هنگامی که یکی از والدین پیر می شوند و نشانه هایی از
نیاز به یک پرستار تمام وقت در آن ها پدیدار می شوند، اغلب اعضای خانواده
برای کمک پیش قدم می شوند. بسیاری از اوقات پسر یا دختر فرد سالمند برای
کمک به او می آیند. اما در مورد مادربزرگ «آکیهینو یوشیدا»، نوه جوانش از
او مراقبت می کرد. آن ها حدود 60 سال با هم اختلاف سنی داشتند، یکی از آن
ها متولد 1990 و دیگری 1928، اما همه کارها، از خرید تا حمام کردن، را با
هم انجام می دادند.
آن
ها پیوند عمیقی باهم داشتند و رابطه خاصشان وقتی در شهر کوچک خود به دیدن
هم می رفتند مشهود بود. در این تصاویر یوشیدا رابطه زیبا و عمیق مادربزرگ و
پسرعمویش را در چیزهای ساده ای مثل گرفتن دست هم در سوپرمارکت، نشان می
دهد. برنامه یوشیدا این بود که از آن ها تا زمان مرگ مادربزرگش عکاسی کند
اما قبل از اینکه بتواند نقشه اش را پیاده کند، اتفاق غیرمنتظره ای افتاد.
در سال 2014، پسرعمویش بدون هیچ رد و نشانی، بدون هیچ یادداشت و سرنخی برای
دوستان و خانواده اش ناپدید شد و دسترسی به او از طریق تلفن و ایمیل هم
ناموفق بود.
یک سال
تمام مادربزرگ چشم انتظار بازگشت نوه اش بود و اغلب از پنجره بیرون نگاه
می کرد تا آمدن او را ببیند. متاسفانه مادربزرگ هرگز دوباره نوه اش را زنده
ندید و جنازه جوان 23 ساله زیر برگ ها در دامنه کوه پیدا شد. مادربزرگ که
از این خبر ویران شد یک سال در سوگ نوه خود نشست و سپس درگذشت. تصاویری از
پیوند ناگسستنی عشق خانوادگی را در تصاویر زیر مشاهده می کنید.
