ویژگی‌های انسان سالم
کد خبر: ۱۲۵
تاریخ انتشار: 2015 April 26    -    ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۶:۵۶
بخش نخست؛
اگربین اجزای سازمان شخصیت، وحدت و هماهنگی وجود داشته باشد، فرد از بهداشت و سلامت روان برخوردار است. اجزای شخصیت از دیدگاه او ویژگی‌های خاص خود را دارد که در این مبحث قصد پرداختن به آن‌ها را نداریم.
هدف این مقاله بیان ویژ‌گی‌های انسان سالم به صورت مختصر و ارائه یک مدل است. درباره انسان سالم در دیدگاه‌ها ورویکردهای مختلف، نظریه‌های متفاوتی ارائه شده است وهر رویکرد ازیک یا چند زاویه به آن پرداخته است. مقاله حاضر دیدگاه نویسنده به عنوان یک روان‌شناس و یک روان درمانگر است که ضمن مطالعه دیدگاه‌های مختلف وکاربا افراددارای اختلالات روانی و مقایسه آن‌ها با افراد عادی با عنایت به ساختارهای فرهنگی و مذهبی ایران به این جمع بندی و نظریه درباره انسان سالم از بعد روان‌شناسی آن برای ایران رسیده است.

مقدمه

هدف اصلی بهداشت روان، پیشگیری وارتقاء سطح سلامت فکر وران است. در راستای ارتقاء سطح سلامتی فکرو روان، ‌‌نهایت هدف بهداشت روان رسیدن به انسان سالم است. در فرهنگ لغت، بهداشت به معنای نیکو نگه داشتن بکار رفته است. واژه بهداشت متشکل از دو جزء می‌باشد: به+داشت. به، به معنای بهتر و داشت به معانی مراقبت کردن و داشتن؛ بنابراین بهداشت یعنی بهتر مراقبت کردن برای بهتر داشتن. بر اساس این تعریف بهداشت روان، یعنی بهتر مراقبت کردن از روان، برای روانی بهتر داشتن.

 سازمان بهداشت جهانی، بهداشت را این گونه تعریف کرده است: رفاه و آسایش کامل جسمانی، روانی و اجتماعی و نه فقط نبود معلولیت و بیماری. به طور کلی بهداشت روان کلیه اقدامات و کاربرد قوانین و مقرراتی است که جهت پیشگیری از ابتلا به بیماری‌های روانی به کار می‌روند، با هدف ارتقای سطح سلامتی روان.

درباره بهداشت روان و معیارهای آنکه مقدمه رسیدن به سلامت کامل روان و نهایتا دستیابی به الگوی انسان سالم است، رویکرد‌ها ودیدگاه‌های مختلفی وجود دارد که هر رویکرد ازیک یا چند زوایه به این مهم پرداخته‌اند. به عنوان نمونه در زیر هفت معیار برخورداری از بهداشت روان از نقطه نظر رویکرد‌ها و صاحب‌نظران حوزه‌های روان‌شناسی و نزدیک به آن ارائه شده است.

ویژگی‌های انسان سالم

هفت معیار بهداشت روان ازدیدگاه‌های مختلف؛

 
۱- نبود بیماری روانی؛
ازمعیارهای (دی. اس.‌ام). معیارسیستم طبقه بندی بیماری‌های روانی انجمن روانپزشکی امریکا.

۲- رفتار مناسب اجتماعی:
(معیار جامعه‌شناسی). این مقوله وابسته است به قضاوت اجتماعی درباره آنچه از نظر اجتماع (جامعه) مناسب است. مثال‌های آن شامل: پاکدامنی، درستکاری در گزارش مالیاتی و نبود رفتار بزهکارانه است.

۳- آزاد و ر‌ها بودن از ناراحتی و گناه:
(دیدگاه روانکاوی) معیاری که فروید بیشترین نقش را در طرح و تبیین آن داشته است.
یکی از اهداف روانکاوی عبارت بود از تسکین بیماران از اضطراب، ناراحتی و احساس گناه غیرضروری.

۴- کفایت (شایستگی) و کنترل شخصی:
در روان‌شناسی هیجان و در کاهش تنش‌ها مورد توجه است؛ یعنی داشتن این ویژگی وکفایت که فرد بتواند خود بر رفتار‌هایش کنترل داشته باشد و تنش‌ها و هیجان‌های نامناسب و آسیب‌زای خود را مدیریت کند.

۵- خویشتن‌پذیری و خودشکوفایی:
این معیار بیشتر در دیدگاه روان‌شناسی انسان‌گرا مطرح است. طبق دیدگاه روان‌شناسان پیرو انسان گرایی، مهم‌ترین موانع رسیدن انسان به بهداشت وسلامت روان، موانعی هستند که از خودشکوفایی انسان جلوگیری می‌کنند. این موانع می‌توانند عوامل محیطی وپیرامونی فرد باشند یا عوامل درون فردی که به شکلی مانع پذیرش خویشتن می‌شوند.

مازلو از پیشگامان روان‌شناسی انسان‌گرا معتقد است: علت اختلالات روانی به این دلیل است که افراد از دستیابی به نیازهای اساسی خود توسط خودشان یا توسط دیگران محروم شده‌اند و کوشش آن‌ها برای رسیدن به کمال و تحقق خویشتن به مانع برخورد کرده است. در نتیجه این افراد احساس بی‌اطمینانی و تهدید می‌کنند. طبق نظرمازلو، کار درمانگر عبارتست از: تسهیل راه‌های ارضای نیاز‌ها‌ی اساسی مراجعان از طریق محبت و احترام کافی به آنان. کارل راجز، یکی دیگر از پیشوایان انسان‌گرایی، در مورد شخصیت و بهداشت روان‌ بر مفهوم خویشتن تأکید دارد.
 
او توانایی فهم خویشتن و خود‌شکوفایی را به احساس فردی ا حترام و پذیرش اجتماعی توسط دیگران مربوط می‌داند. طبق نظر راجرز، سازگاری مطلوب، کمال فرد نامیده می‌شود و اضطراب ناشی از ناهماهنگی بین خود واقعی و خود آرمانی است.
او معتقد است، افراد مضطرب، ادراک تحریف شده‌ای از خود و جهان دارند و دارای خود احترامی و عزت نفس پایینی هستند.

۶- وحدت ویگانگی در سازمان شخصیت:
تأکیدی که گوردون آلپورت دارد. آلپورت معتقد است اگربین اجزای سازمان شخصیت، وحدت و هماهنگی وجود داشته باشد، فرد از بهداشت وسلامت روان برخوردار است. اجزای شخصیت از دیدگاه او ویژگی‌های خاص خود را دارد که در این مبحث قصد پرداختن به آن‌ها را نداریم.

۷- نداشتن تعصب و جزمیت فکری و ذهنی و انعطاف‌پذیر بودن:
آلبرت الیس بر این موضوع تأکیددارد. منظور الیس از نداشتن تعصب و انعطاف پذیربودن، باز بودن فکر و دادن اجازه اندیشیدن به خویشتن است. اندیشیدن به دیگر جنبه‌های یک مسأله و گرفتار تعصب وخشکی فکر غلط خود نبودن. چیزی که راه انسان را برای آموختن مهارت‌های جدید و راه حل‌های نو مسدود می‌کند و فرد دچار این خصیصه را مبتلا به بیماری‌های ذهنی و روانی.

 در فرهنگ ایرانی که آمیخته‌ای از آموزه‌های نسل‌های گذشته وتعالیم مذهبی است، نیز به اشکال متفاوت و در قالب‌های گوناگون به صورت مستقیم و غیرمستقیم به موضوع سلامت روان، بهداشت روان و ویژگی‌های یک انسان سالم اشارات فراوانی شده است که بسیاری از دیدگاه‌های نظریه پردازان حوزه‌های سلامت، مخصوصا روان‌شناسی با آن‌ها نزدیک و مشابه است. در راستای ارائه یک مدل و الگوی دارای ساختاروعملیاتی با آنچه درفرهنگ ما موجود است، نظریه انسان سالم ازدیدگاه ما در قالب ده ویژگی که هر یک، جنبه‌ای از خصوصیات انسان سالم را تبیین می‌کنند، شکل گرفته است که هر یک به نحوی لازم و ملزوم و تکمیل کننده دیگری هستند.

 بدیهی است با توجه به پیوستار سلامتی، بیماری نمی‌توان قدر مطلقی را برای هیچکس تصور نموده و نمره قاطعی داد؛ اما آنچه روشن است، این است که هرچه یک فرد در جهت دارا بودن این ویژگی‌ها، تکامل یافته‌تر باشد، به انسان سالم مورد نظر ما نزدیک ترخواهد بود.

ادامه دارد...

اصغر آقایی، دانشیار گروه روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان)
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار