردانه معمولا به نام درکو شناخته می شدند.
کلون های مربوط به خانم ها در درب های چوبی قدیمی
کوبه بر در بی تکان مانده است
بی صدا مانده است
بر در خاموش افسرده است...
سیاوش کسرایی
اما کوبه هایی که بر لنگه سمت چپ می نشستند، کوبه هایی ظریف به شکل انگشتان دست یا فرشته بودند که وقتی نواخته می شدند صدایی زیر تر تولید می کردند و اهل خانه را از وجود بانویی در پشت در مطلع می کردند تا خانوم خانه با خوشرویی به استفبال او برود. کوبه های مخصوص بانوان را ئَلکه به معنی حلقه می نامیدند.
کوبه دارد از فلز آگهی با جان
کوبه دارد واژه مژدهزا بر لب
کوبه دارد باربار ارمغان در دست
شورها با اوست
یادها هشدارها با اوست...
سیاوش کسرایی
همان طور که گفتیم آقایان از کوبه های سمت راست و خانم ها هم از کوبه های سمت چپ استفاده می کردند، و اهالی خانه را خبر می دادند، اما گاهی هم این کوبه ها به تناوب کوبیده می شد، صدای کوبیده شدن هر دو کوبه با هم برای اهل خانه شادی به ارمغان می اورد چرا که آن ها را بشارت می داد که خانواده ای بر آن ها مهمان شده است.
در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند...
هوشنگ ابتهاج
در زیر هر کدام از کوبه های صفحاتی وجود داشت به شکل دایره، که به نوعی جزو تزئینات کوبه ها محسوب می شد، دور تا دور این دایره برجستگی ها و فرو رفتگی هایی دیده می شد که در باور مردم قدیم این برجستگی ها به صورت ۱۲ ستاره، یک خورشید(حلقه) و یک ماه (کوبه) است که اهالی خانه را از افکار شیطانی و ارواح خبیثه دور نگه می دارد، از نگاه دینی نیز اعداد ۱۲ و ۱۴ به منزله ۱۲ امام و ۱۴ معصوم بوده و نشانه ای از عشق و ارادت صاحب خانه است.
تا نجنبد او (کوبه)
تا نکوبد او
همچنان بر میهمان و میزبان در فروبسته است...
سیاوش کسرایی
درست است که امروزه دیگر رمق خانه های قدیمی را در شهر نمی بینیم و هر جا را که نگاه می کنیم، درب های آهنین رنگ و وارنگ و بعضا از رنگ و رو افتاده جای شان را به درب های چوبی و زیبای قدیمی داده اند و جای کلون هایی که زمانی باعث می شدند تا از جایت تکانی بخوری سر صبر و حوصله به استقبال مهمانت بروی حالا جایشان را با آیفن های تصویری که تنها با یک دکمه درب را باز می کنند و لذت استقبال در بدو ورود ا از ما گرفته اند، اما هنوز هم می توان بعضی از این المان های دوت داشتنی را در خانه ها جای داد.
المان هایی مثل همان کلون ها و کوبه ها. هنوز هم می توان این کلون ها و کوبه ها را تهیه کرد و روی درب ورودی آپارتمان ها نصب کرد و به سبب همی کلون ها، به شوق کوفت نشان، و به شوق دوباره به صدا در آمدنشان هم که شده همسایه را به سمت خانه خود بکشیم تا دیگر این همه از هم دور نمانیم تا دوباره زندگی هایمان رونق بگیرد.
منبع: چیدانه
کلون قفل چوبی پشت در را می گفتند که بصورت کشویی پشت دولنگه در را می گرفت تا در باز نشود
اسم این دوتا که بیرون در بودند وبرای ضربه زدن استفاده می شد کوبه است و خبر کردن بجای زنگ استفاده می شد
معمولا دربهای دو لنگه اینگونهاند که برای بستن درب، نخست لنگه چپ به چهارچوب چفت میشود، آنگاه لنگه راست در لنگه چپ قفل میگردد. پس اگر کوبه خلقوی صرفا دستگیره بوده عقلانی است بر لنگه راست نصب شود نه چپ. درثانی از هر دو نوع کوبه میتوان به عنوان دستگیره استفاده کرد، چه جهت داشت که یکی را کلفتتر و یکی را نازکتر بسازند؟
حقیقت این است که در همین صد سال پیش، عفت و حیا جور دیگری رعایت میشد که برخی امروز تاب تحمل آن را ندارند.
از اینکه اصالت و پیروی از حکمت را در هنر اصیل ایرانی که دارد به فراموشی سپرده میشود را با عکسهایی زیبا ترکیب کردید و صفای محله های پر از آدمهای اهل دل را برای مان تازه کردید از شما سپاسگزارم
لطفا از این دست مطالب بیشتر منتشر کنید
از نظرات خوب بعضی از دوستان هم سپاسگزارم