حتماً شما نیز داستان‌های مربوط به تک‌شاخ‌ها که معمولاً اسب هستند را در کتاب‌های افسانه‌ای و فانتزی خوانده‌اید. بیشتر مردم اسب‌های تک‌شاخ را موجودات افسانه‌ای می‌دانند و برخی دیگر نیز آن‌ها را جاندارانی می‌دانند که درگذشته‌های دور وجود داشته‌اند ولی امروز منقرض‌شده‌اند. با آغاز قرن بیستم میلادی و با شکوفایی علم و دانش، دانشمندان زیادی دست‌به‌کارهای بسیار عجیب‌وغریب زدند.
دکتر فرانکلین داو یکی از دانشمندان بزرگ و جاه‌طلب آن دوران بود. نام در زمره بزرگ‌ترین زیست‌شناسان قرن بیستم میلادی قرارگرفته است. او با نظریه دانشمندی از قرن هجدهم به نام بارون جرجز لیوپالد که باور داشت شاخ گاو از درون استخوان سرش رشد می‌کند، مخالف بود. دکتر فرانکلین برای آزمایش خودش یک گوساله‌ی یک‌روزه را انتخاب کرد و سعی کرد شاخ سرش را از دو طرف به مرکز سر گوساله‌ی کوچک انتقال دهد.
دکتر فرانکلین آزمایشش را با موفقیت انجام داد. چون در اصل شاخ‌ها بافاصله‌ی کمی از استخوان جمجمه رشد می‌کنند و سپس به آن می‌چسبند. گوساله‌ای که دکتر فرانکلین بر روی آن کار می‌کرد به یک گاو تک‌شاخ سالم و درشت تبدیل شد. اما یک مشکلی وجود داشت. سایر گاوها نمی‌توانستند با گاو تک‌شاخ ارتباط برقرار کنند و مرتب به او حمله می‌کردند. این گاو تحت مراقبت قرار گرفت ولی تک‌شاخش معروف روی سرش تا مدت‌ها نقل محافل علمی و پژوهشی بود.
آخرین خبر
اسب تک شاخ افسانه ای همان کرگدن بوده