به گزارش «تابناک باتو»؛ خودشیفتگی (نارسیسم) یک اختلال روانشناسی است که در آغاز بزرگسالی نمایان میشود. در ابتدا لازم است میان خودشیفتگی در حالت اولیه و ثانویه تفاوت قائل شویم. این مرز البته گاهی بسیار شناور میشود و تنها زمانی بدان اختلال گفته میشود که اثر محسوسی روی فرد و محیط پیرامونش بگذارد.
از کجا بفهمیم کسی خودشیفته است؟توجه به خود، اعتماد به تواناییها و ارزش قائل شدن برای خود، از ویژگیهای مهم شخصیت انسان سالم هستند (اولیه). به طور کلی حضور در جامعه، حدّی از خودشیفتگی را ایجاب میکند. هر فرد باید از «خودش بودن» و ارائه تواناییهایش در محیطهای مختلف اجتماعی خرسند باشد.
اما انسانهای دارای خودشیفتگی (ثانویه) تصویری واهی از خود ساختهاند که از بزرگیِ آن تصوّر، خلأهای درونی خود را پر میکنند. خودشیفتهها معمولاً در یکی از نقاط حسّاسِ زندگیشان بسیار مورد نقد واقع شده یا آسیب جدّی دیدهاند و خودشیفتگی، تحمّلِ آن آسیب را برایشان آسانتر میکند. این افراد دیگران را خرد میکنند و فاقد حسّ ترحم یا عدالتخواهی هستند.
انسان سالم میتواند (باید بتواند) به کمک مهارتهای شخصیتی، خود را تا حدّ زیادی با محیط وفق دهد، اما خودشیفتهها در جامعه بسیار غیرمنعطف هستند.
تحقیق «Single Item Narcissism Scale» که توسط پژوهشگران علم روانشناسی در آمریکا صورت گرفته حاکیست وقتی از خودشیفتهها سؤال میشود که آیا شما خودشیفته هستید؟ با صداقت پاسخ میدهند بله! چون خودشیفتگی خود را حمل بر اعتماد به نفس میکنند و اصولاً به عنوان مشکل یا اختلال به آن نمینگرند.
چرا خودشیفتهها ما را به وجد میآورند؟خودشیفتهها اول توجه ما را با اعتماد به نفسشان به خود جلب میکنند. آنها به سراغ کسانی میروند که برایشان نفع دارد، کسانی که روز به روز موفقترشان کنند، به همین خاطر اطرافشان غالباً پر از افراد خودکمبین است که در صدد کسب تأیید از دیگران و مشروعیتاند. خودشیفتهها از تشکیل، حفظ و تقویت روابط اجتماعیِ درازمدت و موفق (اعم از دوستانه، همکارانه و حتی زناشویی) عاجزند و همواره در مرکز کسانی میایستند که برایشان کف و سوت بکشد.
آیا خودشیفتگی لازمۀ موفقیت است؟از یک سو جامعۀ نئولیبرال سرمایهداری همواره در طرفِ برنده میایستد و از توانگر و پیروز حمایت میکند تا سودی بر سودهای وی بیفزاید. از سوی دیگر خودشیفتهها از طریق رسانههای مجازی (مانند فیسبوک و اینستاگرام) به سرعت طرفدار و محبوبیت جمع میکنند.
با خودشیفتهها چطور برخورد کنیم؟افراد در مسیر تکامل تحصیلی یا شغلی میکوشند آیندهشان را به بهترین نحو طرحریزی کنند. این طرحها باید از نظر منطبق بودن با واقعیت، سبک سنگین شوند. از آنجایی که خودشیفتهها غالباً تنها میمانند، دوستان و اطرافیانی ندارند که نقدشان کنند و به آنها بگویند آرمانهای ذهنیشان با واقعیت سنخیت ندارد.
ترامپ؛ بهترین مثال!
خود شیفتگی با حس غیر واقعی بزرگبینی و توهم- گاهی بیاطمینان و بیثبات – و نیز حس خود-ارزشمندی، حس غرور با بروز رفتار بیملاحظه با دیگران ارتباط دارد. با توجه به واژه و افسانه نارسیس، افراد خودشیفته زیادهروی زیادی دارند. به طوری که علاقه بیش از حد به خود باعث میشود تا توجه به دیگران برای آنها دشوار به نظر برسد. افراد خودشیفته معمولا جذابیت دارند و ویژگی کاریزما، جنبه اجتماعی مطلوب این خصیصه است.
گفته شده سیلویو برلوسکونی، جیم جونز، قذافی و استیو جابز ازجمله شخصیتهای مشهوری هستند که این ویژگی را دارند.
خودشیفتگیِ «برلوسکونی» نخست وزیر اسبق کشور ایتالیا، در زمان خودش یکی از اخبار مهم کشورهای فرانسه و ایتالیا بود.
خبرگزاریهای ایتالیایی در واکنش به مجسمهای از این نخست وزیر خود شیفته که چند سال پیش در موزه شهر رم کشف شد، نوشتند: «برلوسکونی از ترس اینکه مبادا در دوران نخست وزیریاش فوت کند، مجسمهای از خود را ساخت تا اگر در این مدت درگذشت، مجسمهای از وی در موزه قرار داده شود!»
خبرگزاری اشپیگل در مقالهای که روز 13 فوریه منتشر کرد، از «دونالد ترامپ» به عنوان بهترین مثال اختلال روانی خودشیفتگی نام برد و نوشت: چه خطرناک خواهد بود روزی که یک خودشیفتۀ حاد، عهدهدار مناصب مهم شود.
هاینر کویپ روانشناس اجتماعی در این باره میگوید: «متأسفانه من فعلاً این شانس را نداشتم که ترامپ را به طور بالینی مورد معاینه قرار دهم و در روانشناسی بهتر است از تشخیص از راه دور پرهیز کرد. ولی ما به مدد رسانهها، هر روز رفتار و عملکرد ترامپ را دنبال میکنیم و بر این باوریم که اختلال شخصیت خودشیفتگی در وی کاملاً محتمل و حتی مشهود است.»
وی تمایل شدیدی به دست بالا گرفتن خودش دارد و احساس خودبرتربینیاش را به کرّات ابراز و اظهار میکند. او همزمان دیگران را تحقیر میکند.
من در ترامپ، فقدان نوعدوستی را میبینم. او بدون هیچ مسامحهای دربارۀ آدمها قضاوت میکند و فکر میکند در جایگاهیست که درباره سرنوشت آنها تصمیم بگیرد.
وقتی کسی «بینظیر بودنِ» ترامپ را نپذیرد، پتانسیل بالای خشم را در وی برمیانگیزد. واکنشهای تند وی به هرگونه نقد، مصداق همین امر است. او تحمل شنیدن حقیقت را ندارد و به جای اعتراف به اشتباهاتش، از حقایق دیگر حرف میزند و نقدکننده را به باد دروغ و ناسزا میگیرد.
اشپیگل مینویسد: امضای بزرگتر از معمولِ ترامپ پای دستورها و برگههای اداری به خوبی بر خودشیفتگی وی مهر تأیید میزند.
اتاق خبر24
حسابی ازت کولی می گیرند و سوارت میشن
اشتباه یادمون دادن،فکر میکنیم پاچه خواری چاره کاره ولی غرور و شخصیتت مهم تره.
۲ خوش حساب بودن آدمها با هر کسی هم دم خور نمیشم
و هر کسی رو به زندگیم راه نمیدم همش در حال آنالیز کردن آدمها هستم حالا به من میگن خود شیفته یا نه؟