نقدهای جالب به وضعیت امروز دانشگاه‌ها
کد خبر: ۹۸۱۹۳
تعداد نظرات: ۵ نظر
تاریخ انتشار: 2018 January 21    -    ۰۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۲
تربیت متدین و متعهد به جای کاردان از دیگر مسائل دانشگاه‌های ماست. به جای اینکه کارشناسان را استخدام کنیم، وفاداران را استخدام می‌کنیم. این در حالی است که جامعه برای اینکه به خوبی اداره شود، کاردان می‌خواهد نه وفادار. پیوند نداشتن آنچه در دانشگاه‌ها تعلیم داده می‌شود با نیازهای واقعی جامعه مشکل دیگر دانشگاه است.
 نقدهای جالب به وضعیت امروز دانشگاه‌ها
 
نقدهای جالب به وضعیت امروز دانشگاه‌ها  به گزارش «تابناک باتو»؛ از دانشگاه انتظار می‌رود که برای سه گروه کارکرد داشته باشد؛ «جامعه»، «مدیران و مسئولان» و «استادان و دانشجویان». اگر دانشگاه نتواند در این سه جایگاه وضعیت را بهبود ببخشد، از کارکرد خود فاصله گرفته است. معتقدم، 14 عامل در ایران دانشگاه را از کارکرد خود دور کرده است؛

دانشگاه‌های‌ ما با فرض پرورش متخصصانی که بتوانند متکفل شغل و حرفه شوند، پدید آمده‌اند. این در حالی است که دانشگاه‌ فقط برای پرورش متصدیان مشاغل به وجود نیامده و مهمتر از آن برای «رشد فرهنگ» ایجاد شده‌اند. اما ما متأسفانه هیچ گونه تعلیم فرهیختگی در دانشگاه‌هایمان نداریم.

بسنده کردن به آموزش حرفه و شغل در دانشگاه‌ها، مشکل دیگر ماست. این در حالی است که در کنار تخصص باید «اخلاق» و «هنر زندگی» را نیز به دانشجویان آموزش داد و نمی‌توان صرفاً بر تخصص بسنده کرد.

پیوند نداشتن آنچه در دانشگاه‌ها تعلیم داده می‌شود با نیازهای واقعی جامعه مشکل دیگر دانشگاه است. این بدین معنا نیست که ما از نهادها و وزارتخانه‌ها بپرسیم که چه تعداد و با چه کیفیتی نیرو می‌خواهند و متناسب با درخواست آنان، دانشجو تربیت کنیم، بلکه باید پرسید که خود جامعه به چه انسان‌هایی نیاز دارد؟ شما نمی‌توانید بگویید روشنفکران و مصلحان مورد نیاز کدام وزارتخانه هستند ولی جامعه به یک روشنفکر و مصلح اجتماعی نیاز دارد.

تربیت متدین و متعهد به جای کاردان از دیگر مسائل دانشگاه‌های ماست. به جای اینکه کارشناسان را استخدام کنیم، وفاداران را استخدام می‌کنیم. این در حالی است که جامعه برای اینکه به خوبی اداره شود، کاردان می‌خواهد نه وفادار.

پیش نرفتن کار دانشگاه با نظریه «آشکارگی حقیقت» مشکل دیگری در دانشگاه‌ها است. دانشگاه از لحاظ معرفت‌شناختی به ناآشکارگی حقیقت باور دارد که طی آن حقیقت باید در یک روند دشوار و طولانی، ذره ذره به ‌دست آید. از این نظر، هیچ گاه نظام‌های ایدئولوژیک نمی‌توانند دانشگاه‌های خوبی داشته‌ باشند چون معتقدند حقیقت از آن آنهاست.

مشکل بعدی داشتن توتم و تابو است؛ یعنی، اموری که آنقدر مقدس‌اند که نمی‌توان به آن نزدیک شد و اموری که آنقدر محرم‌اند که نمی‌توان به آن نزدیک شد. داشتن توتم و تابو، دانشگاه را مضمحل می‌کند. دانشگاه وقتی دانشگاه است که هیچ توتم و تابویی نداشته باشد. یکی از دلایل رشد غرب، تجربه‌گرایی است؛ اما تجربه‌گرایی نه به آن معنایی که در برابر عقلگرایی قرارش می‌دهند، تجربه‌گرایی به این معنا که قبل از مواجهه با یک پدیده، هیچ حرف مثبتی یا منفی درباره آن نزنیم تا ببینیم مواجهه‌مان با آن امر، ما را به چه نتیجه‌ای می‌رساند.

مشکل دیگر، توتم و تابو در خود دپارتمان دانشگاه است که برخی استادان از موضوعات و پروژه‌های جدید استقبال نمی‌کنند. دپارتمان‌های ما بیشتر به «موزه‌های علم» شبیه‌اند تا «آزمایشگاه‌های علم». چون خود استادان هم توتم و تابو دارند و اجازه نمی‌دهند برخی موضوعات جدید به دانشگاه وارد شود، چون از حوزه تخصص و علاقه‌شان خارج است.
نقدهای جالب به وضعیت امروز دانشگاه‌ها
 
مشکل دیگر دانشگاه‌هایمان این است که به دانشجویان در خصوص داد و ستد علوم و مرزشان با دیگر علوم دید نمی‌دهند. نتیجه این امر، نگاه تمسخرآمیز استادان و دانشجویان به دیگر رشته‌های علمی است؛ چون نمی‌دانند چقدر وام‌دار آن علوم هستند و مورد دیگر، نشناختن مرزهای علوم است و نتیجه آن رعایت نکردن متدولوژی است. معتقدم، ما با اغتشاش و آشوب متدولوژیک در پژوهش‌هایمان مواجهیم.

تکیه دانشجویان به حافظه به جای «فهم» از دیگر مشکلات آکادمی ماست.

وقتی به جای «فهم» بر حافظه متکی شویم به جای تفکر به تقلید متوسل می‌شویم.

اگر استادی در پژوهش قوی است لزوماً بدان معنا نیست که در آموزش هم قوی باشد. از اینکه دانشگاه باید جمع آموزش و پژوهش باشد، این نکته برنمی‌آید که هر فردی در دانشگاه پژوهشگر خوبی است حتماً آموزشگر خوبی هم خواهد بود.

نگاه به کار به‌عنوان شغل نه حرفه از دیگر مشکلات ما در دانشگاه است. اگر به کار به چشم منفعت فردی بنگریم آن را شغل دانسته‌ایم ولی اگر آن را کارکرد اجتماعی بدانیم به آن به چشم «حرفه» نگریسته‌ایم. برخی از استادان ما به کار خود به‌عنوان شغل می‌نگرند. بین استادی که آمده که آنچه دارد به دانشگاه بدهد با استادی که آمده آنچه ندارد از دانشگاه بگیرد، تفاوت بسیار وجود دارد.

بی‌التفاتی عجیب دانشگاه‌های ما به علوم‌انسانی از اساسی‌ترین مشکلات ماست. در دانشگاهی که علوم‌انسانی ضعیف باشد، تنها دانشگاه ضعیف نمی‌شود، کل جامعه ضعیف می‌شود.

مشکل دیگر دانشگاه‌های ما این است که برنامه‌های درسی که از سوی وزارت‌علوم داده می‌شود، کارشناسانه نیست و باعث می‌شود تا دانشجویان ما از علم خود تصویری کاریکاتوری داشته باشند.
استاد مصطفی ملکیان  
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
محمد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۲۴ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۱
0
0
به شدت درست هست. البته یک نکته‌ای هم به نظرم بهتر هست اضافه کرد و اون هم این هست که ما نباید حتی در زمینه پیشرفت علمی از دانشگاه‌ها انتظار زیادی داشته باشیم. حتی در غرب هم امروزه بیشتر پیشرفتهای علمی توسط شرکت‌ها و پارک‌های فناوری و از این قبیل جاها بوجود می‌آید و دانشگاه‌ها آدم‌هایی تربیت میکنن که اینجور جاها رو درست میکنن و اداره میکنن.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۱:۴۵ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۱
0
0
احسنت.دانشگاه شده باندبازی.از دست این جناح دربیاد بیفته دست اون جناح و از منابع مالیش استفاده کنند فقط.
علی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۶:۲۴ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۲
0
1
موضوع مهم تر وضعیت و نحوه جذب اساتید در دانشگاهها است که تیاز به بازنگزی و بین المللی شدن دارد. یک روحانی سالهاست که مسولیت اداره جذب اساتید را در وزارت علوم بر عهده دارد که بیشتراوقات هم در وزارتخانه حضور ندارد.این اداره نیاز به مدیریت جدید و حال و هوایی تازه دارد....
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۵۲ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۲
0
0
بسمه تعالی
البته وفدار بی معنیست، چون خیلیها با چاپلوسی خود را وفادار نشان میدهند، لاکن چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند.
چاپلوس بهتر است تا هوادار و یا وفادار
زیبا احمدپور از تبریز
|
Netherlands
|
۲۱:۴۴ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۲
0
0
تو دانشگاه شده محل خیانت به عشق سابق محل شوهریابی درس کجا بود
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار