کتاب نمی خوانم؛ همچنان هستم!
کد خبر: ۱۰۰۳۹۰
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار: 2018 February 13    -    ۲۴ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۹
چند روز پیش یکی از این دوستان سؤالی را مطرح کرد که چرا غربی ها این قدر کتاب می خوانند و ما شرقی ها حال خواندن نداریم؟! تو مترو، تو رستوران، تو چمدون سفر، تو مستراح و... البته داستان به این غلظتی که دوستمان می گفت نیست و همه جای دنیا میزان جمعیت کتاب نخوان و فکر نکن از جمعیت کتاب خوان و فکور بیشتر است؛ اما ...
 کتاب نمی خوانم؛ همچنان هستم!
 
کتاب نمی خوانم؛ همچنان هستم!  به گزارش «تابناک باتو»؛ دوستان بسیاری دارم که کتاب نمی خوانند؛ یعنی اصولا مطالعه برایشان ملال انگیز است حتی یک نامه چندخطی حوصله شان را سر می برد. البته من چندان اعتراضی به این موضوع ندارم، چون باعث می شود قدر دوستان فهیمم را بدانم به قول معلم ها جامعه که فقط دکتر و مهندس نمی خواد!

چند روز پیش یکی از این دوستان سؤالی را مطرح کرد که چرا غربی ها این قدر کتاب می خوانند و ما شرقی ها حال خواندن نداریم؟! تو مترو، تو رستوران، تو چمدون سفر، تو مستراح و... البته داستان به این غلظتی که دوستمان می گفت نیست و همه جای دنیا میزان جمعیت کتاب نخوان و فکر نکن از جمعیت کتاب خوان و فکور بیشتر است. اما در مقام مقایسه، بله جامعه غرب از ما کتاب خوان تر است و این امر دلایل متعددی دارد؛ اول این که جامعه غرب برای اندیشه ارزش بیشتری قائل بوده و این یک شبه به دست نیامده است. اروپا یک تاریخ را در جنگ و خونریزی به سر برده است. از تمدن های اولیه تا جنگ های صلیبی و قرون وسطی و مبارزات مردم با تفکرات جزم اندیشانه تا دو جنگ جهانی و بحران بالکان و جنگ سرد و... .

تمام این ها باعث شده است تا چشم مردم به دهان اندیشمندانی باشد که نسخه ای برای حل این بحران ها داشته باشند حتی روند شکل گیری دیکتاتوری در غرب و شرق با هم متفاوت است در شرق یک دار و دسته ای با زور اسلحه و ترور دولتی را ساقط می کنند و به جایش می نشینند اما در غرب یکی مثل هیتلر با سخنرانی و ده سال مبارزه از طریق روزنامه و روند دموکراتیک به قدرت می رسد! در ایران اولین روزنامه سال 1253 چاپ شده است اما اروپا از 1800 در تسخیر روزنامه ها بوده است. در ثانی خاستگاه تفکر در یونان بوده است یعنی هزار سال قبل از میلاد مسیح فلسفه در یونان متولد شده است و اولین جرقه های پرسشگری انسان در رابطه با طبیعت هستی و مذهب شکل گرفت. و در همین مقارنه در شرق ما اندیشمند جدی و صاحب مکتبی را پیدا نمی کنیم اولین سیستم پارلمانی و دموکراسی در غرب آغاز می شود... و اگر بخواهیم از دستاوردهای تمدن غرب بگوییم یک کتاب مطلب است ولی به طور خلاصه همیشه غرب در تمدن بشری پیشرو بوده است و به ازای هر ابن سینا و خیام و فارابی و... تمدن غرب ده اندیشمند ارائه کرده است این ها چیزهایی نیست که ما با تعصبات ناسیونالیستی انکارش کنیم اختراعات و اکتشافات موجود در  یک اتاق معمولی به خوبی این تمایز را بیان می کند.
 
کتاب نمی خوانم؛ همچنان هستم! 

و خوب معلوم است که با چنین تاریخچه ای عادات انسانی و فرهنگ و تمدن چه تغییراتی را می پذیرد اما این ها فرعیات است. سؤال اصلی اینجاست که چرا ما مطالعه نمی کنیم؟ یا چه کار کنیم که به مطالعه علاقه مند شویم؟ وقتی گفته می شود مطالعه کن، ما فکر می کنیم منظور این است که برو هستی و زمان هایدگر را بخوان و بعد از آن در باب مفهوم دازاین یک کتاب بنویس! نه هدف از مطالعه این نیست که چیزی را که ابدا علاقه ای بهش نداریم دنبال کنیم. ما باید بدانیم جواب تمام علاقه مندی هایمان در کتاب است از آشپزی تا بدن سازی و طبیعت و هر چه ما به آن علاقه داریم در نوشته های مرتبط موجود است می گویم نوشته نه کتاب زیرا مطالعه از کتاب شروع نمی شود از عادت به خواندن شروع می شود. باید این عادت همیشه خواندن را در خود ایجاد کنیم. همیشه و همه جا، فرقی نمی کند که چه می خوانی داستانی عاشقانه یا راهنمای خرید یک جاروبرقی یا نوشته های روی یک شامپو بگذارید ذهنتان درگیر خواندن باشد.

مسأله بعدی، هزینه کردن است. با دله دزدی از این و آن و گرفتن کتاب، کسی کتاب خوان نمی شود باید دست در جیب مبارک کنی و به قول معروف کتابی که ارزش خواندن دارد، ارزش خريدن هم دارد. چیز مفت و مجانی ارزشش نادیده گرفته می شود. البته امروزه دانش در مفلوک ترین حالت خودش قرار دارد. شما با یک گوشی ساده به دنیایی از اطلاعات رایگان دسترسی دارید اما دریغ از یک جو همت!
مورد بعدی این است که برای انگیزه در مطالعه باید همواره مطالب زیادی برای خواندن داشته باشید دل به دریا بزنید کتاب های بیشتری بخرید حتی اگر آنها را نمی خوانيد چون هیچ کتاب خوانی همه کتاب های کتابخانه اش را نخوانده است همزمان چند کتاب را با هم بخوانید اگر می توانید کتاب های حوصله سربر درسی را بخوانید و نمره بگیرید از پس این کار هم برمی آیید.
مورد آخر این که یک کتاب همیشه با خود داشته باشید (حتی اگر نمی خوانید) سنگینی بارش را حس کنید این سنگینی چیزی است که شما نمی دانيد.

محسن الوان ساز
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۱۰ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۴
0
1
من توصیه دیگری هم دارم... علاوه بر مطالعه، دوستان رو به یادگیری یه زبان خارجی به غیر از انگلیسی هم تشویق کنید... انگلیسی که واجبه... زبان دوم خارجی خیلی تاثیر داره رو دید ما به جهان و فرهنگ ... به شدت برای ذهن هم مفیده... حتی اگر کم یادبگیرید باز هم اثرش رو میزاره...
اسماعیل
|
United States
|
۰۶:۲۶ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۶
0
1
اینکه در همه جای جهان جمعیت کتاب نخوان بیشتر از کتاب خوان هاست غلط است. تجربه خود من در روسیه، ژاپن، آلمان، و آمریکا نشان میدهد که تقریبا 95% مردم این کشورها کتاب خوان هستند. در دروس مدرسه هر دانش آموزی باید روزی حداقل 20 صفحه کتاب غیر درسی بخواند که توسط والدین تایید شود و نیز توسط معلم در باره آن کتاب سوالاتی پرسیده شود. هر دانش آموز میتواند هر کتابی را که دوست دارد انتخاب کند. بدین ترتیب بچه های من بدون خواندن کتاب خوابشان نمیکرد.
ناصر
|
United States
|
۰۶:۳۴ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۶
0
0
معمولا بچه ها کتابخوانی را از پدر و مادر یاد میگیرند. دو بچه اولم از همان زمان چند سالگی همیشه میدیدند که من و زنم کتاب میخوانیم و آنها هم شدیدا کتابخوان شدند. ولی بچه سومم از وقتی بدنیا آمد دید که من و همسرم دائما با لپتاپ و تبلت مشغولیم به همین خاطر شدیدا لپتاپ باز شد و علاقه زیادی به کتاب ندارد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار