عاشقانه های نادر ابراهیمی
کد خبر: ۶۱۹۱
تاریخ انتشار: 2015 September 04    -    ۱۳ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۰:۱۶
کودکان دوامِ محدود‌ِ شادی‌هایشان را باور نمی‌کنند. آن‌ها به لحظه‌های سنگین ندامت نمی‌اندیشند. برای کودکان مرگ سوغاتی‌ست که تنها به پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها می‌رسد.
عاشقانه های نادر ابراهیمی چرا قضاوت های دیگران در باب رفتار، کردار و گفتار ما ، تو را تا این حد مضطرب و افسرده می‌کند...

*     *      *

کودکان دوامِ محدود‌ِ شادی‌هایشان را باور نمی‌کنند. آن‌ها به لحظه‌های سنگین ندامت نمی‌اندیشند. برای کودکان مرگ سوغاتی‌ست که تنها به پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها می‌رسد. *     *      *

دلم مي خواست سياستمدار بشوم ، يك سياستمدار واقعي ؛ سياستمداري كه به مردم راست بگويد و به خاطر آزادي همانقدر بجنگد كه به خاطر رفاه ، به خاطر وطن همانقدر كه به خاطر اعتقاد . افسوس اما كه ديگر گذشته است و تابوتم را بر سر دست مي برند.

 *     *      *

هرگز به این فکر نکن که در برابر فاجعه ای که هنوز اتفاق نیفتاده، چگونه عزا بگیری.

 
*     *      *

نمی شود که بهار از تو سبزتر باشد
گل از تو گلگون تر
امید از تو شیرین تر
نمی شود، پاییز
فضای نمناک جنگلی اش
برگ های خسته ی زردش
غمگین تر از نگاه تو باشد.
...
نمی شود که بهار از تو سبز تر باشد ...
و صدای عابر پیری که آب می خواهد
به عمق یک سلام تو باشد

نادر ابراهیمی

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار