استهلاک تدریجی انسان در ایران
کد خبر: ۱۱۷۳۷
تعداد نظرات: ۱۱ نظر
تاریخ انتشار: 2015 September 21    -    ۳۰ شهريور ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۸
چندی پیش یکی از دوستان پرسید: به نظرت چرا خیلی از بچه هایی که برای ادامه تحصیل به خارج از ایران می روند دیگر بر نمی گردند؟ شاید انتظار داشت که یک جواب کلیشه اى مثل "مسائل سیاسی" یا "نبودن آینده شغلی در ایران"از من بشنود، ولی
استهلاک تدریجی انسان در ایران چندی پیش یکی از دوستان پرسید: به نظرت چرا خیلی از بچه هایی که برای ادامه تحصیل به خارج از ایران می روند دیگر بر نمی گردند؟  شاید انتظار داشت که یک جواب کلیشه اى مثل "مسائل سیاسی" یا "نبودن آینده شغلی در ایران" یا "کمبود امکانات" و یا حتی "جو گیر شدن و آرزوهای پوشالی" از من بشنود، ولی با اینکه هر یک از این دلیل ها هم می تواند درست باشد، ولی نظر من چیز دیگری است.

برای هر انسان هم ممکن است دلیل کمی فرق کند و با دیگران متفاوت باشد. این ها همه درست. ولی اگر از من بپرسند از میان تمام دلايل متفاوت که مطرح است، کدام یک از همه مهم تر است، خواهم گفت: «استهلاک تدریجی انسان در ایران»

اجازه دهید توضیح دهم. از وقتی که ایران آمده ام، یعنی در همین چهار ماه اخیر، به صورت روزانه اتفاقاتی افتاده است که هر کدام روح و ذهن من را ولو اندک مستهلک کرده است؛ مثل قطره قطره آبی که بر روی یک سنگ بریزد.
این همان معنی استهلاک در ذهن من است. این لیست فقط مال 4 ماه است و بسیار مختصر نوشته شده است.
و موارد ذکر نشده زیاد است.

از وقتی به ایران آمده ام:

- فروشنده جنس ناقص و معیوب فروخته است، وقتی عیب را به او نشان می دهی نه تنها عذرخواهی نمی کند، بلکه وقیحانه آسمان ریسمان می کند. آخرش بدهکار هم شدم!

- همسایه هر موقع که عشقش بکشد، هر کجا که عشقش بکشد پارک می کند. سه ماشین دارد و یک جای پارک. محاسبه اش با شما.

- کسی که می خواسته پرده ی خانه را وصل کند، دائم امروز و فردا کرده است، حداقل 3 بار به ما دروغ گفته و سر قرار نیامده است. دفعه ی آخر هم بعد از این که ما را 5 ساعت کاشته، ساعت 11 و نیم نصف شب آمده است. طلبکار هم هست که چرا در را نصف شب برای او باز نکرده ایم و هزینه ی ایاب ذهابش را می خواهد از ما بگیرد.

- تا سال 93 که من پرونده تشکیل داده بودم مشمول قوانین "نخبگان" می شدم. حالا که سال 94 شده است قوانین تغییر کرده است و می بایست دوباره دنبالش دوید تا بفهمیم چه به چه است.

- رفته ام بانک. از کارمند سوال می کنم که چقدر کار افتتاح حساب طول خواهد کشید؟ می گوید چیزی نیست و سریع تمام می شود. حداقل یک ساعت بیش از آنچه ادعا کرده است طول می کشد.

- برای خریدن ماشین قرارداد امضا کرده ام، فروشنده ماشین که بنگاه است، با تاخیر 300% درصدی ماشین را تحویل داده است. آخر هم درخواست مبلغی بیش از مبلغ قرارداد کرده است، چون در طی زمانی که تاخیر داشته، قیمت ماشین افزایش پیدا کرده!

- می بایست مدرک دکتری خودم را ارزش گذاری کنم! یعنی وزارت علوم باید بگوید آن شب ها که من تا صبح سر آزمایش بودم، جایزه و افتخاراتی که کسب کرده ام، و آن همه مقالات بین المللی که نوشته ام ارزش دارد یا ندارد!
- فرم هایی که برای ارزش گذاری مدرک پر شود غیر دقیق و گیج کننده است. سفارت ایران در کشور محل تحصیل می بایست همه ی این مدارک را تایید کند و مهر بزند.

- مبل خریده ایم. آن چه آورده اند در خانه تحویل داده اند، با آنچه در نمایشگاه پسندیده بودیم یکی نیست.
- در شرکتی که شروع به کار کرده ام، وارد بزرگترین مناقصه تاریخ صنعت شیرین سازی آب ایران شده ایم. نیمی از مدارک مناقصه به زبان انگلیسی است. مدارک اشتباهات تایپی دارد! و بعضی از جمله ها از لحاظ گرامری غلط است! شرکت پیمان کار حدود 2 میلیون دلار برای تنظیم این اسناد گرفته است! تا آخرین روز تحویل اسناد هم، مدارک کارفرما با هم مغایرت دارد و بعضی از درخواست های کارفرما هنوز نامعلوم است.
- خدا را شکر حقوق ما را به موقع می دهند.
شنیده ام بعضی از شرکت ها هنوز حقوق فروردین را هم نداده اند.

- ماشین ظرف شویی خریده ام، در مغازه می گویند "نصب رایگان" خواهد شد. کارمند آن شرکت چند روز بعد آمده و نصب کرده است، در
آخر فاکتور به من می دهد و درخواست پول می کند. سوال می کنم این دیگر چیست مگر نصب رایگان نبود؟ می گوید نصب رایگان بود ولی شیرآلاتی که به کار بردم هزینه دارد. پولش را دادم و رفت. رفتم سر کوچه شیرها را قیمت کردم، متوجه شدم شیرها را حداقل دو برابر قیمت حساب کرده است. این هم از نصب رایگان!
- موقع رانندگی افراد همواره تلاش می کنند که جلو بزنند. همه در صف ایستاده اند که بروند داخل خروجی، ولی عده ای تمام صف را رد می کنند و با تقلب سر ماشینشان را می کنند داخل.
- کلاس کارشناسی ارشد دانشگاه درس می دهم. دانشجوها با این سن و سالشان تقلب می کنند. کسی شرم نمی کند؟ از خودشان خجالت نمی کشند؟
- طرف ورود ممنوع آمده است، از جلو چراغ می زند که من بروم کنار تا ایشان رد شود!
- دائم افراد در حال ریختن آشغال روی زمین هستند. یک خانم جلوی چشم خودم آشغال بر روی زمین ریخت. بدون گفتن هیچ حرفی به جلوی او رفتم، آشغال را از روی زمین برداشتم، و به درون سطل زباله انداختم. ایشان هم برآشفت و من را مسخره کرد!

دکتر محمد علی مهرآسا
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۰
0
57
ممنون آقای دکتر ایران را خیلی خوب توصیف کردید . البته می توان چندین و چند سطر دیگر به افتخارات کشورمان اضافه کرد .
yalanci
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۰
16
10
کاملا با ناشناس موافقم سطر که نه البته کتابها میتوان نوشت ولی آقای دکتر توقع شما هم خیلی بالاست ها ها ها
پاسخ ها
yebande
| |
۱۵:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۱
به احتمال زیاد شما هم یکی از اون طرفای صحبت آقای دکتر هستید و الا نمیگفتید توقعشون بالاست
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۰
1
32
متاسفانه ایران این جوری شده،ایرانیان مجبور شده اند که اینجوری باشن
چون هیچ تعلیم و تربیتی در سطح کلان جامعه دیده نمی شود.هیچ تعریفی از فرهنگ و جامعه وجود ندارند.
ما ایرانیان نمی دانیم به کجا می خواهیم برسیم
پاسخ ها
yebande
| |
۱۵:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۱
خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۰
0
0
يه بنده خدايي حرف جالبي زد و گفت اين مملكت نيازمند تجديد نسل نيست بايد شخم زد و از نو ساخت.........
صمد مهدی پور
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۰
0
12
در این کشور ما در هرموردی که مواجه می شویم تازه متوجه حرف و درد دیگران که قبلا تجربه تلخی دارند می شویم. واقعا حرفهای این آقای دکتر کاملا درسته پس خدا بداد ما برسد که سالیان سال است که با این مستهلکات دست و پنجه نرم می کنیم و هنوز ظاهرا زنده ایم حالا چه کسی باید به داد ما برسد نمی دانم
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۱
1
3
وقتی یه عده یک شبه به همه چیز میرسند
اکثریت هم هر چی کار و تلاش میکنند راه به جائی نمیبرند مجبور میشن به هرطریقی از کارشون
بزنند و نتیجه کارها همه این این میشه دیگه
یک ایرانی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۱
0
3
باعث تاسف است. البته این تاسف زمانی بیشتر می شود که هرکدام از ما دیگران را به خاطر چنین کارهایی ملامت می کنیم ولی وقتی خودمان در آن موقعیت قرار می گیریم همان کار و بلکه بدتر از آن را انجام می دهیم. بامید آن روز که هر کس اصلاح را از خودش شروع کند.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۳
2
1
چون مهاجرت به شهر زیاد بوده و تو 40 سال گذشته جمعیت ایران نزدیک 3 برابر شده، اکثریت جمعیت شهرها را روستازاده های مهاجر تشکیل می دهند. ضمن احترام کامل به هموطنان عزیز روستایی ولی درکمال صدق و صرفا با دید علمی و درجهت ریشه یابی مشکل باید گفت: در روستاها هم اگر رودربایستی ها و تعارفات بیجا را کنار بگذاریم و بخواهیم فارغ از تخریب یا تمسخر صرفا واقعیت جامعه را برای ریشه یابی و رفع مشکل عرض بنماییم، قاعدتا "فرهنگ" تعلیم نمی شود و رفتارهای داخل جامعه ما هم از همین تربیت اولیه در روستا نشات می گیرد. جمعیت شهری ایران را بروید بررسی کنید متوجه میشوید که با جمعیتی نسبتا جوان و با یک رشد انفجاری در 4 دهه قبل مواجه هستید که اکثرا یعنی حدود 70 تا 75 درصد آن یا روستا زاده هستند و یا حاشیه نشین شهرها بوده اند. خیلی از ایشان هم الان دارای مناصب شغلی اداری و یا اقتصادی و حتی در مناصب تصمیم سازی هستند. چنین وضعیتی قابل پیش یبنی می توانست باشد.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۱:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۵
به ناشناس ۱۱:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۳
با سلام
پس با این حسابی که شما میفرمایین روستاییان و روستازادگان و یا حاشیه نشینان نباید دارای مناصب اداری، اقتصادی و تصمیم سازی باشند؟
بنظر شما نقش آنها فقط تولید شیر و پنیر و گوشت و برنج شهریان با فرهنگ است؟ و نقش شهریهای با فرهنگ هم علاوه بر مصرف، مدیریت تولیدات روستاییان و تعیین حق و حقوق آنهاست.
آیا شما امیرکبیر را می شناسید، کسیکه در تاریکترین دوران تاریخ معاصر ایران، در کوتاهترین زمان، بیشترین خدمات را به ایران عزیزمان نمود؟ جهت اطلاع باید عرض نمایم میرزا تقی فراهانی در روستای هزاوه (از توابع اراک) متولد شده است.
آیا میدانید چند درصد از رزمندگان در دفاع از این مرزو بوم، از مردم حاشیه نشین و روستایی بوده اند؟
هرچند پدیده مهاجرت روستاییان به شهرها و اختلاف فرهنگی در کلان شهرها و تبعات آن مشکل زاست، اما استهلاک تدریجی اشاره شده در متن صرفا به دوش روستا زاده ها و حاشیه نشینان نیست. چه بسا دلیل مهاجرت آنان، تصمیمات شهرنشینان تصمیم ساز است.
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار