دستگیری شرور عربده کش کرمانشاه
کد خبر: ۹۲۶۳۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: 2017 November 25    -    ۰۴ آذر ۱۳۹۶ - ۱۶:۳۰
سرهنگ حسین براری گفت: روز گذشته در پی گزارش مردمی مبنی بر یک مورد ایجاد مزاحمت و تخریب در شهرک حافظیه، گروهی به سرپرستی رییس کلانتری 20 برای بررسی موضوع به محل اعزام شدند.

وی افزود: فرد شرور که در حال عربده کشی و تخریب درب منازل و خودروهای پارک شده بود، با حضور مقتدرانه پلیس دستگیر و به کلانتری منتقل شد.

فرمانده انتظامی شهرستان کرمانشاه با بیان اینکه متهم دستگیر شده از اشرار سابقه دار است، یادآور شد: متهم پس از تکمیل پرونده جهت سیر مراحل قانونی به دستگاه قضایی معرفی و با قرار مناسب راهی زندان شد.

سرهنگ براری با بیان اینکه اقدام قاطع پلیس در برخورد با این شرور تقدیر و تشکر اهالی محل را به دنبال داشت، تاکید کرد: پلیس این شهرستان هرگز در برابر شرارت و گردنکشی کوتاه نخواهد آمد و با قاطعیت با آنان برخورد خواهد کرد.

میزان
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۴۲ - ۱۳۹۶/۰۹/۰۵
0
0
همین که یک گروه پلیس مجبور شدن برن یکی را بگیرن یعنی قافیه را باختن وگرنه باید پلیسی تربیت کنن که یکی بره پس گردنشو بگیره بیاره. سال 62 در یکی از روستا های مریوان به اسم نگل بین دو گروه درگیری شده بود، سپاه با تانک و نفر بر رفته بود شاید بتونه قائله را ختم کنه که سپاه هم فراری داده بودن، یکی اومد پایگاه ژاندارمری که توی سروآباد بود و جریان را برای فرمانده ما گفت که فرمانده منو با یک راننده فرستاد ببینم چی شده که سپاه هم اینجوری ترسیده، دو نفر اسلحه داشتن که درگیری را تموم نمیکردن، با بلندگو بهشون گفتم من فلانی از ژاندارمری هستم، کاریه که شروع کردید، نمیشه ولتون کنیم، ولی اگر تسلیم بشید تو گزارش ثبت میکنیم که تسلیم شدید، یکیشون شروع به تیر اندازی کرد، دوباره بلندگو را برداشتم و گفتم، مردم من تا 2 دقیقه دیگه میام بالا و این دو تا رو میارم پایین پس همه برن تو خونه هاشون وگرنه هر کی آسیب دید به خودش مربوطه، شاید 30 ثانیه نشد، همه رفتن تو خونه ها، یکی از اون دو نفر فوری اومد اسلحه را تحویل داد، اون یکی شروع کرد به عربده کشی که بیای میکشمت، گفتم خوب اگر تونستی بکش، وقتی دید دارم میرم این دفعه داد زد و گفت اگر بیای خودمو میکشم، گفتم من دارم میام که بکشمت پس دیگه چه بهتر منم خلاص کردی، شاید 10 تا شلیک به سمتم کرد، منم ژ3 را گذاشتم روی رگبار و همینطور که تیر اندازی میکردم از تپه میرفتم بالا که از اون بالا کلاششو پرت کرد پایین و هی بلند میگفت نزن، منم دیگه نزدم و خیلی مودبانه حتی دستبندم بهش نزدم گفتم برو عقب پاترول بشین و اینطور شد که درگیری شدید اون سال تموم شد و دیگه هم اتفاق نیفتاد. حالا اینا یه گروه پلیس بردن که یکی را بگیرن و انوقت از قدرتشون هم تعریف میکنن.
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار