بی خوابی در زندگی مدرن مشکل شایعی است. نظرسنجی سال 2010 توسط بالدوین و همکاران وی انجام گرفت و در Journal of Clinical Sleep Medicine منتشر شد، نشان داد 30 درصد افرادی که در این پژوهش شرکت داشتند، بی خوابی (insomnia) را تجربه کرده بودند.
این گروه وضعیت بد سلامت فیزیکی را نیز گزارش کرده بودند که نشان میدهد این دو متغیر میتوانند به هم مرتبط باشند. اثبات فاکتورهای مسبب وضعیت بد خواب، اغلب دشوار است. با این حال تحقیقات جدید نشان میدهند سه عامل محتمل برای آن وجود دارد؛
سبک زندگی
بر پایه گزارش وب سایت Sleep Education، خواب را میتوان با رعایت توصیه های معقول و درست، بهبود بخشید. مثلا حفظ برنامه و زمان بندی منظم، دوری از فعالیتها و مواد شیمیایی محرک و نیز ایجاد فضای آرامش و استراحت و عاری از سر و صدا و موارد حواس پرت کن، اهمیت زیادی دارد. مقاله ای که در سال 2002 توسط براون و همکاران در Behavioral Medicine ارائه شد، مشخص کرد که برنامه نامنظم خواب، سر و صدای محیط و نگرانی های فکری در هنگام به خواب رفتن همه در کاهش کیفیت خواب در دانشجویان سالم دانشگاه، نقش داشتند؛ بنابراین، بی خوابی میتواند حاصل سبک زندگی نامناسب باشد.
مشکلات روانشناسینتایج یک آزمایش در سال 2009 که توسط برنز و همکاران انجام شد و در American Journal of Geriatric Psychiatry منتشر شد، نشان میدهد 90 درصد بیماران مبتلا به اختلال اضطراب عمومی یا افراد مبتلا به افسردگی معمولا از بی خوابی رنج میبرند. این محققان همچنین بیان کردند که وضعیت خواب در افراد سالمند نامناسب تر بوده که احتمالا بازتابدهنده مشکلات مربوط به سلامتی است که با افزایش سن پدید میآیند. بلنگر و همکاران مقاله ای در ویرایش 2004 Journal of Anxiety Disorders ارائه کردند که نقش وضعیت روانشناسی افراد در بی خوابی را تأیید میکند. این محققان دریافتند کاهش اضطراب، به بهبود وضعیت استراحت و خواب بیماران کمک میکند؛ هرچند خواب هدف ویژه این درمانها نبوده است.
وضعیت پزشکینظرسنجی که سال 2010 توسط انوموتو و همکاران در General Hospital Psychiatry منتشر شد، به بررسی افرادی پرداخت که به دلیل وضعیتهای پزشکی که مستقیم ارتباطی با خواب نداشت، بستری شده بودند. این محققان دریافتند که بیش از 60 درصد از 557 بیمار شرکت کننده در مطالعه، دچار بی خوابی بودند. این محققان همچنین بیان کردند که اختلالات خواب دیگری نیز اغلب وجود داشت. یک سوم این بیماران داروهای خواب آور برای درمان بدخوابی و بی خوابی شان دریافت میکردند، ولی این داروها در کمتر از نیمی از این افراد مؤثر بود؛ بنابراین وضعیتهای پزشکی میتوانند در کیفیت خواب نقش داشته باشند و درمان مشکلات خواب ممکن است مؤثر نباشند.
تأثیر متقابل
مقاله سال 2010 که توسط بایس و همکاران در Sleep Medicine Reviews ارائه شد از منظر متقابل، به این مشکل پرداخت. این محققان میخواستند مشخص کنند آیا درمان بی خوابی میتواند برخی مشکلات این بیماران را رفع کند یا نه. در مقاله بازبینی آنها، شواهد متقاعد کننده، نشان میدهد که مدیریت موثر بی خوابی، وضعیتهای روانشناختی مانند افسردگی را بهبود میبخشد. با این حال داده های بیشتری برای مشخص شدن نقش خواب در وضعیتهای دیگر روانشناسی لازم است.
زینب رهامیمنبع: livestrong