اختصاصی
«تابناکباتو»؛ اگر انسانی مذهبی هستید، هرگز موعظههای دینی را در مورد سرنوشت و
جهان پس از مرگ فراموش نخواهید کرد؛ ما پس از مرگ به سوی خالق خود خواهیم رفت. با
این حال، برخی از پژوهشگران، نظری متفاوت دارند. نظر جامعه پزشکی در این مورد واضح
است؛ لحظهای که قلب شما از حرکت باز میایستد، شما در اولین مرحله از مرگ قرار میگیرید
و در اصل، شما از نظر بالینی مردهاید. با این حال، دانشمندان هم با این موضوع
موافق هستند که اگر اکسیژن کافی در مغز شما وجود داشته باشد، آسیبی به مغز نمیرسد
و اندام اصلی بدن هم زنده میمانند؛ حتی اگر از نظر بالینی، مرده باشید.
در
دومین محله از مرگ، همزمان با از کار افتادن اندام اصلی بدن، از بین رفتن سلولهای
بدن شما نیز آغاز میشود. با پیشرفت علم در رشتهی پزشکی، برخی از افراد پس از
مرگ، احیاء میشوند و به زندگی باز میگردند. به همین دلیل، بارها و بارها اتفاق
می افتد که بیماران تجارب و مشاهدات پس از مرگ خود را به خاطر میآورند، حتی تا
آنجا که تجارب شخصی خود را از چیزهایی که در زمان مرگ بالینی شنیده و دیدهاند، با
دیگران به اشتراک میگذارند.
علم
هم اکنون، در صدد است تا دریابد که در حقیقت چه اتفاقی در زمان مرگ شما رخ میدهد.
کولتون
برپو (Colton Burpo) فقط سه سال داشت که آپاندیس او ترکید. تاد
(Todd) و سونجا (Sonja) پدر و مادر او در ابتدا فکر میکردند که پسرشان دچار آنفولانزا
شده است و چند روزی را صبر کردند و سپس مجبور شدن تا او را به طور اورژانسی به
بیمارستان منتقل کنند.
پزشکان
پیش بینی میکردند که کولتون نیاز به عمل جراحی داشته باشد. سونجا میگوید: مشاهدهی
بدن نیمه جان پسرم، بسیار سخت و جانکاه بود.
کولتون
در حالی که فریاد میزد و پدرش را فرا میخواند؛ با عجله، به اتاق عمل منتقل شد.
تاد که یک کشیش و واعظ دینی است، وقتی خود را در اتاق تنها دید، شروع به شکایت
کردن از خدا کرد.
تاد
میگوید: من گفتم، خدایا بعد از این همه کاری که من برای تو کردم، حالا تو داری
پسرم را از من میگیری؟
پس از
حدود یک ساعت و نیم کولتون میخواست که پدرش همراه او باشد. وقتی که پرستاران، تاد
را پیش کولتون بردند، کولتون به پدرش گفت: بابا، خبر داری که من تقریباً مرده
بودم؟
تاد
گفت که چندین ماه گذشت تا وقت مناسبی پیدا کنم و به حرفهای کولتون با دقت گوش
بدهم. کولتون ادعا میکند که اولین کسی را که در عرش ملاقات کرده است، کسی نبوده
به جز، حضرت عیسی (ع) که لباسی سفید و حمایلی بنفش به تن داشته است.
کولتون
به پدرش گفت که حضرت مسیح (ع) برای او نشانههایی قرار داد. پدرش می دانست که
منظور پسرش به نشانههای رنگی است و تاد برای روشنتر شدن موضوع از پسرش سوالاتی
کرد.
کولتون
از نشانههای قرمز رنگ موجود در کف دستش صحبت کرد و آنها را به پدرش نشان داد. چند
ماه بعد، تاد به کولتون گفت که پدربزرگش، «پاپ» نام داشته است.
کولتون
به پدرش گفت که با «پاپ» ملاقات کرده و او چهرهای واقعاً زیبا داشته است. کولتون
از تمام تفریحاتی که با «پاپ» داشته بود، برای پدرش تعریف کرد. تاد از پسرش پرسید
که چطور «پاپ» را میشناسد و او جواب داد: خب، او برای من تعریف کرد.
اما
تاد متقاعد نشد و یک عکس از پدربزرگش به او نشان داد. کولتون، مرد درون عکس را
شناخت و گفت که آن مرد، همان کسی است که با او صحبت کرده است.
سونجا،
مادر کولتون نیز تجربهای شبیه به تجربهی همسرش در مورد دو دختر خود، با پسرش
داشت. کولتون در مورد دو خواهر خود با مادرش حرف زده بود. سونجا یک دختر کوچک خود
را سقط کرده بود و این چیزی بود که هرگز به کولتون گفته نشده بود.
کولتون
نه تنها گفت که خواهرش چه شکلی است بلکه پیامی نیز از سوی او برای مادرش آورده
بود. کولتون گفت: خواهرم بی صبرانه منتظر بود تا شما را در عرش، ملاقات کند.
کولتون
گفت که حضرت عیسی (ع) به او گفته بود که او باید برگردد. کولتون به پدرش گفت که در
حقیقت، علاقهای به بازگشت نداشته است.
کولتون
همچنین گفت که حضرت عیسی (ع) برای او تعریف کرده است که او به راز و نیازهای پدرش
پاسخ داده است. «من آن دعا کننده را به یاد میآورم. آن کسی را که خدا را
نامحترمانه و با فریاد فرا میخواند»
کولتون
میگوید: عرش واقعی است و شما قطعاً، عاشق آنجا خواهید شد. کولتون از نگاه خود به
یاد میآورد که چطور همه در عرش، بالهایی داشتند تا به ملاقات فرشتگان بروند و
همچنین یک اسب رنگین کمانی رنگ را دیده است.
تاد
در سال 2010 کتاب «عرش واقعی است» را منتشر کرد.
این
کتاب به مدت 59 هفته (غیر متمادی) در لیست پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز
قرار گرفت و در آوریل 2014، فیلمی با همین نام ساخته شد.
البته
همچنان بسیاری از مردم از جمله مسیحیانی هستند که سوالاتی در مورد ادعاهای تاد و
کولتون دارند.
پدر
او یک کشیش است و شاید همین باعث ایجاد القائاتی در او شده باشد.
تاد
در این کتاب میگوید که پسرش هرگز نمرده بود اما بنا به دلایلی، باید تجربهها و
مشاهداتی شبیه به همان چیزهایی را حس کرده باشد که در انجیل در مورد اینکه برخی
برای انتقال انسان به عرش به سراغ آن فرد میروند، گفته شده است.
کولتون
در این کتاب، حضرت عیسی (ع) را مردی سفید پوست با چشمانی آبی توصیف کرده است.
البته با نگاهی به تاریخ میتوانیم دریابیم که حضرت عیسی (ع) از خاورمیانه و اهل
جنوب دریای مدیترانه بوده است نه یک شخص اروپایی.
دکتر
دیوید کایل جانسون، استادیار فلسفه در دانشگاه کینگز کالج پنسیلوانیا معتقد است که
مغز انعطافپذیر است و میتواند تحت تاثیر قدرت خلاقیت قرار بگیرد.
مشاهدات
نزدیک به مرگ همچنان موضوع داغی است که دانشمندان میخواهند اطلاعات بیشتری در
مورد آن، کسب کنند.
بیمارانی
که مشاهدات نزدیک به مرگ را تجربه کردهاند، ادعا میکنند که میتوانستهاند بدن
خود را مشاهده کنند و حتی میتوانند در حالی که در بالای بدن خود معلق بودهاند،
درباره چیزهایی که دیده و شنیدهاند به پزشکان خود تعریف کنند.
دکتر
جانسون داستان کولتون را با احتیاط میپذیرد. کولتون سه ساله بوده است که این
اتفاق برایش رخ میدهد و در حالت بیهوشی و اغماء به سر میبرده است و پس از چند
ماه، بعد از این حادثه در مورد مشاهدات خود توضیح داده است.
دکتر
جانسون در مقالهای برای مجله سایکولوژی تودی (Psychology
Today)، نوشت: کولتون رویایی را در حین بیهوشی
دیده است که در ابتدا آن را به یاد نداشته است اما به تدریج آن رویا را به یاد آورده
است. رویایی که در طی صدها ساعت قرارگیری در برابر سوالات جهتدار والدین،
خبرنگاران و گزارشگران، به شدت دچار بازبینی قرار گرفته است.
مترجم:
وحید کوکبی حمیدپور