بر خلاف قانون طبیعت است، شاهد عاقبت بخیری بی دردان و ناکارآمدان عالم بودن...
باید مد نظر داشته باشیم وجود افرادی که باعث از بین رفتن وجهه ی فرهنگی یا تضعیف زیرساخت های اجتماعی یک شهر می شوند، خود می تواند بستری برای بروز جرائم و اعمال خلاف قانون محسوب شود که نتیجه آن را می توان آشکار شدن و عادی شدن انحرافات اجتماعی در سطح گسترده دانست و بالعکس، وجود افرادی فعال، پر انرژی، با روحیه با تن و بدنی سالم و فکری سرشار از تراوشات ناب جوانی است که موجبات پویایی، پیشرفت و آبادانی جامعه ای را فراهم می آورد.
بحمداله امروزه به برکت نظام مقدس جمهوری اسلامی در تمام حوزه های مربوط به امورات جامعه شاهد فعالیت و دائر شدن ادارات، نهادها، دستگاه های اجرایی و سازمان هایی هستیم که جز برای خدمت به این مردم همیشه در صحنه و انقلابی، هدفی دیگر نداشته و در این میان کم نیستند اشخاص و افرادی که در قامت خدمتگزار و خادم این مردم شریف کمر همت بسته و برای دلگرمی روز افزون پشتیبانان این نظام، با قامتی استوار، گام هایی محکم، اراده ای پولادین و رفتاری صادقانه با هدف قرب الی الله پا در رکاب کرده و صبحشان را آغاز می کنند.
افرادی که خشنودی و خوشبینی پشتیبانان اصلی این نظام مقدس را رمز موفقیت و بقای جمهوری اسلامی می دانند، آنهایی که به حقیقت دریافته اند، رضای خدا جز در رضایت خلق الله نیست و به نیکی درک کرده اند که بر خلاف قانون طبیعت است، شاهد عاقبت بخیری بی دردان و ناکارآمدان عالم بودن... .
همواره باید مدنظر داشته باشیم جمله معروف و راه حل کلیدی (پیشگیری مهمتر از درمان است) را در برنامه ریزی و تدوین امورات مربوط به آحاد جامعه بخصوص در امورات اجتماعی و فرهنگی را.
این متولیان فرهنگی و اجتماعی شهر هستند که باید کمر همت بسته و در مسیر اعتلا و ارتقای سطح فرهنگی و اجتماعی جوانان در مدارس، کانون ها، فرهنگسراها، باشگاه ها و ... ، بویژه در مناطق محروم حضور موثر داشته باشند.
باید بدانیم مادامی که متولیان امورات مرتبط با جوانان این شهر با تمام توان در جهت ارتقا و ساماندهی قشر هدف از لحاظ فرهنگی، اجتماعی، علمی، آموزشی، هنری، ورزشی و ... بکوشند، سیر نزولی تخلف و بزه را شاهد خواهیم بود و اگر خدایی ناکرده بنا به هر دلیلی، قصور و تقصیری در انجام وظایف محوله متوجه سازمانها و نهادهای مرتبط با امور جوانان باشد، باید منتظر بود در آینده ای نه چندان دور بار سنگین تبعات آن را دستگاه ها و نهادهای اجرایی در قالب اقدامات امنیتی و انتظامی بر عهده گرفته و دست به کار درمان شوند .
از مهمترین متولیان امور مرتبط با سلامت روحی و جسمی جوانان کشور که می تواند در امر پیشگیری، آموزش، استعداد یابی، پشتیبانی معنوی جوانان و... مفید موثر باشد، وزارت ورزش و جوانان در کشور و به تبع آن اداره کل ورزش و جوانان استان ها است که در این ادارات با وجود امکانات، تجهیزات، بودجه و کارشناسان مجرب، تحت نظر مستقیم وزیر باید بهترین برنامه ریزی ها در زمان ها و فواصل معین برای قشر هدف یعنی آسیب پذیر ترین، عاطفی ترین، لطیف ترین و پرانرژی ترین افراد جامعه در قالب جوانان را شاهد بود.
پر واضح است در صورت فعال، موثر و باانگیزه بودن متولیان ورزش و جوانان استان هاست که برنامه ریزی دقیق و مدون برای ارتباط گیری با این قشر عظیم صورت می پذیرد و مسلما در صورت برقراری صحیح و هدفمند این ارتباطات در قالب برگزاری کلاس های آموزشی، تشکیل انجمن های مردم نهاد، تدارک برنامه های گروهی، برپایی سمینارهای تخصصی، راه اندازی کرسی های آزاد اندیشی و ... است که بذر کارآمدی و پرورش نیروهای فهیم، ادیب، صالح، ورزشکار، هنرمند، ارزشی و ولایت مدار کاشته می شود و باید فراموش نکنیم هرچه بکاریم در آینده برداشت خواهیم کرد و این برنامه ریزی هاست که استحکام خانواده ها، سلامت روانی جامعه و پویایی نسل های آینده را تضمین می کند.
از بین صدها وظیفه ی تعریف شده برای ادارات ورزش و جوانان استان ها و حتی وزارت ورزش و جوانان باید یکی از مهمترین و آسان ترین آنها را نظارت و هدایت فعالیت های ورزشی در قالب هیأت ها دانست زیرا این امر می تواند نزدیکترین و پیش پاافتاده ترین راه برای خدمت به بهترین، بی آزارترین، باانگیزه ترین و پرانرژی ترین جوانان باشد و در توضیح این توجیه همین بس که جوانان و نوجوانان وارد شده به عرصه ی ورزش حتی از نوع آماتور با انگیزه و نگاه به آینده وارد این حوزه می شوند لذا داوطلبانه و خودجوش با روحیه ای قوی برای مشارکت در امورات جمعی از این طریق اعلام آمادگی می نمایند.
حالا در نظر بگیریم مسئولین استانی یا کشوری که برای چنین افرادی برنامه و طرح مدونی نداشته باشند، در سایر وظایف خود به طور مثال؛ برنامه ریزی برای جوانان آسیب دیده، ساماندهی دختران خیابانی، شناسایی و پشتیبانی کودکان کار، تحت پوشش قرار دادن و حمایت معنوی از بچه های طلاق، بازپروری و جمع آوری معتادان خطرناک و ساماندهی دیگر جوانان مستعد و جویای نام که باید با بالاترین سطح برنامه ریزی، متنوع ترین راه حل های آموزشی و مبتکرانه ترین راه های جذب فراخوانده شوند چه برنامه و ابتکار عملی می توانند از ناحیه خود داشته باشند، جز دست به دامان شدن قانون و قوه ی قهریه در مواقعی که کار از کار گذشته است ...!
باید یادآور شد، شمار زیاد زندانیان، خلافکاران، بزهکاران، معتادان، بی سوادان، بی کاران و دیگر انسان های ناکام و ناموفق که اطرافمان مشاهده می کنیم را می توان جزئی از خسارات و عواقب بی توجهی به مسأله حیاتی ساماندهی جوانان و ناکارآمدی متولیان این عرصه دانست
حکم مستوری و مستی همه بر خاتمت است...
محمدصادق محمدزاده
