«نق زدن» یا «نقد کردن»!
کد خبر: ۹۹۲۰۰
تاریخ انتشار: 2018 January 31    -    ۱۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۳:۳۶
وظیفه روشنفکر، «نقد نهادهای قدرت» است.
«نق زدن» یک فرایند «هیجان مدار» است. یعنی ما با نق زدن آرام تر می شویم، خشم و غممان را با دیگران در میان می گذریم و «درد دل» می کنیم، ولی «نقد کردن» یک فرایند «مسأله مدار» است. ما هنگام نقد، خودمان را سبک نمی کنیم، بلکه مسأله را «حلّاجی» و زیر و رو می کنیم.
 «نق زدن» یا «نقد کردن»!
 
«نق زدن» یا «نقد کردن»! به گزارش «تابناک باتو»؛ یک اصل مهم که در تاریخ و در عرض جغرافیا به اثبات رسیده، این است که قدرت بدون نقد فساد می آورد. اخلاقی ترین آدم ها هم وقتی در بالای پلکان قدرت بنشینند، اگر به طور جدی با نظارت و نقد کنترل نشوند، دچار «خودشیفتگی» می شوند. به همین دلیل در جامعه، روشنفکر نقد می کند و نقد می کند تا نهادهای قدرت «سالم» بمانند.

یکی از ویژگی هایی که روشنفکر را از «روشنفکرنما» یا همان «روشنفکر مآب» جدا می کند این است که روشنفکر مآب «نقد» نمی کند، بلکه «نق می زند».

نقد کردن کار آسانی نیست، بلکه تخصص و مهارت و صرف وقت و انرژی می خواهد؛ اما شما می توانید راجع به هر چیزی نق بزنید، بدون این که کمترین وقتی صرف مطالعه و پژوهش آن کرده باشید!

«نق زدن» یک فرایند «هیجان مدار» است. یعنی ما با نق زدن آرام تر می شویم، خشم و غممان را با دیگران در میان می گذریم و «درد دل» می کنیم، ولی «نقد کردن» یک فرایند «مسأله مدار» است. ما هنگام نقد، خودمان را سبک نمی کنیم، بلکه مسأله را «حلّاجی» و زیر و رو می کنیم.

«نق زدن» مخاطب تعریف شده ای ندارد، کافی است گوش مفت بیابی، آن وقت می توانی شروع به نق زدن کنی، ولی نقد کردن، مخاطب تعریف شده ای دارد. مخاطبِ روشنفکر پیش از همه، خود نهادهای قدرت اند و سپس کارشناسان، گروه های ذی نفع، رسانه ها و سایر نقدکنندگان.

نقد کردن علاوه بر نیاز به دانش و مهارت و صرف وقت و انرژی، نیاز به شهامت و شجاعت دارد، شجاعت پرداخت هزینه. شما می توانید در هر مهمانی که می نشینید و هر تاکسی که سوار می شوید نق بزنید، کسی کاری به کار شما ندارد، ولی اگر نقد خود را برای نهادهای قدرت و رسانه ها ارسال کنید، باید آمادگی پرداخت هزینه را هم داشته باشید؛ بنابرین یکی دیگر از ویژگی های روشنفکران که آن ها را از روشنفکرمآبان جدا می کند، «شجاعت» است.
«نق زدن» یا «نقد کردن»! 

البته اینجا لازم است راجع به گروهی از روشنفکران توضیح دهم که کار سخت تری در پیش می گیرند و آن آگاه سازی توده های مردم است.
کسی که قرار است توده های مردم را آگاه نماید، از یک سو باید دارای دانش و مهارت نقد باشد و از سویی باید بتواند با زبان غیر تخصصی سخن بگوید. این کار شبیه «بند بازی» است. اگر کمی تخصصی تر سخن بگوید، مخاطبانش سخنش را نمی فهمند و اگر کمی عوامانه تر سخن بگوید، به سرعت دچار «پوپولیسم» ـ عوام زدگی ـ می شود.

بسیاری از روشنفکران که به این قلمرو پا گذاشتند، یا از این طرف یا از آن طرف فرو افتادند. با این حال این قلمرو پر خطر را نباید خالی گذاشت، چون با خالی گذاشتن این قلمرو، جا را برای «پوپولیست های واقعی» باز می کنیم، کسانی که به جای نوشتن کلمه «مار» ،شکل «مار» را طراحی می کنند.

ویژگی مهم روشنفکران این است که تشکّل و شبکه سازی می کنند، روشنفکر اهل انزوا و در خود فرورفتن نیست. او از جامعه قهر نمی کند و ناامید نیز نمی شود، چون از ابتدا هم توقع تغییرات دراماتیک نداشته است. روشنفکرمآب ها ناامید و سرخورده اند.
شاید برخی از آن ها روشنفکرهایی بوده اند که توقع زیادی از مردم و جامعه داشته اند، آن ها به دنبال «اتوپیا» ـ مدینه فاضل ـ بوده اند و ناکام مانده اند.

روشنفکر به حرکت دائمی و پله پله اجتماع امیدوار است؛ بنابراین تماسش را با جامعه حفظ می کند و تیم و تشکّل می سازد. منظور از تشکل، محفل نیست، بلکه نهادهای مدنی است، نهادهای مدنی شناسنامه دار که دائمی رشد می کنند و با جامعه ی بیرون از خود ارتباط برقرار می کنند، اثر می گذارند و اثر می پذیرند.

منبع: کتاب  روشنفکر کیست؟ روشنفکری چیست؟
نویسنده: ادوارد سعید
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار