همه چیز از جشن تولدهایی شروع شد که همهشان با یک میز بزرگ و بادکنک های هلیومی رنگی و یک تم مشخص تزیین میشدند و تنها چند دقیقه پس از برگزاری در صفحات اینستاگرام به اشتراک گذاشته میشدند. پدر و مادرهایی که لباسهایشان را با کودکشان ست میکنند و به معنای اینکه خیلی والدین خوبی هستند، عکسهای خصوصیشان را در شکل و شمایل مختلف به اشتراک میگذارند تا به فالوورهای صفحهشان بگویند، خیلی خانواده شاد و خوشحالی هستند.
حالا مدتهاست که برگزاری این جشن تولدهای پرهزینه که بیشترشان هم به نیت جمع کردن فالوور بیشتر در اینستاگرام برگزار میشود، برای خیلی از این پدر و مادرها تکراری شده و از این رو دست به خلاقیت زدهاند و جشنهایی برگزار میکنند که هیچگاه در فرهنگ ما ایرانیها جایی نداشته است. جشنهای عجیبی که تصاویرش با افتخار در فضای مجازی به هم به اشتراک گذاشته میشود!
جشن «گودپای پمپرز»
جشن «گودبای پمپرز» یا همان خداحافظی با پوشک یکی از این جشنهای عجیب است که اتفاقا این روزها سر و صدای زیادی هم کرده است. محتوای جشن به این صورت است که والدین، از اینکه کودکشان میتواند از این به بعد بدون استفاده از پوشک زندگی کند، بسیار خوشحال هستند. آنها جشنی ترتیب میدهند که در این جشن تمام المانها به صورت پوشک و یا ... طراحی شده است. میهمانانی هم به این جشن دعوت میشوند و از این بابت که کودک خانواده دیگر پوشک ندارد، میرقصند و دست میزنند و خیلی از این بابت شادند.
جشن «تاتی»جشن «تاتی» در واقع جشن اولین قدم برداشتنهای کودک است. طبعا هر پدر و مادری از اینکه فرزندشان بتواند به تنهایی اولین قدمهای زندگیاش را بردارد، خوشحال هستند. اما پدر و مادرهایی هم هستند که خوشحالیشان از این بابت انقدر زیاد است که به این مناسبت جشن برگزار و میهمان دعوت میکنند. معمولا المانهای این جشن به شکل کفش و پا طراحی میشوند و محتوای جشن ابراز شادمانی از روند رشد و نمو کودک است.
جشن «تعیین جنسیت»از دیگر جشنهای باب شده این روزها جشن تعیین جنسیت است. در این جشن میهمانان دعوت شده به مراسم از جنسیت بچهای که در شکم مادر است، خبر ندارند. جشن با المانهای آبی و صورتی طراحی میشود که رنگ آبی نماد فرزند پسر و رنگ صورتی نماد فرزند دختر است. میهمانان پس از چند ساعت حضور در میهمانی پس از برش کیک از جنسیت بچه مطلع میشوند و به شادمانی میپردازند.
این جشنها در حالی برگزار میشوند که با جزییات هر چه تمامتر در فضای مجازی با دیگر کاربران به اشتراک گذاشته میشوند و موضوع مهم این است که پیداست اغلب افرادی که به برگزاری چنین جشنهایی اصرار دارند، از طبقه متوسط جامعه هستند که علاقه دارند، خود را والدینی مهربان، دلسوز و با سلیقه نشان دهند. اما پرسشی که مطرح میشود این است که آیا جشنهایی که به تازگی مرسوم شدهاند، مگر همان مراحل رشد و نمو عادی یک انسان را نشان نمیدهند؟ آیا همان جشن تولدهای سالانه نمیتوانند حق مطلب را ادا کنند؟ آیا فقط مادرانی که علاقه به برگزاری جشنهای پرهزینه دارند، پدران و مادران خوب و دلسوزی هستند؟
آنچه به عنوان مصداق در پاراگرافهای بالاتر خواندید همه نمونههای ایرانی بودند که در کشورهای اروپایی نمیتوانید مشابهش را با این شدت و غلظت پیدا کنید. در خارج از مرزها و آنسوی دنیا افرادی زندگی میکنند که به تجملگرایی شهرهاند و سالهاست فرهنگ کاخ نشینی دارند اما آیا شما تا بحال شاهد برگزاری چنین جشنهایی از سوی آنها بودهاید؟ شاید هم چنین جشنهایی را برگزار میکنند اما هیچ علاقهای به اشتراک آنها در فضای مجازی ندارند.
عکسی که میبینید، مربوط به جشن تولد فرزند ایوانکا ترامپ است. خانوادهای ثروتمند و کاخنشین که به تجملگرایی در کشورشان شهرهاند. با اینحال تصویری که دختر رییسجمهور از جشن تولد فرزندش در صفحه خود به اشتراک گذاشته، این تصویر است. جشنی که کاملا خانوادگی و خصوصی است. خبری از تم تولد، فرشتههای والتدیزنی و... هم نیست. آنچه به نمایش گذاشته شده یک دورهمی کوچک خانوادگی است.
این تصویر نیز مربوط به خانواده سلطنتی بریتانیا است. کیت و شاهزاده ویلیام زوج محبوب انگلیسیها هستند و در کاخ باکینگهام زندگی میکنند. کیت و ویلیام دو فرزند دارند که بسیار برای ملکه انگلستان مهم و دوستداشتنی هستند. اما این خانواده تاکنون هیچ تصویری را از مراسم و جشنهای خصوصی فرزندان خود منتشر نکردهاند. قطعا آنها هم پدر و مادرانی دلسوز هستند که برای فرزندانشان جشن تولد برگزار میکنند اما به هر دلیلی خانواده سلطنتی هیچ عکسی از این مراسم منتشر نمیکنند.
ما ایرانیها همیشه، هر جایی که بودهایم به فرهنگمان بالیدهایم. اتفاقا جشن گرفتن و شاد بودن همیشه در فرهنگ ما جایگاه ویژهای داشته است. جشن «آش دندونی»، «حمام زایمان» و جشن نام گذاری توسط بزرگترهای فامیل سالهای سال در جمعهای خانوادگی و صمیمانه ما رواج داشته است. آنچه مورد بحث است، جشنهای نوین اینستاگرامی است که ریشه مشخصی ندارند و رسم و رسومی هم پشت سرشان نیست. این جشنهای عجیب واقعا تا کجا قرار است، ادامهدار باشند؟
ایسنا
من از اين مراسم ها خبر نداشتم ولي اشكلي هم توش نمي بينم.
با توجه به افسردگی اکثریت ما ایرانی ها و نبود روحیه شاد زیستی در جامعه هر اتفاقی که سبب خوشحالی و خروج مردم از این وضعیت بشه خوبه و باید ازش ااستقبال بشه. مردم برای رهایی از غم و اندوهی که بر روح جامعه سیطره پیدا کرده به هر بهانه ای سعی میکنن روزنه ای از شادی رو به زندگی شون وارد کنن. تا اومدیم شادی کنیم گفتن: نکنید مناسبته، نپوشید قباحت داره، نرید عیبه، نشنوید از شما گذشته، انجام ندید چون مال اجانبه و ، نبینید چون... اینهمه اصرار برای اینکه مردمی افسرده و ناراحت باقی بمونیم علتش چیه واقعاً؟ همه جای دنیا کلی هزینه میشه تا جهمعه تو شرایط شاد و دور از استرس و تنش باشه اینجا دقیقا برعکسه! ضمناً این مقایسه ایران با خانواده رئیس جمهور امریکا یا خانواده سلطنتی انگلستان خیلی بی معنی و مسخره است؟ اصلا چرا باید رفتار مردم ایران با شرایط متفاوت فرهنگی و اقتصادی و سیاسی با مردم جاهای دیگه قیاس بشه؟ اونم از بالاترین رده های سیاسی یه مملکت... فوقش میخواید مقایسه کنید زندگی رجال سیاسی ایران رو با نمونه هاشون تو اونور مرز مقایسه کنید. بدر کل خیلی خوشحالم که میبینم علیرغم اینهمه تبلیغات سوء که از اتفاقاتی که سبب شادی مردم میشه میکنن بازهم اونچه که درسته انجام میشه. مثل عید نوروز،ولنتاین،رفتن به کنسرت، میهمونی خداحافظی،جشن عروسی،روز دختر ، سیزده به در، جشن دندونی و ختنه و راه رفتن و تولد و سالگرد ازدواج و سالگرد نامزدی یا هر اتفاق خوش آیند دیگه ای که سبب خوشحالی مردم سرزمینم بشه.