به گزارش «تابناک باتو»؛ در پایان سال ۲۰۱۵ میلادی که بزرگترین رتبهبندی جهانی مدارس از سوی OECD منتشر شد، دانشآموزان ایرانی در میان ۷۶ کشور، از نظر آموزههای علوم و ریاضیات در رتبه ۵۱ جهان قرار گرفتند. رتبههای نخست این فهرست در انحصار پنج کشور آسیایی سنگاپور، هنگکنگ، کره جنوبی، ژاپن و تایوان بود. فنلاند که سالهاست نام خود را در صدر بهترین نظامهای آموزشی جهان به ثبت رسانده در رتبه ششم قرار گرفت. مقام بیستم به انگلستان رسید و هشت پله بعد نام ایالات متحده آمریکا دیده میشد. کشورهای آفریقای جنوبی و غنا هم دو رتبه آخر فهرست را به نام خود کردند.
ایدهای که OECD را بر آن داشت تا چنین ارزیابی گستردهای را برنامهریزی و اجرا کند، این بود که کشورهای بیشتری از فقیر گرفته تا ثروتمند، بتوانند خود را با پیشگامان آموزش در جهان مقایسه کنند، نقاط ضعف و قوت خود را بشناسند و دریابند با بهبود کیفیت آموزش چگونه میتوانند در بلندمدت به دستاوردهای اقتصادی بیشتری نائل آیند.
اقتصاددانان OECD بر این باورند، این مقایسه - که بر مبنای نمره آزمونهای ریاضی، علوم و خواندن صورت گرفته- مدرک متقنی برای وجود رابطه میان آموزش این مهارتها و رشد اقتصادی است.
سنگاپور، صدرنشین رتبهبندی جهانی مدارس از دهه ۱۹۶۰ تاکنون میزان سوادآموزی خود را به نحو چشمگیری ارتقا بخشیده و این نشان میدهد، هر کشوری با سرمایهگذاری در آموزش میتواند تا چه اندازه پیشرفت کند، در نقطه مقابل یافتههای را پنج نوجوان، یک نفر بدون آموزش مهارتهای ضروری مدرسه را به اتمام میرساند. تحلیلگران میگویند کاهش این تعداد و بهبود مهارتها میتواند تریلیونها دلار به اقتصاد انگلستان کمک کند.
یافته دیگر این رتبهبندی که بیش از یکسوم کشورهای جهان را بررسی کرده، آن است که کشورهایی نظیر ایران، آفریقای جنوبی، پرو و تایلند هم میتوانند در مقیاسهای جهانی خود را نشان دهند. پژوهشگران البته دلیل موفقیت کشورهای آسیای شرقی در این ارزیابی را بهسادگی تبیین کردهاند: اگر شما به یک کلاس درس آسیایی وارد شوید آموزگارانی را میبینید که انتظار دارند همه دانشآموزانشان موفق شوند. نظام آموزشی، سختگیر، متمرکز و منسجم است. این کشورها همچنین در جذب معلمان باهوش و مستعد برای تدریس در کلاسهای پرچالش بسیار موفق هستند، بنابراین دانشآموزان زیر نظر آموزگاران فوقالعادهای آموزش میبینند.
نویسندگان این رتبهبندی که دو تن از استادان دانشگاههای استنفورد و مونیخ هستند، میگویند: «کیفیت آموزش» پیشبینیکننده قدرتمند میزان «ثروتی» است که کشورها در بلندمدت تولید خواهند کرد. رتبهبندی جهانی مدارس البته منتقدانی هم دارد. آنها میگویند این پیمایش از آنجا که تمامی شاخصهای آموزش در کشورها را بررسی نمیکند نمیتواند معیار کاملی برای ارزیابی نظام آموزشی باشد. شاید به همین دلیل است که مطالعات متعدد دیگری صورت میگیرد تا هرسال بهترین نظامهای آموزشی جهان، شناسایی و معرفی شوند تا برنامهریزی، مدیریت و سیاستگذاریهای آنها الگوی کشورهای در حال توسعه قرار گیرد.
مدارس؛ جایی برای نیاموختننگاهی به تصویر جهانی آموزش نشان میدهد در سراسر دنیا، دستاوردهای نظام آموزشی دغدغه مهم و کلیدی صاحبنظران و سیاستگذاران است؛ اما گزارش توسعه جهانی ۲۰۱۸ میگوید جهان باید بیش از پیش نگران این دستاوردها باشد، چون تاکنون به اشتباه، تحصیل را با آموزش یکسان تصور کرده است.
مدارس ایران نیز از این قاعده مستثنی نیستند. سیاستهای آموزشی منطبق با نیازهای فردی و اجتماعی جوانان و الزامات بازار کار نیست. محتوای کتابهای درسی بیشتر دانشآموزان را به سمت محفوظات بدون درک مفاهیم میراند. شأن و منزلت معلمان به درستی درک نشده و مشکلات معیشتی آنان را بیانگیزه و خسته و فرسوده کرده است و کنکور هیولای استعدادخواری است که تمام تلاشها برای راندن آموزش به سمت تفکر خلاق و مهارتآموزی را بیاثر میکند.
نتایج مطالعاتی که در سالهای اخیر از سوی دانشجویان علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی انجام گرفته، نشان میدهد نظام آموزش و پرورش کشور در محاصره پنج نیروی مخرب قرار دارد. توقعات و انتظارات نامناسب خانوادهها، سد کنکور، تنگناهای فزاینده و دائمی مالی آموزش و پرورش و مسائل و مضایق ناشی از آن، حافظهمحوری و کهنگی و ضعف روشهای یاددهی ـ یادگیری، بیکاری جوانان و عدم امکان دسترسی آسان به فرصتهای مناسب شغلی بهعنوان این پنج نیروی مخرب برشمرده شدهاند.
دکتر مولود پاکروان