اختصاصی «تابناک باتو»؛ نورسکوت پارکینسون، مورخ و نویسنده انگلیسی در سال ۱۹۵۷ «اصل پیش پاافتادگی» یا «قانون علاقه به چرندیات» را مطرح کرد.
او متوجه شد مردم به موضوعات مبتذل و پیش پا افتاده ارزشی بیشتر از موضوعات تخصصی میدهند. نظریهی پارکینسون بر اساس مشاهداتش از کمیته مسئول تصویب طرح احداث یک نیروگاه اتمی بود.
ماجرا از این قرار بود افراد کمیته بیشتر وقت جلسات را صرف بحث روی موضوعات بیهوده و پیش پا افتاده و غیرمهم، ولی قابل فهم برای عوام کرده بودند.
مثلاً مدت طولانی را صرف بحث دربارهی شکل و نوع سقف جایگاه دوچرخهی کارمندان کرده بودند، در حالی که به موضوعاتی چون طراحی ساختمان و تجهیزات اصلی خود نیروگاه اتمی کم توجهی میشد؛ موضوعی که بسیار مهم تر و پیچیده تر بوده، و بررسی آن دشوار تر و تخصصی تر بود.
او نشان داد زمانیکه صرف هر موضوع مرتبط با طرح میشد، نسبت معکوس با میزان بودجهاش داشت. درباره امضای قرارداد ده میلیون پوندی ساخت راکتور ظرف ۲.۵ دقیقه گفت وگو تصمیمگیری شد، اما کمیته روی پارکینگ دوچرخه ۴۵ دقیقه بحث کرد تا میان پارکینگ «بهتر و راحتتر» یا «سادهتر و ارزانتر» تصمیم بگیرد، حال آنکه فرق دو حالت حدود ۵۰ پوند بود.
روشنفکران ایرانی نیز دنبال تغییرات ساختاری در نظام تصمیمگیری هستند و به امور سیاستگذاری و اجرایی چندان اهمیت نمیدهند. تغییرات ساختاری در ارکان یک نظام سیاسی به بردباری، سازماندهی، و نیروی قابلاعتنا نیاز دارد که در اختیار روشنفکران نیست. وقتی ما به عنوان نوجوان با برخی از مقامهای میانپایه مواجه میشدیم که میگفتند در دورۀ گذشته کارهای مفید هم انجام شده، آن را درک نمیکردیم. روشنفکر ایرانی مدام اینگونه بازنمایی میکرد که ایران بدترین جا برای زندگی است و تنها به دگرگونی ساختارها رضایت میداد و این نگاه تا به امروز هم ادامه داشته است. البته نظام سیاسی نیز با نادیدهگرفتن خواست شهروندان و حذف گروههایی از جامعه شکاف را ژرفتر میکرد. متأسفانه در حال حاضر هم شاهد این هستیم که سنت گفت وگو میان مردم و نهاد حکومت مورد توجه قرار نمیگیرد.
نباید گریبان دولت را دربارۀ فقر رها کرد و باید با بحث و گفت و گو از دولت خواست نقش کاملی دراین باره داشته باشند. دولت درآمد سرشاری از فروش نفت دارند و این درآمدی است که به همۀ ایرانیان تعلق دارد و باید به برطرفکردن فقر اختصاص یابد. ممکن است بر سر نحوۀ هزینهکردن درآمدهای نفت در راستای فقرزدایی اختلاف نظر داشته باشیم، اما نباید دربارۀ اینکه منابع باید به این مقوله اختصاص یابد اختلاف داشته باشیم. به این مسئله توجه کنیم که اگر درآمد حاصل از صادرات نفت برای فقرزدایی و عدالت اجتماعی هزینه نشود در کجا و برای چه کاری هزینه خواهد شد؟! روشنفکر ایرانی باید روی این مقولات کار و گفت و گو کند. دربارۀ فقر باید گفتمان ملی داشته باشیم و روشنفکران نباید احساس طردشدگی پیدا کنند.
در قانون اساسی تأکید شده که باید همۀ درآمدهای کشور از هر جایی و از هر فعالیتی و توسط هر نهادی به خزانۀ کل کشور واریز شود و در آنجا برای هزینهکردن آن برنامهریزی شود. اما این کار از سوی نهادهای مدنی کار کوچکی به حساب میآید و حتی رسانهها حاضر نیستند به آن بپردازند و آن را دامن بزنند.
دوستان ما انسان هستیم و باید زندگیمان در خور یک انسان باشد. این که هر سال 1 بار زاد و ولد نماییم و یک انسان بیگناه را ناخواسته وارد یک زندگی سخت و نکبتی نماییمهیچ فرقی با حیوانات و چهارپایان نخواهیم داشت.
باید تا از آینده خوب فرزندتان، وجود شغل مناسب، خانه مناسب، کار مناسب، امنیت و رفاه وی مطمئن نباشید زاد و ولد نکنید.