تک‌خوانی که رئیس بیمارستان شد +تصاویر
کد خبر: ۷۶۲۶۵
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: 2017 June 13    -    ۲۳ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۲:۲۰
گروه سرود بچه های آباده، اسم آشنایی که دهه شصتی ها را به دوران جنگ می برد. به دورانی که پدر ها جبهه رفته بودند و مادر ها برایشان « قصه بابا» را تعریف می کردند.

محمدحسین توکل، تک خوان گروه سرود بچه های آباده  که سرود «مادر برام قصه بگو» ایشان مشهور هست. متولد 31 مرداد 1353 در آباده استان فارس است  که توانسته مدرک پزشکی عمومی و تخصصی پاتوبیولوژی را اخذ کند.
 
تک‌خوانی که رئیس بیمارستان شد

او درباره شکل‌گیری گروه سرود بچه‌های آباده گفته:«شهرستان آباده و مدرسه ما نیز مانند دیگر شهرستان های دیگر گروه سرود داشت. من هم در این گروه سرود پذیرفته شدم. آقای توکل مسئول پرورشی مدرسه یک سری سرود هایی ساخته بود که من و آقای نظری در آن به عنوان تک خوان انتخاب شدیم. بعد از آن در مسابقات شهرستان های فارس شرکت کردیم و اول شدیم بعد هم به مسابقات کشوری رفتیم که در آنجا نیز اول شدیم. آن موقع بود که تعدادی از سرودهایمان از تلویزیون پخش شد و سر زبان ها افتادیم. من از حدود پنجم دبستان یا اول راهنمایی یعنی سال 1366 وارد این گروه سرود شدم و تا سال 1369 در آن فعالیت کردم.»

توکل، جریان اولین سرود تلویزیونی گروه را هم این‌طور شرح می‌دهد: «اولین سرودی که از ما ضبط شد «دلیران تنگستان» بود که این طور شروع می شد: « نمی دونم چرا دل بی قراره» و بعد از آن سرودهای متعددی ضبط کردیم. « باز این چه شورش است»، « بزن بر سینه و سر» که یک نوحه برای رحلت امام خمینی(ره) بود. سرودی هم برای شهدای جمعه خونین مکه و سرود دیگری هم برای اولین سری ورود آزادگان به کشور خواندیم. من نوحه ها را بیشتر از سرودها دوست دارم اما از بین سرودها «قصه بابا» برایم از اهمیت بیشتری برخوردار است.
 
 تک‌خوانی که رئیس بیمارستان شد
 
هنگامی که در استودیوی صدا و سیمای فارس صدا پخش می شد و ما تصویر را می گرفتیم یادم می آید تمام عوامل ازکارگردان، تصویربردار و بقیه احساساتی شده بودند و گریه می کردند. حتی آقای توکلی هم که چندبار سرود را شنیده بود مدام گریه می کرد و در کل یک فضای خاصی حکمفرما شده بود. آقای توکلی مسئول گروه سرود بچه های آباده الان در شهر یزد یک آموزشگاه موسیقی دارد.»

تک‌خوان گروه سرود بچه‌های آباده البته یک خاطره ویژه هم دارد: «وقتی به خدمت امام رسیدیم؛ برایمان خیلی هیجان انگیز بود و یک احساس خاصی به ما دست داد که نمی توان آن را بیان کرد. در زمان اجرا در محضر امام یک حس جدیدی در ما به وجود آمد که با بقیه اجرا ها قابل قیاس نبود. هنوز هم به آن روز فکر می کنم یک احساس عجیبی به من دست می دهد.» 
 
العالم
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۲۹ - ۱۳۹۶/۰۳/۲۳
1
6
چقدر عمه خدابیامرزم با این سرود بابا برام قصه بگو گریه می کرد چه سوزناک می خواندند
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار