همسر حضرت امام خمینی، بانو خدیجه ثقفی، حدود شصت سال با حضرت امام
زندگی کردند و خاطرات جالب زیادی از زندگی با ایشان دارند. در بخشی از
خاطرات خانم ثقفی از سالهای دستگیری امام در سال ۴۲ آمده است:
در منزل یخچال قاضی (محلهای در قم) اوضاع شلوغی داشتیم. اول، آقا در دو
اتاق کوچکی که برای عروسی مصطفی ساخته بودیم، زندگی میکرد و به حساب آن
روز بیرونیاش بود که امروز نام دفتر بر آن گذاشتهاند. یک عمر روحانیون با
اندرون و بیرونی زندگی کردهاند و امروز خود دفتر، دفتر و دستکی شده است!
بعد یکییکی اتاقها را از ما گرفتند و ما را از آن خانه بیرون کردند که
هنوز بیرون از آن خانه زندگی میکنیم.
در مواقعی که شایعه دستگیری آقا بالا میگرفت، شب آقا به من میگفت: اگر
مرا گرفتند، دستپاچه نشو، طوری نیست و من به شوخی به او میگفتم: خوبست،
نفسی میکشیم!
اول مبارزات من و پسر عزیزم مصطفی کربلا بودیم و احمد نقل میکرد و خود
آقا میگفت که هر شب آقا به احمد میگفته است: «احمد امشب مرا دستگیر
میکنند، نترسی. اگر آمدند و مرا گرفتند تو کاری نداشته باش، به کسی متوسل
نشو، از این و آن مخواه که برای رهایی من کاری کنند حتی برای مخارج زندگی
پولی از هیچ آقایی قبول نکن؟!» آقا نقل میکرد: «صبح، سر صبحانه، هر روز
احمد به من میگفت: شما را نگرفتند، خبری نشد و من به او میگفتم: امشب؟!» و
این وضع تا آمدن ما به قم طول کشیده بود. احمد در آن موقع ۱۵-۱۶ ساله بود.
[۱]۱- بانوی انقلاب خدیجهای دیگر (زندگینامه سرکار خانم خدیجه ثقفی همسر
امام خمینی ره)، علی ثقفی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی
(ره)، ۱۳۹۳، صص ۲۰۳-۲۰۴.
مشرق