پیدا شدی شکوفه پاییزیام بخوان
اقرار کن قرار دل انگیزیام بخوان
یک فصل بیتو ماندهام و زرد میشوم
فصلی شبیه رو به سرازیریام بخوان
یک روز هم هوای مرا در سرت بگیر
این گونه از بهانه امروزیام بخوان
آتش به جرعه جرعه این اشکها بریز
فردا شبیه حسرت دیروزیام بخوان
آواز این سکوت خرانی که دم کشید
لیوان لب پریده سر ریزیام بخوان
این شهر بیصدای تو یعنی دوباره باز
آواز خوش پریش غم انگیزیام بخوان
حسی شبیه عاشقی و مرگ و بیشتر
یک بار هم به لهجه تبریزیام بخوان
مجنونترین مسافر این شهر میشوم
لیلای شعرهای خداسوزیام بخوان***قرصهای خواب
نامهربانند
انگار با تو پدر کشتگی دارند
من تمامشان را کشتم
پیاده و سواره
و سوزاندمشان
این عقوبت احمقهایی ست
که فکر میکنند
جای تو را گرفتهاند
***سکوت شاید
مرگ این مرد باشد
اما برای سرودن یک خدا شعر
سکوت
سه نقطههای وفادار یک عاشقانه است
به خاطر خدا
«این بار جاهای خالی را پر نکن»
شاعر: توحید قهرمانی